الجابری، نقد عقل عربی را سرلوحه كارهای خویش قرار داد زیرا معتقد بود كه تنها با نقد عقل عربی می توان به شالوده معرفتی خوانشی دست یازید كه هم در فهم و نقد میراث، علمی و كارساز باشد و هم او را به روش و شیوه ای برساند كه عقل عربی به یاری آن بتواند گره از مشكلات فروبسته خود باز گشاید، او در این كتاب به توضیح كوتاهی در مورد اصلاح عقل عربی، به بیان تفكیك دو مفهوم عقل از نظر لالاند، فیلسوف فرانسوی می پردازد.
......................
محمد عابدالجابري، متفكرِ نوپرداز، پرآوازه و جنجال برانگيز دهههاي هشتاد و نود قرن بيستمِ جهان عرب است. آشنايي با جايگاه فكري و نيز بررسي آراي وي از چند جهت ضروري مينماياند: نخست اين كه جابري از معدود متفكران مغرب عربي است كه توانسته است با مشرق عربي و روشنفكرانش تعاملي وثيق، و گفت و گوي انتقادي هميشگي داشته باشد؛ دوم اين كه وي توفيق يافت نظريههاي خود را در قالب ساختاري نظاممند ـ و البته يكسره متفاوت ـ عرضه كند؛ سوم اين كه او تلاش كرد به سرعت از فضاي معرفتي و گفتمانهاي حاكمِ بر جهان عربِ در دو دههي شصت و هفتاد جدا شود و پرسشهاي نوي را با رهيافتهاي كاملاً متفاوت، بنيان نهد.
فهرست:
یادداشت مترجم
پیشگفتار
بخش اول: عقل به كدام معنا
فصل اول: عقل به كدام معنا
فصل دوم: زمان فرهنگی و مشكل عدم پیشرفت
فصل سوم: عصر تدوین
بخش دوم: تكوین عقل عربی
فصل چهارم: إعرابی «سازندۀ» جهان عربی
فصل پنجم: ضابطهمند ساختن قانونگذار
فصل ششم: ضابطهمند ساختن قانونگذار
فصل هفتم: «معقول» دینی و نامعقول «عقلی»
فصل هشتم: عقل كنار نهاده شده
در میراث كهن
فصل نهم: عقل كنار نهاده شده
در فرهنگ عربی ـ اسلامی
فصل دهم: به كرسی نشاندن عقل در اسلام
فصل یازده: بحران بنیادها... و بنیاد بحران
فصل دوازده: آغازی نو... اما
فصل پایانی: دانش و سیاست در فرهنگ عربی
ایستایی، چرا؟
كتابشناسي
عربي
لاتين
نمايه