صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    7 ارديبهشت 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 6030
    ديروز: 9008
    جمع کل: 29456196
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: آدم‌ها و كتاب‌ها گاهي داستان‌هاي عجيب و غريبي دارند
    آدم‌ها و كتاب‌ها گاهي داستان‌هاي عجيب و غريبي دارند
    05 آذر 1387
     
    كتاب خواندن يك بيماري لذيذ
    كتابخانه
     
    وقتي قرار است درباره كتاب بنويسيد بايد حتما حواستان را جمع كنيد. گستره موضوع آنقدر زياد است كه براحتي مي‌تواند گيجتان كند. حتما موضوع را محدود كنيد و در همان حيطه محدود حرف بزنيد. حالا فرض را بر اين بگذاريم كه قرار است درباره ارتباط انسان با كتاب حرف بزنيم. «كتاب‌ها» به خودي خود موضوع جداگانه‌اي براي بحث هستند، اما زماني كه پاي «كتاب خواندن» وسط كشيده مي‌شود، موضوع شكل و بوي ديگري به خودش مي‌گيرد. بايد حتما نقش «آدم مرتبط با كتاب» را اين وسط پررنگ‌تر در نظر بگيريم.

    كتاب خواندن كار آساني نيست. شما يا بايد به خواندن كتاب نياز داشته باشيد يا به آن علاقه داشته باشيد تا بتوانيد ساعت‌ها كتابي را در دست بگيريد و بخوانيد. البته عده كمي هم هستند كه كتاب را براي گذراندن وقت مي‌خوانند، اما اگر دقيق تر نگاه كنيم همين عده هم به شكل غيرمستقيمي به دليل علاقه‌شان به خواندن است كه اوقات فراغتشان را به كتابخواني مي‌گذرانند اگرنه، همه ما مي‌دانيم براي وقت‌گذراني هميشه راه‌هاي آسان‌تري هم وجود دارد. مثلا فيلم ديدن هميشه راه ساده‌تر و كم‌دردسرتري است از كتاب خواندن. حالا كه اصرار داريد گروه سومي را هم به اين دسته اضافه مي‌كنيم، كساني كه هيچ وسيله‌اي، تاكيد مي‌كنم هيچ وسيله ديگري جز كتاب، براي سرگرم كردن خودشان ندارند. اينجاست كه كتاب به عنوان يك وسيله نجات‌دهنده ظاهر مي‌شود، اما قول نمي‌دهم خيلي روي اين دسته از آدم‌ها تمركز كنم (!)

    كتابخوان‌هاي حرفه‌اي: آنهايي هستند كه دوز روشنفكري شان بالاست. البته خواه‌ناخواه بالا رفته است.
    كتابخوان‌هاي حرفه‌اي گذشته‌هاي متفاوتي دارند. تعدادي‌شان خواندن را از كتاب‌هاي دنيل استيل و فهيمه رحيمي آغاز كرده‌اند. بسته به امكاناتشان مي‌توانسته‌اند از كتاب‌هاي شعر و كتاب‌هاي پليسي هم شروع كرده باشند. اين عده معمولا بعد از مدتي با دوستان جديدي آشنا مي‌شوند كه آنها را با دنياي كتاب‌هاي باارزش‌تر براي خواندن آشنا مي‌كنند. آنها به آرامي به سمت خواندن كتاب‌هاي نويسندگان بزرگ دنيا و ايران گرايش پيدا مي‌كنند.
    كتابخانه‌اي براي خودشان دست و پا مي‌كنند و در دوره‌اي از زندگيشان لحظه‌اي از كتاب جدا نمي‌شوند. اين علاقه با هر چه بيشتر خواندن افزوده مي‌شود و در دوره‌اي كه معمولا خودشان را در كنجي، اتاقي يا جايي براي خواندن حبس كرده‌اند، بهترين كتاب‌هاي عمرشان را مي‌خوانند. البته اين يك «توهم» است. آنچه باعث مي‌شود فكر كنيد در آن دوره بهترين كتاب‌هاي عمرتان را خوانده‌ايد به لذتي برمي‌گردد كه در زمان خواندن كتاب‌ها و تمركزتان بر كتابخواني نصيبتان شده است. شما احتمالا بعدها كتاب‌هاي بهتري هم خواهيد خواند. چراكه اين دوره معمولا در اوايل جواني است كه به طور كامل اتفاق مي‌افتد، زماني كه از دردسرهاي كار و زندگي در امانيد و شماييد و دنيايي كه منتظر است تا كشفش كنيد. فراموش نكنيد كه نمي‌توانيد دوره كتاب خواني را به زور و ضرب براي خودتان دست و پا كنيد. اين اتفاق بايد به خودي خود بيفتد. به هر حال نگران نباشيد. دوره كتابخواني مي‌تواند براي شما پيش نيايد، اما همچنان جزو كتابخوان‌هاي حرفه‌اي باشيد.

    عده ديگري از كتابخوان‌هاي حرفه‌اي از همان ابتدا ندانسته به سمت خواندن كتاب‌هاي جدي‌تر و به اصطلاح خودمان درست و حسابي‌تر مي‌روند. منظورم آنهايي هستند كه از «هاكلبري فين» و «به من بگو چرا»ها شروع مي‌كنند. اين عده راهشان كمي روشن‌تر است و امكان اين كه بعدها در جمع كتابخوان‌ها صاحب سر و همسري شوند بسيار بيشتر است. مهم اين است كه شما در همان جايي كه هستيد نمانيد. اگر از دنيل استيل به پائولو كوئيلو برسيد، اصلا شاهكار نكرده‌ايد. اين روزها كوئيلو خواندن خوش يك جور آغاز براي كتابخوان شدن به حساب مي‌آيد. جوش نياوريد. قرار است در اين بخش كتابخوان‌هاي حرفه‌اي را معرفي كنيم. اگر بهترين كتابي كه خوانده‌ايد كيمياگر است بايد بگويم شرمنده، خودتان را از دايره كتابخوان‌هاي حرفه‌اي خارج كنيد. شما در مقابل كساني كه عشق اول و آخرشان لويي فردينان سلين است حرفي براي گفتن نداريد. بي‌رحمي‌ام را ببخشيد، اما دنياي بي‌رحمي است هر كسي را در هر گروهي جاي نمي‌دهد. بايد بدانيد كه زندگي از اين بالا و پايين‌ها بسيار دارد. البته در مقابل بسياري از دوستانتان كه احتمالا بهترين كتاب زندگي‌شان مجموعه كتاب‌هاي «چگونه موفق شويم» آنتوني رابينز است، شما ملكه كتابخوان‌ها به حساب مي‌آييد.

    كلاسيك‌خوان‌ها: خودشان را از مدعيان برحق ادبيات مي‌دانند. آنها معتقدند زماني كه شما كارتون «ژان وال‌ژان» را از تلويزيون مي‌ديديد و براي كوزت بيچاره اشك مي ريختيد و از اعماق وجودتان از خانواده تنارديه متنفر بوديد، آنها مدت زيادي بود كه بينوايان را تمام كرده و در حال خواندن پيرمرد و دريا بوده‌اند. آنها كه جنگ و صلح را در 19 سالگي و مجموعه كتاب‌هاي همينگوي، هيچكاك، داستايوسكي و تولستوي را تا پيش از 23 سالگي تمام كرده‌اند و بعد از خواندن متاخرها، مدتي عاشق ادبيات روسيه و بعد آمريكاي لاتين شده‌اند و اصلا از نويسندگان پست‌مدرن آمريكاي مركزي دل خوشي ندارند، حق دارند كه بخواهند خودشان را صاحب صنف كتابخوان‌ها بدانند. اين گفته و احساس بسياري آنهاست و هيچ تقصيري متوجه من نيست.

    اما آنها هم جايي از راه را به اشتباه پيموده‌اند. شايد در ميان دوستانتان كساني را ديده باشيد كه حاضر نيستند داستان‌هاي كوتاه را جزو ادبيات به حساب بياورند يا آنقدر رمان‌هاي هزار صفحه‌اي خوانده شده در كتابخانه‌شان دارند كه اصلا برايشان افت كلاس به حساب مي‌آيد كه «صيد قزل‌آلا در آمريكا» را هم در آن مجموعه جا بدهند. يك جور تعصب بيجا به نظرتان نيامده است؟ راستي چرا بايد خودشان را از لذت خواندن بارتلمي و براتيگان محروم كنند؟ تا به حال دوستي داشته‌ايد كه آنقدر از سلين برايتان حرف زده باشد كه فكر كنيد براي خواندن كتاب‌هاي سلين بايد از او اجازه بگيريد؟ نصيحتم را بپذيريد و از اين دوستان دوري كنيد.

    عده ديگري از كتابخوان‌هاي حرفه‌اي هم وجود دارند كه حيطه علاقه‌شان در زمينه ادبيات نيست. اين عده كتاب‌هاي تخصصي رشته مورد علاقه‌شان را مي‌خوانند، اما از آنجايي كه در اين زمينه كوشا هستند و به طور مرتب به اين كار مبادرت دارند آنها هم كتابخوان حرفه‌اي محسوب مي‌شوند.

    كتابخوان‌هاي غيرحرفه‌اي: عده‌اي از كتابخوان‌ها هم وجود دارند كه به آنها غيرحرفه‌اي مي‌گويند. كساني كه هر از گاهي دست به خواندن كتاب مي‌برند و برنامه مشخصي براي خواندن مرتب كتاب ندارند. به هر حال همين هم بودنش از نبودنش بهتر است. اين افراد معمولا شانس دسترسي‌شان به كتاب‌هاي طراز اول ادبيات چندان زياد نيست. شما بايد در جو كتاب خواندن قرار داشته باشيد، دوستان كتابخوان داشته باشيد و گذرتان به شهر كتاب و خيابان انقلاب بيشتر از مغازه‌هاي لباس‌فروشي بيفتد تا بتوانيد اسمي از «سال بلو» بشنويد و بدانيد كه «تريسترام شندي» چه كتاب نابي در ادبيات داستاني جهان به حساب مي‌آيد. در غير اين صورت به همان چند نويسنده مشهور بسنده مي‌كنيد و خب، كتابخوان غيرحرفه‌اي به حساب مي‌آييد. از قرار گرفتن دراين گروه ناراحت كه نيستيد؟

    بيماري‌هاي كتاب: نمي‌دانم دوستاني داشته‌ايد كه علاقه‌مند به كتاب باشند يا نه، اما خيلي كمتر از كتابخانه‌اي كه دارند كتاب خوانده باشند؟ كساني كه بيماري جمع كردن كتاب داشته و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نكنند. كتابخانه‌هاي نسبتا پر و پيمان با كتاب‌هاي قابل خواندن. عده‌اي كه كتاب‌هاي خوش‌قيافه را انتخاب مي‌كنند و عده‌اي كتاب‌هاي روشنفكرانه را. مهم اين است كه بيشتر از آن كه به خواندن كتاب علاقه داشته باشند به داشتنش علاقه دارند. براي اين بيماري اسم علمي وجود دارد كه به آن جنون خريد كتاب مي‌گويند و اسم انگليسي‌اش هم «بايبليو منيا» است؛ البته اين مساله يك نوع بيماري روشنفكرانه است و بيشتر در ميان جواناني ديده مي شود كه دوستان روشنفكر و كتابخواني دارند كه به هيچ وجه نمي خواهند چيزي كمتر از آنها داشته باشند.

    اما بيماري خطرناك ديگري كه در رابطه با كتاب وجود دارد جنون كتاب‌دزدي است. چند بار در زندگيتان متوجه شده‌ايد كه كتابي از كتابخانه‌تان كم شده است؟ يا دوستي داشته‌ايد كه بعد از خروج از كتابفروشي چند كتاب اضافه‌تر از آنچه كه برايش پول پرداخت كرده‌ايد با خودش بيرون آورده باشد؟ جنون كتاب‌دزدي هم در عده‌اي پيدا مي‌شود كه اغلب بدون اين كه مشكل مالي آنچناني داشته باشند به نوعي بيماري براي دزديدن كتاب دچارند. «بايبليو كلپتو منيا» اسم علمي بيماري اينهاست. اين دوستان را پيش از ترك كردن خانه‌تان حتما بازرسي بدني كنيد.

    مي‌توان به اين مجموعه‌ها افرادي را هم اضافه كرد كه به آنها «كتاب گم‌كن»ها مي‌گويند و هيچ اسم علمي هم برايشان وجود ندارد. اين عده افراد بي‌گناهي هستند كه يا مورد دستبرد دوستانشان قرار مي‌گيرند و كتاب‌هاي كتابخانه‌شان يكي پس از ديگري از ديده‌شان پنهان مي‌شود يا آدم‌هاي حواس‌پرتي هستند كه كتاب‌هايشان را بعد از خواندن در همان جايي كه نشسته‌اند جا مي‌گذارند. معمولا هم آن مكان، جايي مثل اتاق خودشان نيست كه بعدها امكان پيدا كردن كتاب را داشته باشند يا آدم‌هاي دست و دلبازي هستند كه به همه ابناء بشر اعتماد دارند و براحتي كتاب‌هايشان را به دوستان، آشنايان، همسايه‌ها و دوستان دور دوستان نزديكشان قرض مي‌دهند و براي هميشه فراموش مي‌كنند كه چه كتاب را در چه زماني به چه كسي قرض داده‌اند. اين عده البته روزي به ياد خواهند آورد كه كتابي به فلان نام داشته‌اند و جمله هميشگي‌شان اين است: «داشتم اين كتابو، نمي‌دونم كجا گذاشتمش.» اگر شما يكي از كساني هستيد كه مي‌دانيد چه بلايي سر آن كتاب آمده منصف باشيد و حقيقت را به او بگوييد. فراموش نكنيد «دوست باشد آن كه گيرد دست دوست، در پريشان حالي و درماندگي.»

    ساغر رفيعي
    نسل سوم / روزنامه جام جم
     


    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی