صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    13 ارديبهشت 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 2194
    ديروز: 3913
    جمع کل: 29486340
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: نگاهی كوتاه به كتاب «امير شهر» نوشته محمدتقي اكبرنژاد
    نگاهی كوتاه به كتاب «امير شهر» نوشته محمدتقي اكبرنژاد

    مير شهرمردي از ديار بزرگان

    24 اسفند 1388

    چاپ نخست كتاب «امير شهر» نوشته محمدتقي اكبرنژاد از سوي موسسه بوستان كتاب منتشر و روانه بازار نشر شد. اين اثر كه شرح حال زندگاني حاج آقا بزرگ عراقي، يكي از علماي اسلامي است، به شيوه زندگي زاهدانه، رفتار و گفتار اين عالم پرهيزكار مي‌پردازد.\

     «حاج آقا بزرگ عراقي» در رفتار و گفتار خود به رسول خدا(ص) تاسي داشت. وي دنيا را با تمام زرق و برق‌هايش رها و هستي‌اش را محو بندگي خدا كرد و به درجه عبوديت نائل شد. او در اين درجه توقف نكرد و به دنبال مقتداي خود «رسول خدا(ص)» با قلبي لبريز از عشق و محبت به بندگان خدا، شب و روز خود را با همه ظرفيت‌هايش در اختيار مردم شهر خويش قرار داد و پناه و تكيه‌گاه آنان شد. از اين‌رو بود كه مردم او را به امامت و امیری شهر خويش برگزيدند و چنين بود كه او «امير شهر» شد.

    وي در سال 1317 هجري قمري و مصادف با هفدهم ربيع‌الاول؛ سال‌روز ميلاد رسول خدا(ص)، در كرهرود اراك ديده به جهان گشود و در خانواده‌اي منور به نور علم و عمل و در دامن پدري وارسته؛ آيةالله شيخ محمد عراقي(ره) پرورش يافت. متاسفانه اطلاعات درست و كاملي از كيفيت تحصيل ايشان در دست نيست. آنچه كه مي‌دانيم، اين است كه وي دروس مقدمات را خدمت پدر بزرگوارش به اتمام رساند و بعد از آن، عازم نجف شد و مدتي نيز از خرمن دانش استادان مبرز حوزه نجف خوشه‌چيني كرد. يكي از نزديكانش، از خود وي نقل مي‌كند كه او مدتي هم‌كلاس حضرت امام خميني(ره) بوده است.

    حاج آقا بزرگ عراقي از استعدادي سرشار بهره‌مند بود و همتي بلند داشت. خوب مي‌فهميد و خوب بيان مي‌كرد. شاگردان وي در حوزه علميه كنگاور، از جايگاه علمي و بيان شيرين و روشن او، هميشه ياد مي‌كنند.

    پس از اين كه پدرش وفات كرد، مردم كنگاور به دنبال جايگزين و خلف صالحي بودند تا بتواند جاي حضرت آيةالله محمد عراقي(ره) را پر كند. از اين‌رو، با توجه به علم و عملي كه از فرزند خلف وي، حاج آقا بزرگ سراغ داشتند، به او روي آوردند و با اصرار و الحاح از او خواستند تا دست از تحصيل برداشته، در كنگاور بماند و جاي خالي پدرش را پر كند. شايد يكي از بزرگ‌ترين جلوه‌هاي ايثار وي كه از پدرانش به ارث برده بود، دست كشيدن از تحصيل و سكونت در شهر كوچك كنگاور بود.
    اهل علم بهتر مي‌دانند كه براي يك جوان با نشاط و مستعد، چيزي شيرين‌تر و دوست داشتني‌تر از ادامه تحصيل نيست. براي همين، دست كشيدن از تحصيل و سكونت در يك شهر كوچك و پر كردن جاي پدر، ايثار بزرگي است كه از عهده هر كسي برنمي‌آيد. اگرچه وي به درجه اجتهاد نرسيد؛ اما به درجه ايمان بندگان صادق خدا رسيد. او در مسائل فرعي فقهي، مقلد حضرت آيةالله‌العظمي خوانساري(ره) بود و به جايي رسيد كه وقتي به ديدار آيت‌الله خوانساري(ره) مي‌رفت، مرجع تقليدش از جا برمي‌خاست و با اصرار او را در جاي خود مي‌نشاند و در هنگام خداحافظي، خودش او را بدرقه مي‌كرد و وقتي با ممانعت حاج آقا بزرگ مواجه مي‌شد، مي‌فرمود: «من چگونه مي‌توانم شما را بدرقه نكنم، با اين كه شما مجسمه تقوا هستيد!»

    مرحوم آيت‌الله‌العظمي بهجت، درباره اين عالم وارسته مي‌گفت: «‌حاج آقا بزرگ با اين كه در شهر كوچكي ماندگار شد و مانند چراغي در دل شب تابيد و منطقه وسيعي را روشن و نوراني ساخت، باز هم در ميان علما و بزرگان دين از جايگاه شايسته‌اي برخوردار بود. گاه برايم اين سوال پيش مي‌آمد كه چه عاملي باعث شد كه علماي بزرگ و مراجع تقليد نسبت به ايشان تا اين اندازه ارادت و شناخت پيدا كنند. شايد سر مساله اخلاص ايشان بود. در روايات متعددي آمده كه اگر كسي با اخلاص كامل بندگي كند، خداوند محبت او را در دل بندگانش قرار مي‌دهد.»

    نويسنده در بخشي از كتاب حاضر مي‌نويسد: «يكي از رفقاي طلبه كنگاوري تعريف مي‌كرد: به خاطر علاقه فراواني كه به آيت‌الله بهجت داشتم، به طور خودجوش هر صبح براي ايشان نان سنگك مي‌خريدم و به در خانه‌شان مي‌بردم. ايشان هم مرا مورد محبت قرار مي‌داد. تا اين كه يكي از همين صبح‌ها، وقتي كه ايشان نان سنگك را از من گرفت. پرسيد: شما كجايي هستيد؟
    گفتم: اهل كرمانشاه هستم.
    پرسيد: از كجاي كرمانشاه؟
    گفتم: از كنگاور كرمانشاه!
    ايشان بعد از قدري تامل و تاني فرمود: "كنگاور حاج آقا بزرگ، كنگاور حاج آقا بزرگ!!"»

    در انتهاي اين اثر، نمايه‌اي از آيات، روايات، اعلام و اشعار نيز درج شده است.

    چاپ نخست كتاب «امير شهر» در شمارگان 1500 نسخه، 220 صفحه و بهاي 39000 ريال راهي بازار نشر شد.
     
     
     
     
     
    ایبنا
    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی