همينكه مسلمانان به تفسير قرآن مشغول شدند طبعا به ضبط لغات و فهم اسلوب عبارات قرآن محتاج گشتند و براى رفع اين نيازمندى بفهم اشعار و امثال و گفتههاى عرب احتياج پيدا كردند و براى آنكه بدون اشتباه و خطا و طرز جمله بندى و عبارات فصيح زبان عربى را بدانند بمعاشرت و گفتگو با عربهاى باديه نشين محتاج شدند.چه كه قرآن بزبان قريش ظاهر (نازل) شده بود و قريش در زمان جاهليت الفاظ و لغات و اسلوب جمله بندى را از عربهاى صحرانشين فرا ميگرفتند،از آنرو گروه انبوهى از مسلمانان نزد اعراب باديه رفتند تا از آنان مثلها و شعرها و كلمات عرب را دهن بدهن فرا گيرند و از اسلوب جمله بندى زبان عربى اطلاع بيابند و اشتغال باين قسم علوم (صرف و نحو و بلاغه و امثال آن) را علم ادب ناميدند.