موضوع اين اثر چنانچه از نامش پيداست، آن دسته از قواعد فقهي است كه جنبه زيربنايي براي روابط بين الملل دارد و شكل و جهت و اهداف روابط خارجي حكومت اسلامي را ترسيم ميكند. اين كتاب ، اين نكته را به اثبات ميرساند كه اسلام به عنوان يك دين، داراي مكتب روابط بين المللي است؛ يعني ملاكهايي را طرح ميكند كه از ثبات برخوردارند و زيربناي نظامهاي دگرگونپذير را تشكيل ميدهند؛ همانگونه كه مكتب اقتصادي دارد و طراحي نظامها را در زمينه روابط بين الملل، اقتصاد و ... به عرف آنها يعني كارشناسان وامينهد، تا بر مبناي ملاكهاي اسلامي ذيربط، به ترسيم آنها بپردازند.