پيشگفتار
دعا يكى از بهترين عبادتهاست، و موجب استكمال نفس و قرب به خداست به همين جهت خداوند سبحان، بندگان را به دعا كردن دعوت فرموده است. انسان در حال دعا به ياد خداست و با او راز و نياز مى كند و با تضرّع و زارى كه رسم عبوديت و بندگى است نيازمنديهايش را عرضه مى دارد، راز و نياز با خدا يكى از لذيذترين و زيباترين حالات بنده است كه اولياء خدا آنرا با هيچ قيمتى معامله نمى كنند.
و يكى از آداب مشترك انبياء مسئله تضرّع و راز و نياز با خداست كه به عنوان يك اصل حاكم در زندگى همه آنان مطرح بوده است.
پيامبران در همه حال با دعا ارتباط داشته اند، و در انواع موارد خطر، سلاحشان دعا بوده، «الدعا سلاح المؤمن» اگر انسان بخواهد بر دشمن درون مسلط بشود، چاره اى جز نيايش ندارد، و بايد در زندگى خود، اصل نيايش و نيز كيفيت دعاهاى انبياء را پيش روى داشته باشد.
انبياء و ائمه(عليهم السلام)در همه حال مشغول دعا، تسبيح، ذكر خدا، توبه و انابه بوده اند.
نخستين ويژگى كه درباره حضرت داود(عليه السلام) ترسيم شده است اوّاب يعنى توبه كننده و ديگر خصوصيت وى تسبيح گويى حضرت بوده و در داستان حضرت يونس(عليه السلام)، دعاى وى است كه بخاطر آن عذاب از آنها برداشته شد، و امنيت را به سوى آنان بازگردانيد و آنجا كه مى گويد: اگر يونس(عليه السلام)از تسبيح گويان نمى بود، تاروز قيامت در شكم ماهى به سر مى برد.
در سخن حضرت نوح(عليه السلام) آمده است كه به سبب استغفار و توبه شما، باران به موقع نازل مى شود. و در سخن حضرت هود(عليه السلام) است، اگر حق را عبادت كنيد، خداوند نيازهاى دنيايى شما را برآورده مى كند و استغفار نيز سبب نزول بسيارى از بركات است.
پس دعا، تسبيح، ذكر خدا از اهميت خاصى برخوردار است، به قسمى كه صاعقه ها به انسانهاى مؤمن و غير مؤمن اصابت مى كند، اما به انسانى كه ذكر خدا را مى گويد و به ياد خداست اصابت نمى كند زيرا بين اعمال و عبادات مردم و حوادث جهان رابطه اى مستقيم برقرار است و اعمال صالح و عبادات آنان در ريزش بركات سهم بسزايى دارد.
هر پيامبرى كه مبعوث شد، خداوند امت او را با مشكلات روبرو كرد تا آزموده شوند، امت ها اگر توانستند در امتحان الهى همراه پيامبر خود راه نبرد با دشواريها را ادامه بدهند، به رستگارى رسيده و سرفراز شدند، و اگر در اين امتحان فرو ماندند، از سعادت محروم شده و سرشكسته گشتند. هم از سعادت دنيا محروم شدند و هم از سعادت آخرت.
مسئله آزمايش و سختگيرى به عنوان امتحان الهى مربوط به تمام امتهاست، و هر پيغمبرى با هر امتى كه روبرو شد، آحاد امتش با اين سرنوشت، امتحان و آزموده مى شوند. در قرآن كريم آمده است:
«و ما پيغمبرانى به سوى امتهاى پيش از تو فرستاديم پس (چون اطاعت آنها نكردند) به بلا و مصائب گرفتارشان ساختيم كه به درگاه خدا گريه و زارى كنند و لايق عفو و رحمت شوند».
و در آيه ديگر مى فرمايند:
«ما آنان را با كمبود آزموديم تا ناله كنند، وقتى ديديم اهل ناله نيستند، بسيارى از نعم را به آنان داديم تا سرگرم تنعّم شوند. سپس در همان بحبوحه تنعم، آنان را گرفتيم و ريشه ايشان را كنديم».
انسانى كه هميشه در رفاه باشد، هيچ عاملى در اختيار ندارد كه مايه شكستن قلبش شود، و هر انسانى كه دل شكسته و اهل ناله نيست خودبين است، و انسان خودبين هرگز خدابين نخواهد بود، و داشتن مال و ثروت اگر انسان را از ياد خدا غافل كند، بلاى بسيار بزرگى است.
داشتن توان مالى و غير مالى كه نظير قدرت سليمان(عليه السلام) باشد كه خدا را به خاطر آنچه به وى داده، شكر كند و خود مانند ديگران ساده زندگى كند، اين تمكن قابل ستايش است.
روش دعا و نيايش
در بسيارى از موارد، رحمت خاصه خدا، در سايه دعا تجلّى مى كند; انسان سالك و با اخلاص، خدا را با اسماى حسنايش مى خواند و ايوب نيز خدا را با اسم «ارحم الرّاحمين» خواند و معناى خواندن خدا با اسم «ارحم الرّاحمين» اين است كه انسان صالح در مسير تجلّى اين اسم قرار بگيرد، تا هم بتواند رحمت خاصه را از خداوند دريافت كند و هم بتواند نسبت به ديگران مهربان و رئوف باشد.
«ولله اسماء الحسنى فادعوه بها; خدا داراى نامهاى نيكو است بدانها خدا را بخوانيد».
خدا را با اين اسم ها بخوانيد و بكوشيد مظهر نامى از نام هاى پر بركت الهى شويد، چنانكه ايوب خدا را به اسم ارحم الرّاحمين خواند و براى راهيان كوى حق، شرايط خاصى وجود دارد كه يكى از آنها استقامت است. حضرت ايوب اسوه صبر و پايدارى بود، پس او شرط اصلى دعا را فراهم نمود و با اين سيره و شيوه شيواى خود، روش دعا را به ما آموخت; هم صبر و استقامت و هم دعاى به موقع را.
روزى پيامبر(صلى الله عليه وآله) به اصحاب فرمودند: «بر شما باد به سلاح انبيا».
پرسيدند، يا رسول الله چيست سلاح انبيا؟ فرمودند: دعا.
از شيوه هاى تربيتى كه انسان را متمول مى كند و او را از عالم ملك به فراخناى ملكوت مى رساند، روش دعا، نيايش و ارتباط با خداست; دعا دريچه اى از عالم صغير به عالم كبير است، در حقيقت نيايش مكمل تلاش آدمى است. دعا در گفتار معصومين(عليهم السلام) از منزلت ويژه اى برخوردار است و پيامبر(صلى الله عليه وآله)مى فرمايند:
خدا را بخوانيد و به اجابت دعاى خود يقين داشته باشيد.
و ايشان ناتوانترين فرد را كسى دانستند كه از دعا كردن ناتوان باشد و نيز فرمودند:
خداوند كسانى را كه در كار دعا اصرار مىورزند، دوست دارد.
منزلت دعا
مقوله دعا و نيايش در مكتب تربيتى اسلام، آن چنان وسيع و غنى است كه مى توان آن را يك فرهنگ تلقى كرد. در فرهنگ دعا و نيايش، اولين موضوعى كه توجه آدمى را به خود جلب مى كند، جايگاه و منزلت دعاست. برخى از رواياتى كه ناظر به شأن نيايش است، عبارتنداز:
دعا عبادت است;
دعا كليد رحمت است;
دعا سپاهى از سپاهيان مجهز خداست;
بهترين دعا، عافيت دين و دنياست;
همه اعمال خير يك نيمه عبادت است و دعا نيمه ديگر;
چون خدا براى بنده اى خير خواهد، قلب او را به دعا متمايل كند;
خدا را از فضل او طلب كنيد كه خدا دوست دارد كه از او بخواهند;
از خدا بخشش و عافيت طلب كنيد; زيرا پس از ايمان، هيچ كس را چيزى بهتر از عافيت نداده اند;
خداوند حاجتى را كه مرد درباره آن بسيار دعا كند، روا بشود يا نشود، مبارك كرده است;
هيچ چيز نزد خدا گرامى تر از دعا نيست;
هر كه دوست دارد خدا، هنگام سختى و مصيبت دعاى وى را اجابت كند، هنگام گشايش نيز، بسيار دعا كند.
دعا و نفرين
و موسى(عليه السلام) گفت: پروردگارا، به درستى كه تو به فرعون و فرعونيان در حيات دنيا زينت و اموالى دادى، تا بندگانت را از راه به در برند، اى پروردگار ما، اموالشان را مانند سنگريزه ساقط كن و بر دلهايشان مهر نِه، تا قبل از ديدار عذاب دردناك، ايمان نياورند. پروردگار متعال فرمود:
دعاى شما پذيرفته شد! استقامت به خرج دهيد; و از راه (و رسم) كسانى كه نمى دانند، تبعيت نكنيد!.
اين آيات درباره نفرينى است كه موسى(عليه السلام) و هارون، هر دو، كرده اند. بنابراين كه در اوّل آيه، كلمه «ربّنا» به كار رفته، و به علاوه آيه دومى نيز
دلالت بر اين معنا دارد كه پروردگار در جواب فرموده: «قد اجيبت دعوتكما; دعاى شما پذيرفته شد». اين دو بزرگوار، اول نفرين به اموال آنان كردند و درخواست نمودند كه خداوند اموالشان را از قابليت انتفاع بياندازد و سپس به جانشان; و اينكه خدا، دل هايشان را سخت كند تا ايمان نياورند و در نتيجه عذاب دردناك را دريابند و ديگر ايمانشان قبول نشود.
مفهوم نفرين دوم موسى(عليه السلام) و هارون اين است كه با محروم كردنشان از نور ايمان، از آنان انتقام بگيرند و به عذابى ناگهانى كه مهلت ايمان به ايشان ندهد دچارشان سازد، همان طورى كه آنان بندگان خدا را از نور ايمان محروم و گمراهشان كردند و نگذاشتند ايمان بياورند. و اين نفرين، شديدترين نفرينى است كه ممكن است به جان كسى كرد، براى اينكه هيچ دردى بالاتر از شقاوت دائمى نيست.
بايد دانست كه بين دعا و نفرين تفاوت وجود دارد; زيرا رحمت الهى هميشه بر غضب او سبقت دارد. همان طور كه خدا به موسى(عليه السلام)وحى فرستاد كه:
عَذابى اُصِيبُ بِه مَن اَشاءُ و رحمَتى وَسِعَت كل شىء; مجازاتم را به هر كس بخواهم مى رسانم; و رحمتم همه چيز را فراگرفته.
رحمت الهيه اقتضا دارد كه از رساندن عذاب، شر و ضرر به بندگان كراهت داشته باشد، هر چند ستمگر مستحق عذاب هم باشد، باز خداوند نعمت هاى خود را به آنان افاضه فرموده و زشتى هايشان را مى پوشاند; حتى بندگان خود را هم دعوت كرده كه درمقابل نادانى ها و تجاوزات يكديگر حوصله كنند، مگر در مواردى كه بخواهند حق لازمى را اقامه نموده و يا در دفع ظلمى كه متوجه شان شده، مضطر به جلوگيرى و انتقام شوند كه در اين صورت، اِعمال غضب را تجويز كرده، البته در موقعى است كه تشخيص دهد كه مصلحت ملزمه اى از قبيل رعايت مصلحت دين و يا دين داران، جز به اِعمال غضب حفظ نمى شود.
و يكى ديگر از آداب نفرين اين است كه به امورى كه باعث اين نفرين شده تصريح نشود، بلكه به طور كنايه ذكر شود، مخصوصاً اگر آن امور شنيع و ركيك باشد، به خلاف دعا كه تصريح به موجبات و عوامل آن مطلوب است. موسى(عليه السلام) اين نكته را در نفرين خود مراعات كرده و به طور اجمال گفت: «تا بندگانت را از راه به در برند»، و تفصيل جنايات و فضايح فرعونيان را ذكر نكرد.
درست است كه رحمت خداوند همه چيز را فرا گرفته است، اما تنها متقين هستند كه از رحمت خداوند برخوردار مى شوند; زيرا كافر در اين جهان از بركت مومن در آسايش است، همان طور كه انسان از نور آتش ديگرى استفاده مى كند، اما در آخرت، فقط مؤمن از اين رحمت بهره مند است.
قم ـ محمد امين حجتى
فهرست:
فهرست مطالب
پيشگفتار
روش دعا و نيايش
منزلت دعا
دعا و نفرين
فصل اوّل
دعاى پيامبران(عليهم السلام) و رحمت الهى /
دعاى حضرت آدم(عليه السلام)
دعاى حضرت ابراهيم(عليه السلام)
امامت فرزندان
خدايا دست او را باز دار
پروردگارا! ما را مسلمان خود گردان
چگونه مردگان را زنده مى سازى؟
امنيت و اقتصاد سالم
تولّد حضرت اسحاق(عليه السلام)
دعاى جهانى نوح(عليه السلام)
دعاى حضرت يوسف(عليه السلام)
درخواست آمرزش فرزندان
دعاى حضرت ايّوب(عليه السلام)
دعاى حضرت موسى(عليه السلام)
زنده شدن همراهان
موسى و اسرائيلى ها
ميان من و اين قوم تبهكار كمكم كن
خدايا گره از زبان من بگشاى...
مرا از ستمكاران رهايى بخش
خدايا من به آن نعمتى كه مى فرستى نيازمندم
درخواست رهايى اسرائيلى ها از بردگى فرعون
دعاى حزقيل
دعاى حضرت داود(عليه السلام)
دعاى حضرت يونس(عليه السلام)
دعاى حضرت زكريا(عليه السلام)
دعاى حضرت عيسى (زنده كردن يحيى)
زنده كردن سام
زنده كردن عازر (آزر)
زنده كردن عزير
خدايا از آسمان براى ما مائده اى بفرست
دعاى حضرت سليمان(عليه السلام)
پروردگارا مرا در زمره بندگان صالح قرار بده
فصل دوّم
نفرين پيامبران(عليهم السلام) و عذاب الهى /
نفرين حضرت نوح(عليه السلام)
كشتى نوح
نفرين حضرت لوط(عليه السلام)
پيامبر و نهى از استغفار براى مشركان
نفرين حضرت موسى(عليه السلام)
عذاب الهى
نفرين موسى بر قارون
موسى و هارون، و ستايش از هارون
نفرين حضرت يونس(عليه السلام)
نفرين حضرت هود(عليه السلام)
اعجاز و غيب گويى حضرت صالح(عليه السلام)
نفرين حضرت شعيب(عليه السلام)
كتابنامه