"نفس تنگی" نفس زنان آمد
فضای داستانی رمان تازه فرهاد حیدری گوران با نام «نفس تنگی» كه به تازگی از سوی نشر "آگه"منتشر شده، مبتنی بر وب است و از این نظر تازگی دارد. این داستان، روایت بمباران شیمیایی روستای باستانی "زرده" است كه در نزدیكی مرز ایران و عراق قرار دارد._
«نفس تنگی»، روایتی از این فاجعه اي انسانی است كه در تیرماه ۱۳۶۷ به وقوع پیوسته و بسیاری از اهالی این روستا در این حادثه كشته و مجروح شدند.
این كتاب نخسین رمان فارسی است كه ساختار آن مبتنی بر فضای وب و در آن به نقش اینترنت و وبلاگنویسی قهرمانان نیز توجه شده است.
همچنین به كاربردن گویش محلی كردی بهویژه در فصل اول آن، براساس محلیت قهرمانان و فضایی كه داستان در آن شكل گرفته است، از ویژگیهای قابل توجه این رمان به حساب میآید.
رمان «نفس تنگی» در بند نخست با عنوان «قوس پنج هفت»، اینگونه آغاز شده است: عكس همهمان روی آن صفحه روشن بود؛ كژال، رباب، آتوسا، آقای حنایی، دانیال، دغاغله، آقای حقوقی، توتیا خانم، كامران، ماریا مینورسكی و حتی عكس آن دختر چشم آبی انگلیسی كه در صفحه آخر نور چراغ قوه را میاندازد به جاده تاریك...
عناوین چهار اپیزود دیگر این كتاب (كه با عنوان بند نخست تا پنجم آمدهاند)، عبارت است از: «اروند میریزد به وب»، «گورستان مجازی»، «پژاره نكن،پژاره نكن» و «زلان زلان».
«نفس تنگی» پاییز ۱۳۸۷ از سوی نشر آگه در شمارگان ۲۲۰۰ نسخه منتشر و روانه بازار كتاب شده است.
این كتاب ۱۴۵ صفحه اي و طرح روی جلد آن، كار "بیژن صیفوری" است.
افسانه رنگهای دونادون، تاریكخانه ماریا مینورسكی، عقربههای گردباد و...از جمله آثار این نویسنده و شاعر ۳۵ ساله است.
ایبنا
|