مقدمه
فريادها در حنجرهها خشكيده، طبيعت حالت اوليه خود را از دست داده، زمستان ديگر آن سردي را ندارد و پاييز خنكاي خود را به فصل ديگر سپرده. عشق را اكنون ميان حيوانات بايد پيدا كردوسبزي را در خيالي سبز.
گريهي آسمان، گريهي درد است وصداي نالهِي زمين كه از حنجرهاي مشخص به گوش ميرسيد اكنون در خود فرو ميريزد وهم چون دو قطب منفي از هم گسسته ميشود واين نشانه دردي است كه به اين نحو از خودنشان ميدهد.همه ميدانند كه زبان زمين را از طريق پروراندن گياه وگهواره بودن آن براي اهلش كه همچو كودكي درآن آرام ميگيرد به صاحبان خود ميفهماند و آنگاه كه نارضايتي از اهل خود داشته باشد، زمين همچون كويري پوچ وچون تپه خاكي ميكند كاشانهاي را. آب، خاك و باد سه قدرت بزرگ وبه هم پيوسته هستند كه همهي خدا پرستان به آن ايمان دارند، كه هركدام ميتوانند به تنهايي حكومتي براي خود تشكيل دهند وآنچه را بخواهند نابود كنند و آنچه را كه بخواهند به اوج رسانند. گاهي اوقات يكي از اين سه قدرت براي گوشزد به جهانيان اقداماتي را انجام ميدهند تا بگويند به خود مغرور نشويد وبرديگران چيره نگرديد، كه به اشارهاي از طرف ما پست ونابود خواهيد شد. اين سه قدرت بزرگ اگر در هم ادغام شوند محشري به پا خواهند كرد كه وصف حالش نا گفتني است. پس بايد قدرتي ما فوق اين قدرت سه گانه باشد تا از حّد خود فزوني پيدا نكنند و راه اعتدال و ميانه روي را پيش گيرند و آن قدرتي نيست جز قدرت خداوند آسمانها و زمين. (پروردگار شما خدايي است كه آسمانها و زمين را در شش روز خلق كرد آنگاه به خلقت عرش پرداخت روز را به پرده شب پوشاند كه با شتاب در پي آن پويد و خورشيد و ماه و ستارگان به امر او مسخّر گرديد، آگاه باشيد كه ملك آفرينش خاص خدا است و خدا منزّه و آفرينندهي عالميان است) . ثبات وتعادل در جهان اكنون يكي از مهمترين مسأله در محافل و جوامع بينالمللي است، تسلط وحاكميت يكي ديگر از مسائلي است كه بشريت اكنون براي هدفمند كردن جوامع خود، روي آن سرمايهگذاري ميكنند، تا با اين حاكميت به منافع ديگر در عرصه روابط و ضوابط دست پيدا كنند. اما در كشاكش تمام صحبتها مطلبي را بايد عرض كنم كه تمام گفتهها و نا گفتهها را در برميگيرد و آن ظهور خورشيد عدالت است تا با وجودش تمام ماهيت انسان و زمين و جهان هستي در كنارش آرام گيرند و راه به سر منزل معبود بي انتها گذارند. و آن منجي آسماني آمده است و علايم و نشانههاي آن گوياي فردايي روشن و سبز براي مردمان چشم انتظار خواهد بود.
والسلام علي من اتبع الهدي
فهرست:
مقدمه
■ فصل اول؛ كره خاكي
كره خاكي
خاك
خصوصيتهاي خاك:
واسطه زمين و خاك:
آب:
آسمان:
درون گرايي:
■ فصل دوم؛ اقليم وجود
اقليم وجود
حيوان و انسان:
حيوان:
انسان:
بقاي خويش:
نابودي خويش:
■ فصل سوم؛ فرمان خدا به زودي فرا ميرسد
فرمان خدا به زودي فرا ميرسد
حضور نبي:
سرانجام بي اعتنايي به موهبتهاي الهي
■ فصل چهارم؛ اديان الهي
اديان الهي
■ فصل پنجم؛ پراكنده كردن دين
پراكنده كردن دين:
■ فصل ششم؛ سرگذشت اديان ديگر
سرگذشت اديان ديگر
سرگذشت حضرت ادريس(ع)
سرگذشت حضرت نوح نبي(ع)
سرگذشت حضرت هود(ع)
سرگذشت حضرت صالح
سرگذشت ابراهيم خليلالله
سرگذشت حضرت لوط نبي(ع)
سرگذشت حضرت شعيب(ع)
سرگذشت حضرت موسي(ع)
سرگذشت لقمان، عزير، عيسي(ع)
سرگذشت حضرت عزير(ع)
سرگذشت حضرت عيسي(ع)
سرگذشت حضرت محمد(ع)
■ فصل هفتم؛ هشداري براي همه اديان
هشدار براي همه اديان
■ فصل هشتم؛ نابودي مشركان و كفار
نابودي مشركان و كفار
■ فصل نهم؛ وعدهي خدا به بندگان صالح
وعده خدا به بندگان صالح
■ فصل دهم؛ اسلام آخرين بازگوكنندهي حق
اسلام آخرين بازگو كننده حق
■ فصل يازدهم؛ فرصتي براي اعراب و قوم محمد(ص)
فرصتي براي اعراب و قوم محمد(ص)
■ فصل دوازدهم؛ جهاد بايد ادامه يابد
جهاد بايد ادامه يابد
جهاد با اتحاد
جهاد براي يكپارچگي
■ فصل سيزدهم؛ ساخت و ساز تجهيزات هستهاي
ساخت و ساز تجهيزات هستهاي
تناسب جهاد با ساخت و ساز تجهيزات هستهاي
كسب دانش
جهش صنعتي
حكومت عادلانه جهاني
امنيت جهاني
امنيت خانواده
امنيت كشور
■ فصل چهاردهم؛ آينده در قلمرو تقوا و تقواپيشگان
آينده در قلمرو تقوا و تقوا پيشگان
عصر زيباييها
خاتمه