موضوع: اجتماعي - خانواده - شعر نويسنده: حسنعلي نوريها ناشر: پرتو خورشيد نوبت چاپ: دوم تعداد صفحات: 432 صفحه تيراژ: 2300 نسخه قطع: رقعي قيمت: 65000 ريال تخفيف: 10 % قابل پرداخت: 58500 ريال
معرفي کتاب:
چكيده :
مجموعه اشعار و قطعات و نكتههاي ادبي درباره عشق و توصيف حالات عاشقانه است. اشعار عموماً ناظر به عشق مجازي و در شرح و وصف حال عاشقان شيدايي از متون گذشته و معاصر ادبيات فارسي گردآوري شده است. در مقدمه درباره عشق و تقسيم آن به مجازي و حقيقي و نقش عرفاني عشق و دوستي و رابطه عشق حيواني و روحاني بررسي و بحث شده است.
----------
كتاب از عشق تا عشق داراي نكات ادبي، شعر، نثر، و مطالب عرفاني در باره عشق مي باشد.
تقديم به:
مادرم
و:
همه عاشقان ودلسوختگانِ وادى عشق؛
و نيز:
همه كسانى كه دوستى وعشقشان رافرياد كردم؛
امّا قلب عاشقم را مجروح كردند.
از عشق تا عشق
مقدّمه
گاهى انسان احساس مىكند كه قلب او به تپش افتاده ونبضش به شدّت مىزند ونگاهش به نقطهاى نامعلوم خيره مانده وبه شدّت دچار بىقرارى واضطراب شده است. اشك از چشمان او، به گونهاى غير ارادى بر صورتش مىلغزد وبىاشتهايى وبىخوابى بر او غلبه كرده وافكارش تنها بر يك چيز يا يك شخص متمركز شده وتنها در انديشه آن است؛ چيزى يا شخصى كه »معشوق« او ناميده مىشود.
چنين فردى با اين علامتها عاشق شده و يا ديگران، او را به اين نام مىنامند و نشانههاىِ ياد شده، تنها بعضى از حالتها، روحيات و يا نشانههاى عشق و عاشقى به شمار مىآيد.
البته عشق و عاشقى مراحل و مراتبى دارد و داراى شدّت و ضعف است و به همين دليل، نشانههاى آن نيز متفاوت است. گاهى اين نشانهها وعوارض آن چنان شديد است كه عاشق را ديوانه و سرگردان كوى و بيابان مىكند و گاهى نيز او را دچار ضعف، بىخوابى و يا بىاشتهايى مفرط مىنمايد و حتّى ممكن است ادامه و تشديد اين اضطرابها و هيجانات روحى، منجر به نابودى ومرگ او شود.
به هر حال، در صورتى كه عاشق بر هيجانات روحى خود مسلّط نشود همواره در معرض هجوم آنها قرار داشته ونمىتواند به جز وصال معشوق، به چيز ديگرى فكر كند و يا در انديشه ديگرى باشد. عاشق اگر از وصال و يا ديدن معشوق خود، محروم شود خبر او را، از باد صبا مىگيرد وبه ديدن اشيا يا اشخاصى كه كمترين ارتباطى با معشوق دارند قانع شده و احساس خوشحالى مىكند و بر عكس، در فراق معشوق مىسوزد واشك مىريزد و همچنان درد مىكشد و قلبش به شدّت مىزند و گاه نيز احساس مىكند كه ممكن است قلب او، از كار بيفتد. دنيا و نعمتهاى آن؛ به جز وصال معشوق درنظر عاشق بىارزش و بىمعنا جلوه مىكند وبه همين دليل، همه امكانات و ثروتى را كه در اختيار خود دارد ونيز جان خود را فداى معشوق مىكند. عاشق، معمولاً از كار وتلاش روزانه و مورد پسند مردم باز مىماند و از طرف ديگر، براى رسيدن به هدف، از هيچ تلاش و فداكارى خوددارى نمىورزد. او جسارت و جرئت پيدا مىكند وموانع را به هيچ مىانگارد. گاه با شنيدن خبرى از معشوق ويا ديدن رخسار و يا حتّى جلوه و نيز نشانهاى از او چنان خرسند وهيجان زده ومسرور مىشود كه فوق طاقت او و نيز فوق دريافت و درك ديگران واطرافيان اوست وگاهى هم، از شدّت ناراحتى و اضطراب و غم فراق، بهار و بوستان و گل و چشمه و دريا و كوه وجنگل نيز او را به وَجد نمىآورد، بلكه ممكن است بر غم و ناراحتى و اضطراب درونى او بيفزايد.
آن چه در اينجا، اهميت دارد توجّه به اين نكته است كه پرسشها ونيز مباحث زيادى پيرامون عشق و ماهيّت آن وجود دارد كه برخى از آنها عبارتند از:
1. عشق چيست؟
2. آيا عشق داراى انواع و اقسام يا مراتب و درجات مىباشد و اگر پاسخ، مثبت است انواع و اقسام و مراتب و درجات عشق كدام است؟
3. آيا عشق، مطلوب و مورد ستايش است و يا مذموم و مورد نكوهش؟ و يا تنها عشقهاى عرفانى و حقيقى مطلوبند وعشقهاى مجازى يا حيوانى ونفسانى نامطلوب؟
4. رابطه عقل و عشق چگونه است؟
5. ويژگىهاىِ عشق چيست؟
6. عشق از ديدگاه فلاسفه و عرفا به چه معنا است؟
7. آغاز و انجام عشق چيست؟
8. آيا عشق و پيدايشآن، اختيارى است يا خارج از اراده واختيار انسان؟
9. پيدايش عشق، ناگهانى و دفعى است يا تدريجى؟
10. چگونه مىتوان از عشقهاى مجازى عبور كرد؟
11. آيا مىتوان عشق را داراى منطقى متفاوت با منطق عقل دانست؟
12. آيا منطق عشق، نامعقول ومردود است يا عشق و منطق آن فراتر از عقل است؟
پاسخ به پرسشهاى فوق، تنها روشنگر بخشى از پيچيدگىهاى مسائل مربوط به عشق است؛ زيرا مباحث مربوط به عشق، آن چنان گسترده و فراگير است و در ادبيّات همه ملّتها و به ويژه ادبيّات فارسى وعرفانى ما، ريشههاى عميق دارد كه رسيدن به كُنه وحقيقت آن بسيار مشكل وپيچيده است.
با توجّه به اينكه هدف نوشتار حاضر، تنها بحثهاى پيچيده ادبى، علمى، فلسفى و عرفانى مربوط به عشق نيست، بلكه عمدتاً بر آن است تا اشعار وعبارات زيباى مربوط به عشق به صورت يك كتاب فراهم و در اختيار خوانندگان عزيز قرار داده شود؛ بنابراين تنها برخى مطالب ضرورى را به تناسب و به عنوان پيش نياز يا مقدّمه خواهيم آورد تا به برخى از مباحث ضرورى آن بپردازيم.
شايسته است خوانندگان عزيز، پيش از مطالعه اين كتاب به نكات زير عنايت كافى داشته باشند:
1. با توجّه به اينكه در بعضى از مباحث آينده، روشن خواهد شد كه عشق داراى مراحل و مراتبى است و معمولاً از عشقهاى مجازى شروع وبه مراحل بالاتر ارتقا يافته و احياناً رقيق شده و در نهايت ممكن است به عشق حقيقى برسد كه مراحل عالى آن، چه بسا قابل درك همگان، جز خواص نباشد، بنابراين بر آن شديم تا در تنظيم مطالب و يادداشتهاى خود، آنها را در دو بخش سامان دهيم؛ بنابراين، سعى شده است در بخش اوّل، مباحث سادهترى به عنوان مقدّمه، عنوان شود واشعار وعبارات زيبايى آورده شود كه با اوّلين مراتب عشق و يا به تعبير ديگر، با عشقهاى زمينى سنخيّت بيشترى داشته باشد. و در بخش دوم به همين ترتيب، سطح بحثها و اشعار و عبارات، عرفانىتر شده و به مرتبه عشق حقيقى نزديك شود؛ زيرا نه تنها در تربيت وآموزش افراد، بايد از مطالب و تكاليف ساده وآسان شروع كرد و به مطالب پيچيده و يا تكاليف سختتر ارتقا يافت بلكه در آموزش احكام الهى نيز اين نكته مهمّ تربيتى مورد توجّه قرار گرفته است. البته به لحاظ اينكه تفكيك دقيق اشعار وعبارات زيباى ديگران، بر اساس ترتيب بيان شده و تقسيمبندى آنها، مشكل است و نمىتوان ملاك دقيقى براى اين تفكيك و تقسيم بندى بيان نمود. خوانندگان عزيز، بايد در اين زمينه انتظار خود را از نگارنده محدود كرده وبه تفكيك تقريبى ونگاه سليقهاى او بسنده كنند.
2. اشعار و عبارات بخش اوّل، به لحاظ اينكه از مراحل اوّليه عشق بحث مىكند و براى جوانان و نوجوانان، جاذبه بيشترى دارد، عمدتاً از اينترنت گرفته شده است؛ بنابراين، بايد يادآور شد كه در اين بخش، آدرس سايتها ووبلاگها، بنا به دلايلى، حذف و تنها به ذكر »منبع اينترنت« در همين مقدّمه، بسنده شده است. در همين جا، به خاطر اين نكته و عدم ذكر منابع دقيق آدرس سايتها ووبلاگها، از پديد آورندگان اين اشعار وهمچنين از خوانندگان عزيز پوزش مىطلبم.
3. هدف اصلى اين نوشته، تأكيد بر جنبههاى مثبت احساسات انسانى وارتقاى عشقهاى حيوانى و مجازى به مرتبه عشق حقيقى است؛ بنابراين، خوانندگان محترم، به ويژه در بخش اوّل نبايد تنها انتظار اشعار عارفانه را داشته باشند؛ زيرا گردآورنده بر نقل اشعار و عبارات مربوط به عشق زمينى نيز اصرار دارد و آن را مقدّمه رشد و پرورش انسان مىداند.
4. همان طور كه اشاره شد امكان تفكيك دقيق اشعار و نثرهاى مربوط به عشقهاى مجازى و عشقهاى انسانى و عرفانى وجود ندارد؛ بنابراين، نگارنده به سليقه خود عمل كرده و منابع مطالب را در بخش اوّل، اينترنت قرار داده وبخش دوم را نيز به اشعار شاعران و عارفان معروف اختصاص داده و منابع آنها را نيز ذكر كرده است.
5. برخى از اشعار و يا نثرهاى نقل شده از اينترنت، با اينكه از زيبايى خاصى برخوردارند، ولى داراى كيفيّت ادبى مطلوبى نيستند واز طرفى هم ويراستارى دقيق و يا تغيير آنها، موجب دخل و تصرّف فراوانى مىشد، به همين جهت، آنها را با اندكى تصرّف كه به نظر ضرورى مىرسيد، نقل كردهايم.
6. تمام يا اكثر عناوين و يا تيترهاى اشعار و عبارات نقل شده مربوط به گردآورنده است.
در پايان، ضمن تشكر از خوانندگان عزيز و آرزوى موفقيت آنان، اميدواريم كه اين تلاش اندك، گامى كوچك در مسير اهداف ذكر شده باشد و باعث شود تا كنجكاوانِ اين وادى، ديدگاه بهترى از عشق وعاشقى پيدا كنند.
بهار 1385
حسنعلى نوريها
nourihayahoo.com
فهرست:
فهرست مطالب
بخش اوّل
مقدّمه
عشق و معناى آن ، عشق در لغت ، ويژگىهاى عشق عشق از ديدگاه فلاسفه عشق از ديدگاه عرفا ، اصطلاحات و معانى ديگر عشق ، عشق مجازى يا عشق ظاهرى ، عشق جسمانى ، عشق وضيع ، عشق نفسانى ، عشق روحانى ، عشق پاك ، عشق عقلى ، عشق حقيقى ، عشق و تركيبات آن ، ماهيّت عشق ، الف) بيكارى، منشأ عشق و ، ب) بيمارى روانى ، ج) ديوانگى يا ديوانگى الهى ، د) هماهنگىستارگان هنگامتولد ه’ ) اشتياق نسبت به يكى شدنعشق حقيقى ، عشق نفسانى ، عشق حيوانى ، مراتب عشق ، از عشق تا عشق ، پيدايش عشق ، تداوم عشق ، حركت عشق ، نقش اراده و حركت آگاهانه ، عشق و تصويرهاى سه بُعدى ، ، شروع و پايان عشق ، عاشقى و ديوانگى ، عشق، زيباست ، معناى عشق ، حرفش را نزن ، با دريا ، ساده مىپنداشتم من شور عشق هميشه با تو بودهام وصل تو شبنم عشق ، غم هجران ، حسرت تو ، غم عشق ، يار ، ياد تو ، خواب تو ، بى تو ماندهام نديدن تو نمىدانستم كه عاشقم لب بر لب بى تو ، عاشق تو ، تنها رفتى!! ، گله دارم ، ياد درد ، فراموشى عشق ، آيههاى عاشقانه شرح پريشانى آرام گرفتن ، توبه ، مرگ عشق ، درد بى درمان ، دل شكسته ، غافل نبودن ، سكوت ، يار جفا پيشه ، گريه كنان ، آئينه درد ، به ياد تو ، از عاشقى مردن ، دعا كردم كه برگردى ، نگاه ، آه كشيدن ، الهى بىاثر باشد هر شب خلوت عشق ، گرو بودن دل ، نمىدانم چرا؟ تكرار دست خالى ، لبخند او ، ديشب ، دو چشمان سياهت ، آفريننده معشوق ، به خاطر تو ، تو را هرگز نمىرانم كمترين فاصله درد ، ببخش ، هزار و يك درد ، غم هجران تو ، عشق، بزرگترين درس زندگى به ياد من باش صداىِ عشق ، عشق چيست؟ ، كوى عشاق ، اميد خواهد ماند ، مشخصات يك عاشق ، سوره عشق ، براى نگاه تو ، به عشق گفتم ، به بازى گرفتن عاشق ، لحظه ديدار ، بزرگان وعشق ، تولدى ديگر ، كاش ، اى كاش ، پرسيدم از گل سرخ ، مهربانى ، كنج خلوت ، اجازه عبور ، Love مخفف كلمات زير است: ، راز عشق ، بر دروازه قلبم ، درد عاشقى ، از تو نشان گرفتهام احساس عاشق بودن خنده آدمها ، يارم آيد از سفر ، پيام عشق ، وصيّت عشق ، خداوندا چرا؟ ، گلهاى نيست گرمتر بتاب دلم مىخواست هواى تو ميان شعله عشق ، راز من ، گفتم: فراموشم مكن ، سزاوار عشق و نفرت ، احساس سوختن ، گفتند ، عشق خوبان ، چشم يارم ، هديه عشق ، مصاحبه با خدا ، آتش عشق ، عاشقم، چه كنم؟ ، حرم عشق ، يافتن آب ، قصه هجر من و تو ، پيام عشق ، خانه عشق ، دورى از تو ، قربان تو ، نيروى عشق ، بيا اى دل ، گدايى نكردن عشق ، بدون تو ، دوستت دارم ، تفاوت عشق و دوستى ، درد محبّت ، اسلام، ايمان و عشق ، بازار سياه ، اى كاش ، عاشقِ عاشق شدن ، فداىِ مقدمش ، با تو - بى تو ، بى عشق ، دلم گرفته ، اى عشق ، احساس شيشهها منتظرت نشستهام عجب صبرى خدا دارهعشق چيست؟ ، كاشكى ، به خاطر تو ، تا تو با منى ، مردن در پاى عشق ، غم دل ، سختى تنهايى ، مانند ساندويچ ، تا آخرين نفس ، اشك تو ، مهر خود ، عظمت عشق ، آشناترين كلمه ، عشق را دوست دارم ، بيا با من وفا كن ، عشق را درياب ، آهسته بسوز ، اظهار عشق ، كاش مىشد تو منظور منى بردم از ياد ، من كيستم؟ ، شاه كليد عشق ، پايان راه ، خنده تو ، ببار اى اشك ، ديدم نمىشه پُل اين جهان و آن جهان رُشد عشق ، استارت موفقيت ، بهشت روى زمين ، مهر خداوندى ، بدون عشق ، يازدهمين دستور خدا ، همسفر عشق ، محبّت ، پيرى ، دلاويزترين شعر ، دل بردار و برو ، عشق چيست؟ ، ايمان ، بود از تو گفتوگويى پس چرا عاشق نباشم؟ به هم كه مىرسيم جُرم عاشقى جاودان ، اگر عشق نباشد ، بر سنگ قبر من ، يادت باشد ، حادثه عشق ، زخمم نشو ، ياران جانى ، فراموشم نكن ، موج نگاه تو ، عاشق درويش ، مديون تو ، عشق و ايثار ، بيم جدايى ، انتخاب چشم يا دل ، با تو هستم اى رقيب ، عشق چيست؟ ، سالگرد نخستين عشق ، حديث عشق ، انتظار معجزه ، درد عشق ، خلوت رؤيا ، مرا ياد كن ، سرطان عشق ، اى كاش ، محبّت مىكنم راز لبخند تو دوست دارم ، جاى تو ، يك خرمن گل ، دل ، باور كن ، دل شكستهام غربت سوز و ساز ، لايق عشق ، آموختنِ عشق ، راز هستى ، دل من ، پاى مرا بريد ، خوشرويان ، بعد از تو ، خيس نشدن ، فقط يك بوسه ، بدون قند ، براى عشق ، اوّلين عشق ، محبّت امروز ، هديه ، مرگم زندگانى است ، زمان ، جوشش عشق ، درد ، سفر كردم ، برو اى عشق ، عاشق نمىشوم زيرو رو شد روزگارم چراغ خانه ، ديوانه ، خمار مستى ، ساعت ، نفس عميق ، دشمن جانم ، علم عشق ، فاصلهها دل ديوانه من شيشه دل ، بى تو هرگز ، دل شكستهام ديوانه كرد نهال عشق ، از آن كوچه گذشتم ، سكوت خواهم كرد ، خنجر غم ، دست مرا بگير ، كاشكى ، درد و درمان ، پرواز كردى ، لاله پرپر ، اى عزيز ، درد عشق ، در ميان جمع ، پر بسته و اسيرم ، مثل تمام قصّهها عشق چند بخش است؟ جانشين تو ، زندگى ، عشق زمين ، تنهايى ، زلزله ، دوستم باش ، سه قطره خون ، خوب يا بد ، چى شدى؟ ، بس دلم تنگ است ، اشتباه در زندگى ، اى كاش گل بودى ، از درخت بياموز ، هرگز نيا ، غم بى همنفسى ، خوشا ، داغى از شقايق ، نام حسين ، چه مىخواهى؟ براىِ تو، براىِ من تفاوت من و او ، ايستگاه عشق ، عشق و لبخند ، راه دشوار عاشقى ، با تو ، وصال من ، عاشقتر از هميشه بين ما و خدا دلم گرفت ، فرق من با تو ، ندارم مهلتى ، وصال تو ، اشكى پاك كن ، گريستم ، صداى قلبم ، قانون جاذبه ، يك حرف ساده ، غربت ، بيمار عشق ، اثاث خانه خدا ، آواره ترينم ، امّا با تو ، غم عاشقان ، بساط عاشقى ، اى كاش ، انتقام از تو گرفتن ، تو با منى ، برهان عشق ، لحظه ديدار ، عاشق شيدا ، واى بر من، واى بر تو ، غم عشق ، ديوانهام ديوانهايم عاشقىعشق و انتظار ، خلوتگاه من ، تشنگى عشق ، اوج عشق ، به عشق انتظار ، عشق آتشين ، ميزان عاشقى ، عشق به همه ، با عشق تو ، عيبم مكن ، نگاهم را نمىخواند دو نگاه شهر عشق ، دعوا ندارم ، آه و ناله من ، عاشق نبودى تو ، خاكسترم كن ، دعا كنيم ، عشق و درد ، دل بى كينه ، نياموختن فراموشى ، راز لبخند تو ، عاشق شده بود ، قانون دل ، فرق من و پروانه ، پيش مىآيد آرزوى مرگ دل بزرگ ، ستارههاى آسمان همسفر عشق زد به قلبم خنجرى ، يار مهربانم ، خوشرويى ، شهرستان عشق ، كشف و اختراع زن و مرد ، كاشتن عشق ، عطر خداى مهربان ، گل اطمينان ، زيبايى عشق ، يك ورق از عشق تو ، مكتب عشق ، ياد تو ، مانند پروانهها با ديگران بوديم نگاه عاشقانه ، بى تفاوت عبور نكن ، يادمان باشد ، اى عشق من، اى جان من ، تكيهگاه قلب قبله دلها عشق و دوست داشتنعاشق دلسوخته ، نگاهم كرد ، چه بيايى، چه نيايى ، عشق چيست؟ ، رازهاى عشق ، خانه عاشق ، فرو نشاندن آتش عشق ، دلم تنگ است و دلگيرم ، معشوق من ، پرواز پرنده ، دل ، مال تو ، هديهاى از تو دشوارى عشق ، بخش دوم - ، پيشگفتار ، عقل وعشق ، برترى عشق در مقايسه با عقل ، عشق در برابر عقل ، عشق همراه با عقل ، عشق فراتر از عقل ، منطق عشق ، ، صبر بر جفاى دوست ، كاش ، از دست تو ، شوريدهحال شور وطرب عشق، آتش است ، جان در ميان آور ، گفتگوى پروانه با شمع ، نشان عاشق ، ملامت ، بىتو عشق وعقل او نمىگذارد بخت مشنو ، بىيار، بىتو چاره عشقرُخ زيبا ، به دورانها دوست حديث عشق ، فردوس چه باشد؟ ، تماشاىِ دل ، عهد تو وتوبه من ، محبوب خوشآواز كوىِ دلبر روز محشر ، توبه در ره عشق ، عاشقم بر همه عالم ، در دل نشان هست ، چاره صبر است ، بىدلان را عيب كردم انسان نيست دوران عشق ، هجران تو ، شور عاشقى ، حاصل عمر ، ملامت ، ديدار يار غايب ، عاشق صادق ، داغ عشق ، مذهب عاشقان ، صبر نباشد ، غم پنهان ، پريشانى مشتاق ، برف پيرى ، هواى يار ، ترك تدبير ، پند ، نمىشوى فراموش خفته بر ساحل بلاى عشق تو ، خيالِ روىِ تو ، اكسير عشق ، اميد وصال ، دوا نمىپذيرم شعلهزنان مىسوزم فراق ياسوخت خرمنم ، دمى با دوست در خلوت ، يكدم بىتو بگذار تا بگريم ياد ما كن ، بسوختيم ، غم از دل برود ، آتش سوزان ، فرمان عشق وعقل ، سوز عشق ، بيمار عشق ، كشته عشق ، زارى ، دل خسته ، جان در بدنى ، مژدگانى ، آتش تو ، غم دل ، خون شد ، غم عشق ، دل ديوانه ما ، در خلوت ، دلبر ، سلسله موى دوست ، رنجور عشق ، دل نامهربان دوست ، نامه نوشتن چه سود؟ ، خوشتر ز بوى دوست ، هوس يار ، بدگويان ، مذهب عشق ، شيوه مجنون ، شرط عشق ، حديث عشق ، بوى پيراهن ، تو در دلم نشستى ، سوز عشق ، درخت ارغوان ، دل چرا دادى به عشق؟ ، پيش دشمنان ، نگار سرمست ، غم دل ، بلاىِ عشق ، اندوه عاشقان ، خون خلق ، عشقبازى ، قلب دوستان ، آتش ما تيز مىكنى شور تو سرّ عشق ، نهال دوست ، بهشت وجهنّم ، سوزِ دِل يعقوب ، زهر جدايى ، راز پنهان ، عزم هجران ، در آتشم بىتو با يار فريادِ منِ مسكين ، چه كنم؟ ، توبه كردم ، دل آدمى ، من وتو ، ، عشق مجازى ، يك كرشمه ، ديوانه ، صبر ايوب ، بيچاره طبيب ، خبر از عشق ، افسردن نمىداند مفارقت يار سوختم ، تيغ بىرحمى كيمياى عشق عاشق ديوانه ، خون من ، به كام دشمنان ، شرح پريشانى ، به كمند تو گرفتارم ، بلاى عشقبازى طرح جدايى جانسپارى بگويم راز با خويش يك ساعت جدايى ، رو در بيابان ، اندوه دورى ، خاكستر ، صد داغ ، خوش آن روز ، محبّت ، خوشا ايّام وصل ، دو يار همدم ، دل افسرده ، زبان جانگدازان ، به عشق آويز ، ديده مجنون ، سمندر شو، سمندر ، ركن عشق وعشقبازى كيمياى جسم وجان اعجاز عشق ، عشق وشهوت ، غيرت ، كوه اندوه ، خوش سوزى است اين سوز ، ميل خاطر او ، اسرار عشق ، نخستين شرط عشق ، دل افسرده ، خوشا ، اندوه جدايى ، عشق آب است ، فريب او ، هدف عاشق ، آشوب شهر ، سربلندى ، درخت عشق ، عشق ناتمام ما ، باغ وصل تو ، عيش بىيار قانون شفا اى شاهد قدسى ، در راه عشق ، تخم محبّت ، دلدارى ، جلوه معشوق ، جاى فرياد ، چشمه عشق ، ترك كام خود ، شكسته دلى ، سخن سخت ، ماه رخِ يار ، كوى دوست ، خانه عشق ، كعبه دل ، فراق يار ، پرتوِ روىِ حبيب ، مهرِ رُخ جانانه ، جمالِ چهره تو ، كار خير ، مشكل عشق ، عزم كوى يار ، ميكده عشق ، بيگانگان ، عاقلان ، لاف عشق ، ايّام غم نخواهد ماند ، دواىِ دردِ عاشق ، جناب عشق ، سخن عشق ، عجايب راه عشق ، عيد رخسار تو ، خزانه غيب ، گوى مقصود ، ناله عشاق ، اشك خونين ، ذوقى چنان ندارد ، فتنه ، دام بلا ، نقش تو ، صيد دلم كردى ، يار مفروش به دنيا ، شمع محبّت ، اوقات خوش ، آتش هجران ، عشق جوانى ، نثار قدم يار ، منع از عشق ، دست از طلب ندارم ، زنده به عشق ، كمال سرّ محبّت ، در قدم باد بهار ، پنهان مهر او ورزم ، نشد ، آتش دل ، هواى كوى تو ، رندان بلاكش ، جام مى وخون دل ، علم عشق ، خون جگر ، درد عشق ، غم مخور ، ثابتقدم باش مايه سرور مرد راه ، بوى شير ، بر حذر باش ، رفيق شفيق ، كوشش ، فراق ، بى دل ، خرما بر نخيل ، دولت عشق ، بىيادِ تو فرهادكُش به يادِ يار ، خاك كوى دوست ، ناله شبگير ، مترسان ز آتشم ، مداواىِ حكيم ، خون عاشقان ، ماجراى من ومعشوق ، يادِ روى تو ، ميخانه عشق ، عشق ديدن تو ، عهد نشكستم ، يك فروغ روى تو ، اين دل كجا برم؟ ، ديده نيالودهام هنرى بهتر از اين؟ آه جگرسوز ، ديدار يار ، ديده معشوقباز دردِ پنهان بى تو ، وصال او ، به عشق روى تو ، از من جدا مشو ، شوق لبت ، خون بايدت خورد ، بىرُخ دوست صبر برجور رقيب قدر وصل ، كوى عشق ، سوختم ، غزلهاى فراق كاروان رفت دل بىقرار من قدر عشق به كجا برم شكايت؟ ، درد خودپرستى ، نيش غم ، رموز عشق ، با تو، بى تو ، از دهر چه مىجويى؟ ديوانگان عشق عشقبازى عشق شورانگيز بدنام شوى ، يك دوست ، ميان خون ، كوى تو ، صلوات ، ، آتش عشق ، درمان بيمارىها بيمارى عاشق شرح وبيان عشق ، عاشق ومعشوق ، باغِ سبز عشق ، آتش هجر وفراق ، معشوق پنهان ، سوخته جانان ، خيال دوست ، زنده سيما ، نشان عاشقان ، ميل وعلاقه هركس ، نبض عاشق ، شهرِ دلبر ، مردن عشاق ، بيم جان ، شمع عشق ، عاشقان همدگر ، خونىبودن عشق جوينده، يابنده بود آواز خدا ، سوى بالا ، عشق مولى ، پروانه باش ، شادمانى وغم عاشقان ، حريف بىوفا اصل عشق زندگى ، جان جاويدان ، شرح عشق ، ديدار دوست ، وصف حال عاشقان ، پوزبند وسوسه ، عشق صمد ، عشق پايدار ، باده عاشقان ، دور گردون ، تلخىِ فراق تو ، بازار قيامت ، مقهور عشق ، سيل تند ، از اوصاف خدا ، ديوانگى ، در دل معشوق ، گداز عاشقان ، ، از عشق تا عشق ، گه وصل ولقا ، مرهم مجروح ، عشق جگرخوار ، بى تو نخواهم زندگانى را ، زهى عشق ، عشق مجرّد ، عشق به خدا ، عقل وعشق ، معراج عشق ، درد ما ، دل ويران ، عاقبتبينى مكن رويى نما نگار من ، عقل وعشق ، به رقص آ ، عشق زاد مرا ، داغ عشق ، چه جاى صبر؟ ، بُراق عشق ابد ، حسين(ع) ويزيد ، بپرس ، ملاقات عشق ، پاك شو از خويش ، خواب كجا آيد مر عشق را؟ ، مظلومترين نخواب امشب روز وشب ، پروانه ، از براى يار ، دَم عشق عيسوى ، بخواب ، ادب عشق ، بلاى عاشقان ، طالب بىقرار شو ديوانه عشقبازى ، مرادِ دل ، شمع دلها من عشق خورم مذهب عاشقان ، چون دلت با من نباشد ، گِرد مستان ، برهان عشق ، گريه شمع ، يك شب براى خدا ، شمع را پروانه كردى ، عشق تو ، عاشق شيدا ، باقى تا ابد ، آواز عشق ، جور خوبان ، رضاى تو ، جنون عشق ، فراق دوست ، شراب اولياء ، عاشق نيست ، دم زدن جان عاشق ، آن كيست؟ ، بهار عاشقان ، چون مهرهاى در دست او صد صلوات مىرسد بى تو، به سر نمىشود ناله مستاشب قدر وشب قبر ، يعقوب صفت ، بر در دل ، يار بهانه جو ، عشق حق ، آن كس كه تو را دارد ، اى دوست؟ ، دل عاشق ، آواره عشق ما ، بوسه بر سنگ سياه ، در اين عشق بميريد ، معشوق همين جاست ، دل عاشق ، خويى عشق ، در بزم خدا ، قصاب عاشقان ، خاكِ پاىِ يارِ خود ، عاشق مجنون ، همه حاجات روا شد ، به يكبار بداند ، تو را يار براند ، مرادِ خود ، پَرِ عشق ، بر سر آتش تو ، سخن عشق ، بنده عشق تو ، جمع مستان ، كوثر است اين عشق ، دود عاشق ، بوىِ خوشِ پيرهن ، از عشق لشكر آمد ، عشق وشهوت ، جانِ جانِ جهان ، هزار نكته ، مرا جمال تو بايد ، غزلسرا عاشق درويش گلى را كه بقا نباشد ، حُسن رويت ، عمر بىعاشقى بلا عشق جانان ، بوى جگر ، عسل ، يار غار ، نگار اندر كنار ، پهلوى منى ، ديدن روى يار ، قبله كاروان ، فتنه مكن ، قلب سنگ تو ، آب حيات ، حرمت گوشت عاشق ، زنان مصر ، هزار آتش ودود وغم ، آه عاشق ، جان سپردن ، مىعشق مستم من امروز عشق وشهوت ، آتشين زبان ، مه زيبا ، دل عاشقان ، ننگ جانها بار دگر بگيرمش ميزان خود شو ، عاشق صدساله ، مبريدش ، خرابِ خراب ، بىسوز سينه مرگ اگر مرد است حيرت ، قامت وبالاى دل ، ، مستم ولى از روى او ، در عاشقى پيچيدهام در طواف آتش صد دار را منبر كنم ، اى عشق، زيباى منى ، بالا بُدم بالا روم ، دولت پاينده شدم ، هر چه بيابم شكنم ، عاشق موزون ، همراه آتشِ دل ، غريب وعاشق ومستم ، با غم عشق تو ، توبه نكنم ، گفتا كه چه مىخواهى؟ بحر شعار عكس رُخ دوست ، اندر آتش ، دل كندن از همه ، ويرانه گشتم ، فراموشم مكن ، مجنون نبودم ، شهر عشق ، اهل دل ، عاشقى از سر بگيريم ، قدر همديگر ، اسير دام عشق ، خوش بسوزم ، بىرُخ تو گر آه برآورم مُلك ابد ، جاى عاقل ومجنون ، روز قيامت ، از باد عشق ، نگريزم ، مكن تا نكنم ، روز باران ، بالا مىرويم صدبار مردم حديث تو ، برگريز خزان خواب شيرين بيامد آتش ، ز تو گريم ، غير از تو ، بى من مرو ، كوه اُحُد پاره شود ، دل من ، سير نمىشوم ز تو بُرد هواى دلبرى پيش خيال چشم من ، خون ، بسوزان هر چه من دارم ، پيشه عاشق ، بگو با من ، مذهب عاشق ، دام تو ، اگر تو عاشقى! ، زندان با دوست ، جدا مشو تو از ما ، عاشق ناشى مباش ، عاقلان وعاشقان ، بوى مشك ، خاصگان عشق حق ، دينِ عشق ، شاد باش ، خنديدن ، عشق ازل ، خون عشاق ، سرخوشان عشق ، هيزم وآتش ، با عاشقان ، دل شو ودلدار بين ، جز به فراق ، ديوانه شو ، آن كس كه بيند روى او ، بيدار شو، بيزار شو ، هندوستان تو ، مرو ، دوست ميازار ، خون، به خون مشو ، واىِ تو ، بى من مرو ، عاشقى بر من ، مرد كو؟ ، هيچ مگو ، مستان وعاشقان ، جان منى ، خدايى شو ، لذّت جان ، عشق جگرخواره ، فرياد زنانه ، عاقلان وعاشقان ، يار جفاكار ، زبان عاشقى ، سجاده آتشين كن ، خورشيد عشق لميزل هر درد را درمان دهى تيزمران ، جان به فداى عاشقان ، مگر يار دگر گزيدهاى سمندر شو، سمندر شو نباشد عاشقى عيبى ، براق عشق ، درون جان عشاق ، بشارت آيد از معشوق ، مرا بىتو بود زندان آهنربا با سنگدلان منشينبا يار دگر رفتى ، روى تو، چون آتش ، بخوان ياسين ، عاشق بىدل هزاران نكته چرا عاقل شدى؟ ، خوارم ز عشقت ، تو عاشق باش ، سبكروحان عاشق عاشقى چيست؟ لذّت عشق ، با يار بساز ، خوش بسوزم ، ملامتگر ، مردان عشق ، نماز مستان ، محرم عشق ، رُخ عشق ، من وتو ، امام عشق ، شكار گشتى ، جمال عشق ، دل ندارى ، دزدان شهر دل ، محتاج روى مايى ، آتش ، نداى عشق ، اصل من ، دامن عشق ، چرا طلب نكنى ، تو دلبرى ، پند استاد عشق ، نماند صبر وقرارم ، هجر تو ، ملامت ، صورت عشق ابد ، با عاشقانم من ، دشمنم شاد شد ، بوسه ، جام پر از زهر ، شادى سرمستان ، اصلِ اصلِ دلبرى ، درد دل عشاق را ، ما را به بالا مىكشى عجب عشقى لب بر لب ، با تو، بى تو ، هر چه بادا بادا ، طريق وراه پيغمبر ما ، تنها، تنها ، از شهوت تا به عشق ، ديوانه نمىشوم عاشق بىصبر با يار بساختعلم در مدرسه ، خانه دل ، عشق آمد ، فرياد چرا؟ ، شبنم عشق ، بر آسمان خواهى شد ، بىعشق سوز دل عاشقان قيامت ، هوس عشق تو ، پروانهصفت شب رفت دلدار ، مركب عشق ، آتش عشق تو ، رسوا كنم ، نااميد مشو ، آواز تو ، تو را مىبينم اندر طلب دوست گل نچينى ، خاموش شدم ، تو را خواستهام حديث عاشقى از غم دلبران ، بىقرارت كردم درد تو بىتو جانم بستان زخم تو ، هنگامِ فراق ، خون دل ، عيد من ونوروز من ، وصل جانان ، در باديه عشق تو ، بازيچه كودكان ، اى بىخبر اميد ونااميدى