بعد از لارنس استرن خالق «تریسترام شندی»، اولین كسی كه از روشهای متعارف دوران خود فراتر رفت و پا را از حد و اندازه تخیل معمول و كلاسیك بیرون گذاشت، بیتردید ادگار آلنپو بود كه بعدها نویسندگان بزرگی مثل چخوف، داستایفسكی، آندریف، هربرت جرج ولز، كافكا، جیمز جویس، هرمان هسه، آندره ژید، رابرت لوئیاستیونس، ویلیام فاكنر و بهمیزان زیادی خورخه لوئیس بورخس و گابریل گارسیا ماركز تحت تأثیرش قرار گرفتند.
بورخس درباره آلنپو گفته بود:
«پو» به من آموخت كه آدم نباید خود را به موقعیتهای روزمره صرف مقید كند؛ زیرا موقعیتهای روزمره از غنای تخیل تهی هستند. بهواسطه او فهمیدم كه میتوانم همهجا باشم و حتی تا ابدیت بروم. بهبركت نوشتههای او فهمیدم كه اثر ادبی باید از تجربه شخصی فراتر برود؛ مثلاً تجربههای شخصی را با رویدادهایی شگفت كه بهنحو غریبی جابهجا شدهاند، درهم تنید.
« آلنپو این حرف ارسطو یعنی «غیرممكن محتمل جذابیت بیشتری نسبت به ممكن غیرمحتمل دارد » را بهمثابه كارپایه خود قرار داد و عملاً وارد عرصهای شد كه امروزه مؤلفههای بسیاری زیادی از آن را پستمدرنیستی میدانند. او این شیوه را نه بهعنوان ابزار بلكه بهمثابه یك رویكرد به كار گرفت؛ خصوصاً در همین «سرگذشت آرتور گوردن پیم. »
فهرست:
سخن مترجم
پیشگفتار نویسنده
1. ماجراجوهای ناشی
2. مخفيگاه
3. ببری هار شده بود
4. شورش و قتل عام
5. نامهای با خون نوشته شده بود
6. پرتو امید
7. نقشۀ رهایی
8. شبح
9. در جستوجوی غذا
10. كشتی اسرارآمیز
11. بطری شراب پورتو
12. قرعه برای مرگ
13. سرانجام!
14. آلباتراس و پنگوئن
15. جزیرههای ناپیدا
16. سیاحت قطب
17. خشكی
18. انسانهای جدید
19. كلاك ـ كلاك
20. زنده بهگورها
21. زمینلرزۀ ساختگی
22. تكلی ـ لی!
23. هزارتو
24. فرار
25. غول سپید
26. فرضیات