قيصر و كسري رماني است كه حوادث آن در قرن ششم ميلادي ميگذرد و حكايت فتوحات سردار رومي به نام بليزاريوس است . وي ابتدا با لشكريانش در مقابل مهاجمان به سرزمين روم ، مقاومت كرده و پس از دفع آنان ، به عنوان سردار فاتح روم همراه با لشكريانش و نيز به اتفاق همسر جوانش ( آنتونينا ) اقدام به لشكركشي به سرزمينهاي ديگر از جمله ايتاليا ، افريقا ، ايران و ... مينمايد كه در پارهاي از آنها به فتوحاتي نيز دست مييابد . حوادث ديگر داستان ، كشمكشهاي است كه بليزاريوس با آنتونينا دارد . در پايان داستان ، بليزاريوس بر اثر سعايت و توطئه مخالفانش ، از سوي امپراتور روم به خيانت متهم ميگردد و به مجازات آن چشمانش را ميل كشيده و نابينا ميكنند ، و سرانجام در كوري و تنهايي ميميرد .