صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    1 آذر 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 607
    ديروز: 6822
    جمع کل: 30525712
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    معرفي کتاب :: هشت كتاب سهراب سپهری
    هشت كتاب سهراب سپهری
    درخواست کتاب
    راهنماي خريد
    سبد خريد
    چاپ صفحه
    ارسال به دوست
    موضوعات مرتبط
    موضوع: ادبيات - شعر
    نويسنده: سهراب سپهری
    ناشر: نسل آفتاب
    نوبت چاپ: اول
    تعداد صفحات: 448 صفحه
    تيراژ: 2000 نسخه
    قطع: رقعی گالینگور
    قيمت: 75000 ريال

     



    معرفي کتاب:
    سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر كاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری كارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی كه سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می كرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.

    سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یكی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد كرده است (خیال پدر) یكسال بعد از مرگ او سروده است:

    در عالم خیال به چشم آمدم پدر
    كز رنج چون كمان قد سروش خمیده بود
    دستی كشیده بر سر رویم به لطف و مهر
    یك سال می گذشت، پسر را ندیده بود

    مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت.

    دوره كودكی سپهری در كاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.

    سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود.

    سپهری در سال های كودكی شعر هم می گفت، یك روز كه به علت بیماری در خانه مانده و به مدرسه نرفته بود با ذهن كودكانه اش نوشت:

    ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان
    نكردم هیچ یادی از دبستان
    ز درد دل شب و روزم گرفتار
    ندارم من دمی از درد آرام

    در مهرماه 1319 سپهری به دوره دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه 1326 آن را به پایان رساند.

    سهراب از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه 1325 یعنی اندكی بیش از یك سال بعد از به پایان رساندن دوره دو ساله دانش سرای مقدماتی به استخدام اداره فرهنگ كاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور 1327 در این اداره ماند.

    در این هنگام در امتحانات ادبیات شركت كرد و دیپلم كامل دوره دبیرستان را نیز گرفت.

    سال بعد او به دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت. وقتی كه در این دانشكده بود، نخستین دفتر شعرهایش را چاپ كرد و مشفق كاشانی با دیدن شعرهای سپهری پیش بینی كرد كه او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد.

    اولین كتاب سپهری با نام "مرگ رنگ" در تهران منتشر شد كه به سبك نیما یوشیج بود.

    سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام "زندگی خواب ها" در سال 1332 سرود و در همین سال بود كه دوره لیسانس نقاشی را در دانشكده هنرهای زیبا با رتبه اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند.

    از سال 1332 به بعد، زندگی سپهری در گشت و گذار و مطالعه نقاشی و حكاكی در پاریس، رم و هند و شركت در نمایشگاه ها و آموختن و تدریس نقاشی گذشت، تا جایی كه بعضی او را "شاعری نقاش" خوانده اند و بعضی دیگر "نقاشی شاعر".

    سهراب در سال 1337 دو كتاب "آوار آفتاب" و "شرق انده" را آماده چاپ كرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 این دو كتاب به انضمام "زندگی خواب ها" زیر عنوان "آوار كتاب" منتشر شد.

    در این كتاب می توان به جلوه های زبان خاص سپهری برخورد كرد و همچنین شور و شوق آمیختگی با طبیعت را- كه در شعرهای بعدی كاملاً واضح می شود- بیشتر دید.

    در "شرق اندوه" سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزلیات مولوی است و شعرهای این مجموعه همه شادمانه و شورانگیزند.

    دو شعر بلند "صدای پای آب" و "مسافر" پنجمین و ششمین كتاب های او هستند.


    شهرت سپهری از سال 1344 و با انتشار شعر بلند "صدای پای آب" آغاز شد. در "صدای پای آب" است كه محتوای ویژه ی شعر سپهری فرمش را می یابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از "صدای پای آب" به بعد به هماهنگی می رسند.

    "صدای پای آب"، كنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است.

    این شعر كه روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامه ی آرش در آبان همان سال منتشر شد.

    سپهری كه تمام عمرش را به دور از جنجال روزنامه ها و مجلات و فقط با دوستان اندك و تنهایی خود می زیست و بدین سبب از طرف نشریات جدی گرفته نشده بود، در سال 1345 با انتشار شعر بلند "مسافر" كه یكی از درخشان ترین شعرهای فارسی است، بزرگی و شاعری اش را بر نشریات تحمیل كرد.

    "مسافر" تأمل و سیر و سفر شاعر است در فلسفه ی زندگی.

    "جحم سبز" هفتمین مجموعه شعری سپهری و كامل ترین آنها است.

    "حجم سبز" پایان آخرین جستجوی های سپهری در شعر "مسافر" اوست. گویی پاسخ همه پرسش ها را یافته و به همه حقایق رسیده است.

    شاعر دیگر منتظر مژده دهندگان نمی ماند بلكه خود قصد می كند كه بیاید و پیام آورد: روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد ...

    هشتمین و آخرین مجموعه شعری سهراب سپهری "ما هیچ، ما نگاه" است.

    در این كتاب بر خلاف مجموعه"حجم سبز" و دو شعر بلند "صدای پای آب" و "مسافر" شاعر روی به یأس دارد. اما یأسی كه جز از حوزه ذهن رنگین سپهری بیرون نمی تراود.

    سپهری در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در "هشت كتاب" گرد آورد.

    "هشت كتاب" نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی.

    "هشت كتاب" یكی از اثر گذارترین و محبوب ترین مچموعه ها، در تاریخ شعر نو ایران است.


    سپهری در سال 1357 به بیماری سرطان خون مبتلا شد و در سال 1358 برای درمان به انگلستان رفت، اما بیماری بسیار پیشرفت كرده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ماه 1359 ، سهراب سپهری به ابدیت پیوست.

    نخست قرار بود كه طبق خواست خودش او را در روستای"گلستانه" به خاك بسپارند، اما به پیشنهاد یكی از دوستانش برای اینكه طغیان رود، مزارش را از بین نبرد او را در صحن "امامزاده سلطان علی" دهستان مشهد اردهال به خاك سپردند.


    نمونه ای از شعر سهراب سپهری از مجموعه "حجم سبز"

    به باغ هم‌سفران

    صدا كن مرا
    صدای تو خوب است.
    صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
    كه در انتهای صمیمیت حزن می‌روید.

    ..........
    كسی نیست،
    بیا زندگی را بدزدیم، آن وقت
    میان دو دیدار قسمت كنیم.
    بیا با هم از حالت سنگ چیزی بفهمیم.
    بیا زودتر چیزها را ببینیم.
    ببین، عقربك‌های فواره در صفحه ساعت حوض
    زمان را به گردی بدل می‌كنند.
    بیا آب شو مثل یك واژه در سطر خاموشی‌ام.
    بیا ذوب كن در كف دست من جرم نورانی عشق را.

    ***

    مرا گرم كن
    (و یك‌بار هم در بیابان كاشان هوا ابر شد
    و باران تندی گرفت
    و سردم شد، آن وقت در پشت یك سنگ،
    اجاق شقایق مرا گرم كرد.)

    ***

    در این كوچه‌هایی كه تاریك هستند
    من از حاصل ضرب تردید و كبریت می‌ترسم.
    من از سطح سیمانی قرن می‌ترسم.
    بیا تا نترسم من از شهرهایی كه خاك سیاشان چراگاه جرثقیل است.
    مرا باز كن مثل یك در به روی هبوط گلابی در این عصر معراج پولاد.
    مرا خواب كن زیر یك شاخه دور از شب اصطكاك فلزات.
    اگر كاشف معدن صبح آمد، صدا كن مرا.
    و من، در طلوع گل یاسی از پشت انگشت‌های تو، بیدار خواهم شد.
    و آن وقت
    حكایت كن از بمب‌هایی كه من خواب بودم، و افتاد.
    حكایت كن از گونه‌هایی كه من خواب بودم، و تر شد.
    بگو چند مرغابی از روی دریا پریدند.
    در آن گیروداری كه چرخ زره‌پوش از روی رویای كودك گذر داشت
    قناری نخ زرد آواز خود را به پای چه احساس آسایشی بست.
    بگو در بنادر چه اجناس معصومی از راه وارد شد.
    چه علمی به موسیقی مثبت بوی باروت پی برد.
    چه ادراكی از طعم مجهول نان در مذاق رسالت تراوید.

    ***

    و آن وقت من، مثل ایمانی از تابش "استوا" گرم،
    تو را در سرآغاز یك باغ خواهم نشانید.


    فهرست:
    مقدمه
    سپهري از نگاه ديگران

    مرگِ رنگ
    در قیر شب
    دود میخیزد
    سپیده
    مرغ معما
    روشن شب
    سراب
    رو به غروب
    غمی غمناك
    خراب
    جانگرفته
    دلسرد
    درۀ خاموش
    دنگ
    نایاب
    دیوار
    مرگِ رنگ
    دریا و مرد
    نقش
    سرگذشت
    وهم
    با مرغ پنهان
    رود زهر

    زندگی ِخوابها
    خواب تلخ
    فانوس خیس

    جهنم سرگردان
    یادبود
    پرده
    گل كاشی
    مرزگم شده
    پاداش
    لولوی شیشه ها
    لحظۀگم شده
    باغی در صدا
    مرغ افسانه
    نیلوفر
    برخورد
    سفر
    بی پاسخ

    آوارِ آفتاب
    بی تار و پود
    طنین
    شاسوسا
    گل آینه
    همراه
    آن برتر
    روزنه ای به رنگ
    ای نزدیك
    غبار لبخند
    فراتر
    شكست كرانه
    دیاری دیگر
    كو قطرۀ وهم
    سایبان آرامش ما، ماییم
    پرچین راز
    آوای گیاه
    میوۀ تاریك
    شب هم آهنگی
    دروگران پگاه
    راه واره
    گردش سایه ها
    برتر از پرواز
    نیایش
    نزدیك آی
    ...
    موج نوازشی ، ای گرداب
    بیراهه ای در آفتاب
    خوابی در هیاهو
    تارا
    در سفرآن سوها
    ای همه سیماها
    محراب
    شرقِ اندوه
    روانه
    هلا
    پادمه
    هایی
    شكپوی
    نه به سنگ
    و
    نا
    پاراه
    شیطان هم
    شورم را

    گزار
    لب آب
    هنگامی
    تا
    تنها باد
    تر او
    وید
    و شكستم، و دویدم، و فتادم
    نیایش
    به زمین
    و چه تنها
    تا گل هیچ

    صدای پای آب

    مسافر

    حجمِ سبز
    از روی پلك شب
    روشنی، من، گل، آب
    و پیامی در راه
    ساده رنگ
    آب
    درگلستانه
    غربت
    پیغام ماهیها
    نشانی
    واحهای در لحظه
    پشت دریاها
    تپش سایۀ دوست
    صدای دیدار
    شب تنهایی خوب
    سورۀ تماشا
    پرهای زمزمه
    ورق روشن وقت
    آفتابی
    جنبش واژۀ زیست
    از سبز به سبز
    ندای آغاز
    به باغ همسفران
    دوست
    همیشه
    تا نبض خیس صبح

    ما هیچ، ما نگاه
    ای شور، ای قدیم
    نزدیك دورها
    وقت لطیف شن
    اكنون هبوط رنگ
    از آب ها به بعد
    هم سطر، هم سپید
    اینجا پرنده بود
    متن قدیم شب
    بی روزها عروسك
    چشمان یك عبور
    نهای منظره
    سمت خیال دوست
    اینجا همیشه تیه
    تا انتها حضور


    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    از همين موضوع: از همين نويسنده: از همين ناشر:
    ادبيات
    » دل نوشته ها 1
    » دل نوشته ها 2
    » چتری برای چه؟! خیال كه خیس نمی شود
    » زندگی با عشق
    » میرزاده عشقی
    » نصیحة الملوك
    » دیوان كامل اشعار فروغ فرخزاد
    » پختستان
    » قصه قصه ها
    » خلسه مادی
    شعر
    » چتری برای چه؟! خیال كه خیس نمی شود
    » میرزاده عشقی
    » دیوان كامل اشعار فروغ فرخزاد
    » ترانه ها و آهنگ های جاودانه
    » همه چی آرومه
    » گاتها (سرودهای مینوی زرتشت)
    » گزیده اشعار فریدون مشیری
    » محمد(ص) در شعر فارسی
    » اقبالنامه
    » زبانه عشق و زبان مولوی
    نسل آفتاب
    » زندگی با عشق
    » نقد عقل عربی
    » عصرانه به صرف داستان
    » فرهنگ مصور ضرب المثل ها و اصطلاحات ایرانی
    » ناگفته های لوئیزهی
    » تناسب اندام در دوران بارداری
    » سال گذشته در مارین باد
    » سرگذشت آرتور گوردن پیم
    » شمایل گچی
    » سوختم شعله را خاموش كن
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی