صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    4 آذر 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 11285
    ديروز: 5554
    جمع کل: 30555317
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: انتشار رمان جديد فريبا وفي «رازي در كوچه ها»
    انتشار رمان جديد فريبا وفي «رازي در كوچه ها»
    9 خرداد 1387
     
    رازي در كوچه هاپرواز پرنده در ارتفاع خانه يك طبقه
     
    بيست سال از انتشار «راحت شدي پدر» اولين داستان كوتاه فريبا وفي در مجله آدينه مي گذرد. در طول اين دو دهه فريبا وفي با انتشار چهار رمان و دو مجموعه داستان به يكي از موفق ترين داستان نويسان زن ايراني بدل شده ولو آنكه در مسير كارش آرام آرام از كانون توجه نخبگان خارج شده باشد اما فروش آثارش نام او را به عنوان يكي از رمان نويسان حرفه يي ايراني كه كالاي فرهنگي مخاطبان نرم ميانه را توليد مي كنند تثبيت كرده است. در سال هاي 81 به خاطر رمان كوتاه «پرنده من» چهار جايزه ادبي گلشيري، مهرگان، يلدا و اصفهان را در رقابت با «عشق و بانوي ناتمام» اميرحسن چهلتن و «من ببر نيستم پيچيده به بالاي خود تاكم» محمدرضا صفدري دريافت كرد. «روياي تبت» سومين رمان او هم دومين تنديس گلشيري را برايش به همراه داشت. علاوه بر آن در جايزه مهرگان هم تقدير شد. كتاب هاي فريبا وفي از مرز چاپ دوم و سوم گذشته اند. وفي چهل وشش ساله مثل زويا پيرزاد نويسنده يي كه بيش از همه با او قياس مي شود علاقه يي به حضور در محافل ادبي ندارد و خيلي سخت تن به گفت وگو مي دهد. چهارمين رمان وفي «رازي در كوچه ها» امسال در روزهاي برگزاري نمايشگاه كتاب تهران از طرف نشر مركز كه ناشر ديگر آثار او نيز هست به بازار عرضه شد. هرچند انتشار همزمان رمان او و «بيژن و منيژه » جعفر مدرس صادقي از طرف نشر مركز باعث شد خوانندگان حرفه يي تر توجه بيشتري به اثر جديد نويسنده گاوخوني نشان بدهند و بازار اظهارنظرهاي شفاهي روزهاي نمايشگاه درباره اين كتاب داغ باشد اما احتمالاً در ماه هاي آينده واكنش هاي مختلفي درباره «رازي در كوچه ها» خواهيم شنيد و خواند. به ويژه اينكه از ويژگي هاي مثبت فريبا وفي حساسيت و پيگيري او نسبت به نقدهايي است كه درباره داستان هايش نوشته مي شود. شايد اظهارنظرها درباره رمان چهارم او باعث شود اين نويسنده سخت كوش كمي در مسير كاري خود تجديدنظر كند.

    بدون آنكه بر تركيب مناقشه برانگيز ادبيات زنانه تاكيد داشته باشم رمان هاي فريبا وفي در اين جريان ادبي است كه عموماً به اين نام خوانده مي شود. اما برجسته ترين مشخصه داستان هاي فريبا وفي كه وجه تمايز او با تصور كلي ما از فضاي جريان مسلط داستان نويسي سال هاي اخير است توجه و تاكيد ويژه اين نويسنده بر وضعيت اقتصادي شخصيت ها و حضور هميشگي البته نه شايد چندان كاربردي اين مولفه در جاي جاي داستان هاست. درخشان ترين نمود اين ويژگي در موفق ترين داستان وفي يعني «پرنده من» به چشم مي آيد. خانه كوچك و محقر زن راوي و غيبت شوهرش كه براي كار به شهر ديگري رفته است رنگ و بوي اجتماعي تري به داستان اين نويسنده داده است. دومين رمان وفي براي نويسنده يي كه با اولين اثر خود تمام جوايز معتبر ادبي سال را گرفت يك شكست همه جانبه بود. اين اثر با سكوت و بي اعتنايي منتقدان و خوانندگان مواجه شد. اما « روياي تبت» سومين رمان فريبا وفي او را از تبديل شدن به يكي ديگر از چهره هاي ادبيات داستاني فارسي كه بهترين شيوه برخورد با آنها ناديده گرفتن كتاب هاي دوم به بعدشان است نجات داد. پيدا بود نويسنده درجا نزده است. ساختار نسبتاً پيچيده و تعدد شخصيت هاي روياي تبت با داستان نحيف «پرنده من» قابل مقايسه نبود. اما «روياي تبت» به عنوان طرحي بلندپروازانه براي يك نويسنده بيش از همه از طرح ساده انگارانه سياست در بستر زندگي روزمره ضربه خورد. شخصيت هايي با پيشينه فعاليت هاي سياسي كم و بيش به كليشه هاي آثار ديگر با اين مضمون شبيه بود. وفي بي آنكه به سمت زبان آوري برود پايبندي به همان نثر معيار داستان واقع گراي فارسي، خاصيت هاي جديدي را در داستان هاي خود بارور كرد. ظرافت هاي شاعرانه وفي هم به تدريج در آثارش به يكي ديگر از مولفه هاي خاص داستان نويسي او بدل شد. ظرافت هايي كه در « رازي در كوچه ها» هم ديده مي شود و به آن خواهيم پرداخت.

    حميرا شخصيت اصلي و راوي رمان « رازي در اين كوچه ها» است. او بعد از مدت ها به شهر زادگاه خود بازمي گردد تا در روزهاي آخر زندگي پدرش « عبو» كنارش باشد. ظاهراً اين سفر به ترغيب همسرش بيژن انجام شده كه فقط در دو صحنه كوتاه از اين كتاب حضور دارد. بيژن به او مي گويد شايد اين سفر باعث شود راوي از كابوس هايش نجات پيدا كند. اما در ادامه كتاب كوچك ترين اشاره يي به اين كابوس ها نمي شود. مستانه و مسعود خواهر و برادر حميرا هم پيش از اين پرستاري از عبو را برعهده داشته اند. اما ظاهراً پيرمرد در سال هاي آخر زندگي اش تنها بوده است. ملاقات حميرا و پدر در بيمارستان و سرزدن به گورستان شهر باعث تداعي خاطرات گذشته و كودكي راوي مي شود. از اين حيث شايد بتوان فصول ابتدايي رمان را به نوعي يادآور « سوربز» رمان معروف ماريو بارگاس يوسا دانست. حميرا در مي يابد كه آنچه او را به اين سفر واداشته خاطره يي از دوست و همسايه دوران كودكي اش آذر است. از ميان فلاش بك ها مشخص مي شود دو شخصيت كليدي رمان كه محور روايت خاطرات حميرا هستند مادرش ماهرخ و دوستش آذر هستند. در واقع برجسته سازي سرگذشت اين دو نفر درونمايه اثر را نيز آشكار مي كند. در ادامه مشخص مي شود عبو نسبت به ارتباط ساده و طبيعي همسرش ماهرخ با همسايگان حساس بوده است. هرچند اين محور روايت در كنار شرح مفصل روحيات شخصيت ها و اتفاقات روزمره پرداخت مي شود. آذر دوست دوران بچگي حميرا دختر پرشور و جسوري است كه مجبور است از برادرش حساب ببرد. وفي در خلق فضاي يك محله و ارتباطات همسايگي بسيار موفق است. هرچند گاهي به نظر مي رسد از شخصيت هاي كليشه يي مثل عاليه زن پرحرف و وراجي كه كوچك ترين اتفاق در محله را زير نظر دارد گريزي نيست. ديگر شخصيت كليدي كتاب مردي است كه دايي صدايش مي كنند. دايي روشنفكر بي سروصدا و مودبي است كه مورد اعتماد اهل محل است. از اين نظر به برخي شخصيت ها در سريال هاي تلويزيوني بي شباهت نيست. به خصوص اگر احساس عشق يا علاقه دروني هم در اين شخصيت هست. ظاهراً نويسنده در پرداخت آن از خود شخصيت هم با حيا تر است. منير و مراد زن و شوهري هستند كه از اواسط رمان به محل راوي مي آيند. هرچند در ابتدا به نظر مي رسد اين زوج خوشبخت ترين ساكنان اين محله هستند و زندگي را ساده مي گيرند اما خيلي زود مشكلات دروني آنها هم آشكار مي شود. اين خاطرات با يادآوري ماجراي دردناك مرگ آذر و بازگشت ماهرخ از سفر زيارتي به پايان مي رسد، وقتي كه زنان قربانيان اقتدار مردسالارانه خانواده هاي سنتي شده اند. همين وصف كوتاهي از اثر نشان مي دهد اين رمان هم احتمالاً با انتقاد سنتي آثار اين طيف از نويسندگان مواجه خواهد شد و آن اين است كه نويسنده به دايره تجربيات و زندگي خويش (يا چيزي در همين حدود) اكتفا كرده و نتوانسته به عمق اجتماع نفوذ كند. مي توان مثل گذشته وفي را به خاطر اجراي ماهرانه صحنه هاي بدون تنش ستود. اما پرداخت كم رمق صحنه آتش سوزي درخت دست كم بر مبناي اهميتي كه در پيرنگ داستان دارد به چشم مي آيد. « درخت ناگهان شعله مي كشد قبل از آنكه آذر فرصت كند يك بار ديگر راز غلامعلي را جار بزند. آتش قبل از همه غلامعلي را شوكه كرد. ديگر شبيه يك بازي نبود. بازي خطرناكي كه راه انداخته بود تا آذر را پايين بكشد و زهر چشم بگيرد.» در حالي كه در جمله اول بر ناگهاني بودن آتش تاكيد مي شود اما لحن احساساتي روايت آنقدر غالب است كه بلافاصله و در ادامه جمله خواننده را به مساله فاش شدن رازي كودكانه ارجاع مي دهد. و بعد؛ « ديگر شبيه يك بازي نبود.» آنچه مي كوشم با نقل اين صحنه بگويم نزديك به اين است كه نويسنده كشمكشي كه به هزار زور و زحمت در بين شخصيت ها پيش مي آيد به بمبي عمل نكرده تبديل مي كند. صحنه يي مثل درخت سوزي حتي در آموز ه هاي كارگاهي قاعدتاً بايد با عناصري وصف شود كه نويسنده آنها را بر مبناي مقتضيات داستاني گزيده مگر نه اينكه در طول داستان خواننده به تدريج براي وقوع آن آماده شده ، (اميدوارم به نظر نيايد منظورم طول و تفصيل است يا احساساتي شدن و حماسي ساختن يك صحنه) اما در مقابل مي توان به ريزبيني وفي در وصف بيماري پدر اشاره كرد؛ «اما پيري از بالا به عبو حمله ور شد. از فرق سر شروع كرد. موهاي عبو به سرعت ريخت. پيري نخواست پايين تر بيايد. همان جا ماند و مشغول شد.» پرداخت لخت يك صحنه (وقتي تعمد و تدبيري براي سختي و برنده شدن زبان نيست) كاركردي ندارد مگر ابطال امكانات معني سازي. آيا اين باريك شدن تنه روايت در شيوه گزارش نويسي برخلاف مدعاي آن كه بي طرفي است مصداق اقتداري بي اعتنا نيست؟ گزارش بديهيات نوعي عرضه پديده است كه ذاتاً بر بديهي بودن ( و لذا ايدئولوژيك بودن) صحه مي گذارد. همان است كه جنبش هاي كوچك غيرمنتظره را ناديده مي گيرد و سرانجام حذف مي كند. در عين حال با تكيه بر سرعت خود وانمود مي كند انتخاب تصادفي اش مسير كلي و ناگزير را نشان داده. از منظري ديگر اگر فرآيند روايت رفتار بيهوده، غيرمنتظره يا تصادفي شخصيت در نمونه اعلاي رمان مدرن «تربيت احساسات» يا مجموعه آثار داستايفسكي به درهم شكستن قصه گويي سنتي با مدارهاي رفتاري مشخص شخصيت ها مي انجامد، امروز ديگر هر آن چيز تصادفي به ويژه در سبك روايت ظاهراً و از نگاهي كلي تر بي خاصيت است.

    آثار فريبا وفي نشان دهنده كوشش مجدانه يك نويسنده براي پيشرفت است. البته هرچند در رمان اخير ساختار خاطره يي ساده يي پرداخت شده است كه در منحني پيشرفت گام بلندي نيست اما به نظر مي رسد او به ماندن در چهارچوب جهان آشناي خود اكتفا كرده است. شايد هم ترجيح مي دهد بنا بر سليقه مخاطب بزرگ در راه، بنويسد. و از همه دردناك تر شايد از طرفداران اين عقيده است كه نوشتن ناخودآگاه است (كه از ظاهر كارش اين طور برنمي آيد.) اما برخي حساسيت ها حتي وقتي كمي زمخت است مثل شرح دعواي پدر و برادرش؛ «نقش سهرابي را بازي مي كند كه بعد از كشته شدن به دست رستم دوباره زنده مي شود» همچنان اميدواركننده است.
     
    روزنامه اعتماد 
    اميرحسين خورشيدفر
    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی