تزار و كاتیاعشقی كه در قلب شما دو نفر بوجود آمده ناشی از اراده ی خداست و بر شماست كه این عشق را طوری بپرورانید و بزرگ كنید كه بر اثر مرور زمان بدترین دشمنان شما تصدیق نمایند كه عشق شمابه دور از هر نوع آلودگی و در خور احترام و مقدس است.كاتیای عزیز٬اگر اندرز مرا بشنوید٬می گویم عشقهایی كه اساس آنها تمتع جسمی باشد زودگر است و عاشق و معشوق همین كه از نظر جسمی تمتع حاصل كردند ٬زود از هم سیر میشوند٬ولی عشقهایی كه اساس آن محبت قلبی باشد٬مانند روح عاشق و معشوق جاوید است و هیچ واقعه ای نمی تواند آن را از بین ببرد .آیا فراموش كرده اید كه لویی سیزدهم وقتی عاشق دوشیزه"هوفور"شد٬وضعی مانند تزار و شما به وجود آمد.این عاشق و معشوق نمی توانستند به وصال هم برسند٬ولی چون از روی قلب یكدیگر را دوست می داشتند٬عشق آنها مقدس و جاوید شد.با این كه دوشیزهوفور به صومعه رفت و دست از دنیا شست٬در آنجا به وسیله ی عشق خود٬به لویی سیزدهم الهام و نیرو میداد. من به شما نمی گویم كه به صومعه بروید٬زیرا این كار از شما ساخته نیست و كسی كه به صومعه می رود باید زنی دیگر باشد و دختری مثل شما كه همواره سواری و گردش و بازی می كند اگر یك ماه در صومعه ای زندگی كند٬زندگی را بدرود خواهد گفت.ولی شما یك دختر شجاع هستید٬می توانید با قبول این جدایی در پیرامون خود یك حصار به وجود بیاورید كه متین تر و محترم تر از حصار صومعه هست و ...........