كتاب "چه دير ..." با موضوع داستانهاي ايراني، تأليف مه كامه رحيم زاده از سوي انتشارات ققنوس منتشر شد.\
اين رمان فارسي به نوعي از دفتر خاطرات يك دوست به نام نيكو نوشته شده كه دوستش نسترن صداقت پس خواندن آن خاطرات تصميم به انتشار آن ميگيرد.
به طوريكه در مقدمه كتاب نسترن صداقت، خواننده اين خاطرات آوردهاست: بعداز ظهر يكي از روزهايي كه تنها بودم، روي تخت دراز كشيدم و مشغول خواندن(دفتر خاطران نيكو) شدم. هنوز به نيمه نرسيده، دفتر را بستم و به فكر رفتم. نثر ساده، روان و محاورهاي نيكو و شعرهايي كه لابلاي آنها آورده بود، سخت شگفت زدهام كرد و نطفه فكري را در ذهنم بارور ساخت. فكري كه من را به آرزويي ديرين، نزديك ميكرد. آرزوي چاپ يك كتاب!
هريك از خاطرات كتاب «چه دير ...» كه در چند صفحه نوشته شده، به تاريخ پاييز 1383 تا زمستان 1385 برميگردد.
در پشت جلد كتاب بخشي از قسمت آخر خاطرات با عنوان "پرواز" كه در زمستان 85 نوشته شده، آمدهاست: «ميرود روي تراس، ابر و دود و مه و غبار آمده پايين، همه جا را محو ميبيند. قله دماوند ناپديد شده. جز طرحي گنگ چيزي از ساختمانها ديده نميشوند. هوا راكد و سرد است. بويي، جز بوي دود گازوئيل در هوا نيست، بوي تلخ و سنگين و كثيفي دارد. برگ سبز همه گياهان روي تراس، غبار آلودند. همه گلها خسته و پژمردهاند. مثل او. هيچ وقت مثل امروز احساس تهي بودن نكرده بود. حس آدمي را دارد كه سالها در دالاني تاريك نشسته بوده، اما يكباره از روزنهاي، كورسويي به دالان ميتابد، زماني هرچند كوتاه، به كورسو دل ميبندد و دنيايي پر از نور براي خودش ميسازد، اما ناگهان كسي با بيرحمي كورسو را از او ميدزدد. و باز او ميماند و تاريكي.»
كتاب «چه دير ...» در 216 صفحه، شمارگان 2200 نسخه و قيمت 32000 ريال روانه بازار كتاب شد.
درباره نويسنده: مهكامه رحیمزاده متولد 1331 است و داستاننویسی را از سال 1368 آغاز كرد. وي تاكنون رمان "یلدا و رهایی" و مجموعه داستانهای "اتاق صورتی" و "ردپای حلزون" را به رشته تحرير در آوردهاست.
ایبنا
|