صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    14 ارديبهشت 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 476
    ديروز: 6473
    جمع کل: 29491095
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: نگاهی به مجموعه داستان ديوانه و چاه نوشته محمد رضا شمس
    نگاهی به مجموعه داستان ديوانه و چاه نوشته محمد رضا شمس

    27 آذر 1387

    ديوانه و چاه

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    عشق و دیوانگی؛ همسایه‌هایی دیوار به دیوار


    ارشيا شوقي
     

    دیوانه و چاه یعنی هر غیرممكنی ممكن می‌شود اگر به معجزه‌ي دنیای داستان باور داشته باشیم و معجزه‌ي دنیای داستان همان معجزه‌ای است كه چون درختی پر برگ و بار هر سال با هر بهار جوانه‌هایی نو می‌زند و درخت پر برگ و بار داستان را زنده نگه می‌دارد، درست است كه این درخت هزاران‌ساله هم مثل همه‌ي درخت‌های كهن این مرز و بوم گاه زمستان‌هایی كسل‌كننده و برف‌گیر را پشت سر گذاشته اما آنچه مهم است بهاری است كه اگر چه دیر اما همیشه مژده‌ي برگ و باری نو را به همراه دارد.
    و ریشه‌های این درخت هزاران‌ساله افسانه‌هایی است كه در خاك این سرزمین از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب دویده‌اند.
    و كتاب دیوانه و چاه شاخه‌ای- هر چند نورس- از همین درخت قدیمی است كه در آن هر معجزه‌ای را می‌توان انتظار كشید و در سطر سطرش دیروز و امروز این مرز و بوم به شكلی رازگونه و نامنتظره گره خورده‌اند. در هر سه داستان این مجموعه "دیوانه و چاه"، "بابا شله زرد" و "من، ملك جمشید و خال فرخ‌لقا" همه‌چیز و همه‌كس و همه‌جا می‌توانند شخصیتی داستاني باشند. یك‌جا چاه عاشق یك دیوانه می‌شود و جایی دیگر جارو با صدایی ریز و تك‌زبانی جیغ می‌كشد: "عروسیه، رو بوسیه. " و شروع می‌كند به رقصیدن. سایه دندان‌هایش را مسواك می‌زند و شیر آب با بشقاب گلدار عروسی می‌كند.
    در هر داستان، واقعیت و خیال و حقیقت و دروغ و سیاهی و سفیدی و شیرینی و تلخی آن‌چنان در هم می‌آمیزند كه جدا نشدنی می‌شوند، خط فاصل باریكی كه یكی را از دیگری جدا می‌كند، مدام محو می‌شود تا جایی كه ممكن و ناممكن جزیی از یك جوهره به نظر می‌رسد؛ جوهره‌ای كه فریبندگی آن در ابهام و هر چه بیشتر رازآلود بودن آن است.
    دیوانه و چاه اما با همه‌ي متفاوت و نامتعارف بودنش، آشنا و نزدیك است و داستان‌هایش می‌تواند همه‌ي گروه‌های سنی را با خود همراه كند و این دلیلی ندارد جز استفاده‌ي هوشمندانه‌ي نویسنده از تخیلات و خاطره‌های آشنا و میراث مشترك فرهنگی ایرانی. داستان‌های دیوانه و چاه از آنجا كه عجیب و غریبند و تخیلی و غیرواقعی به خیال‌های كودكانه شباهت پیدا می‌كنند: اینكه راوی داستان با سایه‌اش حرف می‌زند، دلش می‌خواهد به جای حسن‌كچل باشد و آرزو می‌كند كه یك شبه راه صدساله رود و یا ماه را یك جا به شكل ریفی از خربزه و یك‌جا همچون گل سفیدی می‌بیند كه می‌توان آن را از شاخه‌ي آسمان چید.
    شنیدن افسانه‌های آشنا نیز مثل راهنماهایی شبرنگ حتی در تاریكی‌ها می‌درخشد و نمی‌گذارد از جاده‌ي پر پیچ و خم اما تماشایی داستان خارج شویم. حضور شخصیت‌هایی چون لیلی و مجنون و شیرین و فرهاد و ملك جمشید و چهل‌گیس و. . . و رد پای افسانه‌هایی چون حسن‌كچل و خاله‌سوسكه و بز زنگوله‌پا و ماه‌پیشونی و. . . همه و همه سبب می‌شوند كه مخاطب خود را در فضایی آشنا و صمیمی حس كند و به ناگفته‌ها و ناشنیده‌هایی، ناخوانده و تنها با یك اشاره پی ببرد.
    در این میان، داستان دیوانه و چاه اثری ماندگار است كه علاوه بر ویژگی‌های بارز داستان‌های محمدرضا شمس داستانی چندمعناست كه برای هر مخاطبی و در هر جغرافیا و هر حس و حالی حرفی برای گفتن دارد؛ حرفی كه با تمام تكراری بودنش هنوز نامكرر است، قصه‌ي دیوانه و چاه قصه‌ي تقابل عقل و عشق است، قصه‌ي لیلی‌ها و مجنون‌ها، قصه‌ي شیرین‌ها و فرهادها. دیوانه‌ای سنگی را در چاه می‌اندازد كه صد عاقل هر صبح تا غروب نمی‌توانند آن را از چاه بیرون بیاورند و دیوانه به راحتی هر غروب دست در چاه می‌كند و آن را بیرون می‌آورد. عاقل‌ها همچنان از تعجب شاخ در می‌آوردند و انگشت به دهان می‌مانند و سرهایشان را دو دستی می‌چسبند و فكر می‌كنند و فكر می‌كنند و فكر می‌كنند و در آخر هم چاره‌ای جز این ندارند كه دست و پای دیوانه را با زنجیر ببندند. غافل از آنكه دیوانه با زنجیر دوست می‌شود و وقتی از زنجیرها می‌خواهد‌تر كش كنند، زنجیرها مثل مار روی زمین می‌خزند و راهشان را می‌كشند و می‌روند. و بالاخره همان‌طور كه انتظار می‌رود، دیوانه و چاه سخت دلبسته‌ي هم می‌شوند، آنقدر كه این بار دیوانه به جای سنگ خودش را در چاه می‌اندازد. . .
    و همیشه همین است. انگار عشق و دیوانگی همسایه‌هایی دیوار به دیوارند. و در این میان عاقلان غافل‌تر از آنند كه بتوانند رمز و راز این همسایگی و دوستی دیرینه را دریابند، چه كه به گفته‌ي عطار:
    عشق اینجا آتش است و عقل، دود                  

     عشق كامد، در گريزد عقل زود

    نشريه افق امروز

    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی