انتشار كتاب تاريخ در ترازو در دهه پنجاه، مسلماً كارى رفيع، سترگ، بى سابقه و جسورانه تلقى مى شود. عبدالحسین زرین كوب با بهره گيرى فراوان از منابع اصيل غربى به پژوهش در مباحث نظرى تاريخ پرداخت.»
اين اثر را مى توان بحق در زمره نخستين آثارى دانست كه مولف در آن به دو شعبه اصلى فلسفه تاريخ يعنى فلسفه نظرى و فلسفه انتقادى پرداخته است.
فهرست:
زرين كوب براى يك مورخ ويژگى ها و اوصافى قائل است كه از اين قرارند:
۱ _ احاطه و تسلط تام بر منابع و مآخذ اصلى موضوع.
۲ _ اشراف و آگاهى بر حدود پيشرفت تحقيقات پيشين راجع به موضوع.
۳ _ قوه استنباط درست و آزادگى از سخت گيرى و سهل انگارى.
۴ _ دقت و احتياط عالمانه در بررسى اسناد و در تحليل و تفسير معقول و منطقى آنها.
۵ _ چون تاريخ از لحاظ شيوه بيان با ادبيات ارتباط تام دارد قريحه نويسندگى هم براى وى از اسباب عمده توفيق است _ در طرز عرضه كردن تاريخ.
از منظر زرين كوب ويژگى هاى سلبى يك مورخ نيز از اين قرارند:
۱ _ پرهيز از اغراض و تعصبات.
۲ _ اجتناب از تعجيل در قضاوت.
۳ _ پرهيز از سبك سرى و خوش باورى.
۴ _ اجتناب از تصور پيش ساخته.
۵ _ پرهيز از زمان پريشى (anachronism).
۶ _ پرهيز از بت هاى خطا انگيز. (تاريخ در ترازو. صفحات مختلف)
زرين كوب در مقام مورخ به واقع فرزند زمان خويش بود. او به «دام نگريستن به يك عصر از ديدگاه عصرى ديگر نيفتاد.» همان دامى كه مارك بلوك آن را بزرگ ترين گناه يك مورخ مى پنداشت.
از ديگرسو اگر اين حكم سر لوئيس نى ميه مورخ شهير انگليسى قرن ۲۰ را بپذيريم كه: «مورخ بزرگ كسى است كه بعد از او هيچ كس نتواند بدون اين كه او را به حساب بگيرد تاريخ بنويسد...»
باز مرحوم دكتر زرين كوب مصداق بارز اين سخن نيكوى مورخ انگليسى است. آثارى كه اين مورخ ايرانى در حوزه تاريخ نگارى خلق كرد تا ساليان متمادى منبعى است غنى براى جويندگان علم و حقيقت در اين حوزه.