"شب هاي روشن" زندگي مردي ميانسال را بررسي مي كند كه از همه چيز بريده و هيچ چيز و هيچ كس را دوست نمي دارد. تنها همدم او كتاب و كتاب است. در مقابل رويا، جوان پرشوري را مي بينيم كه به خاطر عشق همه چيزش را از دست مي دهد. در مدت 4 شب همراهي، هر دوي آنها به باورهاي جديدي از عشق و زندگي مي رسند. استاد در آخر شيريني عشق را تجربه مي كند.