كتاب «زنگبار، يا، دليل آخر» رماني نوشته آلفرد آندرش، از داستانسرايان پيشگام بعد از جنگ آلمان است.
آلفرد آندرش، در سال 1914 در مونيخ به دنيا آمد. وي در جواني به صف كمونيستها پيوست و كنار آنان مبارزه كرد. با روي كارآمدن هيتلر در سال 1933 به داخائو فرستاده شد كه يكي از دهشتناكترين اردوگاههاي اسراي آلمان بود. در سال 1944 در جنگ جهاني دوم و در جبهه ايتاليا موفق به فرار شد و تا سال 1945 به عنوان اسير جنگي در امريكا در زندان به سر برد. بعد از جنگ به آلمان بازگشت و به روزنامهنگاري در نشريات و راديو پرداخت و از مبارزان راه دموكراسي بود. در سالهاي بعد از جنگ در پديد آمدن ادبيات دموكراتيك آلمان سهم عمدهاي را برعهده داشت تا جايي كه توماس مان و ماكس فريش از شمار ستايشگران بسيار وي هستند. آندرش در سال 1980 از دنيا رفت. رمان حاضر، كه از جمله رمانهاي متعدد اوست، ماجراي برخورد 5 شخصيت پسر، كنودسن، يوديتر، هلاندر و گرگور، در بندري كوچك كنار درياي بالتيك، با يكديگر است. اين رمان به بخشهايي به نام اين 5 شخصيت تقسيم شده است. از ميان اين شخصيتهاي داستاني، سه نفر به دنبال مفري براي گريز و دو نفر ديگر به دنبال فراري دادن كسي يا چيزي هستند. ماجراهاي اين 5 شخصيت با هم گره ميخورد و در نهايت رمان را ميسازند. «كنودسن» ماهيگير زبردستي است كه در بندر «رريك» كار ميكند. او به دلايلي حاضر به ترك آلمان نيست اما حاضر ميشود جانش را به خطر بياندازد و «يوديت» دختري يهودي و مجسمه «راهب كتاب خوان» كليسا را شبانه روز از مرز دريايي رد كند. «گرگور» نماينده حزب كمونسم است كه «كنودسن» را كه يكي از اعضاي قديمي اين حزب نيز هست، ميبيند اما خود نيز در فكر فرار از حزب است. «گرگور» و تعاملش با حزب و نيز ترديدهاي جديدش شباهت زيادي به زندگي خود آندرش و جدايي او از حزب كمونيسم دارد. رمان «زنگبار،يا، دليل آخر» را سروش حبيبي به فارسي برگردانده است. اين رمان را نشر ققنوس در 200 صفحه، با شمارگان 2200 نسخه و به قيمت 2 هزار و 800 تومان منتشر كرده است.
خبرگزاری فارس
|