87/09/29
كتاب «ميراث مشترك: نظري اجمالي بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ايران و ماوراء النهر از كورش تا تيمور» به فرهنگ، تاريخ و تمدن سرزمين و مردم ايران كه صاحب يكي از قديميترين تمدنهاي بشري هستند، در دورههاي مشخص تاريخي ميپردازد.
اين كتاب تاليف مهدي گلجان است و در سه فصل تدارك ديده شده است. مولف در فصل نخست به شرق ايران و ماوراء النهر از دوره باستان تا ورود اسلام نظر افكنده است. گلجان اين حوزه جغرافيايي را اينگونه توصيف ميكند: «شرق ايران و ماوراء النهر در دوران باستان يك محدوده جغرافيايي دقيق و معين، و حكومت و قدرت سياسي مشخص نداشت، اما به تدريج و در طي قرون متمادي داراي محدودهاي جغرافيايي و واحد سياسي مشخص شد كه بدان ماوراءالنهر و تركستان ميگفتند و امروزه آسياي مركزي ناميده ميشود.» گلجان در اين فصل به حكومت هخامنشيان كه به زعم وي شرق ايران و ماوراء النهر دوران تاريخي خود را با حكومت آنان آغاز كردند، ميپردازد. سپس حكومت اسكندر و جانشينانش (سلوكيان) را مرور ميكند. اشكانيان و سكاها، كوشانيان، هياطله، تركان و ساسانيان، سلسههاي حكومتي بعدي مورد بررسي در اين فصل هستند. فصل دوم به شرق ايران و ماوراءالنهر از هنگام ورود اسلام تا پايان سلسله ايلخانان ميپردازد. پس از پايان يافتن سلسله ساسانيان به تدريج اعراب در ناحيه شرق ايران و جغرافياي ماوراءالنهر تسلط يافتند. اعراب در آغاز حضور خود در اين ناحيه با مقاومت و مخالفت مردم شرق ايران مواجه شدند هر چند كه مردم از ساسانيان به ويژه يزدگرد ساساني و خاندانش رضايت چنداني نداشتند. اما به تدريج با ظهور و قدرت اعراب در اين ناحيه، شاهنشاهي ساساني سقوط كرد. تاريخ اين سقوط سال 651 ميلادي بود از اين تاريخ به بعد تمام ايران تا جيحون به سلطه اعراب در آمد. روي كارآمدن و پايان يافتن سلسلههاي امويان، عباسيان، طاهريان، صفاريان، سامانيان، غزنويان، سلجوقيان و مغولان در اين فصل به صورتي گذرا بررسي شدهاند. در اين دو فصل به اهميت تاريخي، سياسي، اجتماعي و اقتصادي شرق ايران و ماوراءالنهر اشاره شده است. به قدرت رسيدن تيموريان و ظهور تيمور، شرق ايران و ماوراء النهر را به عظمت و شكوه خود بازگرداند. با انتخاب دو شهر سمرقند و هرات به پايتختي تيموريان، اين محدوده داراي جلوه فرهنگي بينظيري شد. علل و عوامل شكوفايي مجدد اين محدوده (شرق ايران و ماوراءالنهر) در دوره تيموريان در فصل سوم بررسي شده است. به نظر مولف شرق ايران و ماوراءالنهر به دليل وجود زمينههاي تاريخي، فرهنگي، اجتماعي و اقتصادي و نيز به عنوان يك حوزه فرهنگي كه وارث سنن ديرين، جدا از سنن و فرهنگ غرب بود، ميتوانست بهترين بستر براي احياي دوباره فرهنگ و تمدن باشد. به گفته همه اهل نظر و محققان تاريخ باستاني ايران، اين منطقه، منشا اصلي شكلگيري افسانهها و اسطورههاي تاريخ ايران و نخستين اقامتگاه آرياييهاست. از شواهد و مدارك اين ادعا ميتوان به اوستا به ويژه گاتاها و كتابهاي پهلوي و شاهنامه فردوسي اشاره كرد. به نظر مولف ظهور تيمور و بهرهبرداري از زمينههاي موجود، تمايل و علاقه وي به علم، هنر و تصوف، جمعآوري دانشمندان، علما، نيروهاي مولد و هنرمندان در محدوده جغرافيايي شرق ايران و ماوراءالنهر، انتقال راه تجارت از شمال خزر به جنوب خزر از اين منطقه و تاثيرات اقتصادي و فرهنگي ناشي از آن، توجه و تمايل جانشينان تيمور به عنصر ايراني و ديوان سالاري ايراني و تصوف سازمان يافته و نهضتهاي سياسي و مذهبي سربداران و نقشبنديه در جغرافياي شرق ايران، از ديگر دلايل رشد و شكوفايي اين منطقه است كه در بخش سوم كتاب به نقد و چالش گذاشته شده است. كتاب «ميراث مشترك: نظري اجمالي بر حوزه فرهنگ و تمدن شرق ايران و ماوراء النهر از كورش تا تيمور» را موسسه انتشارات اميركبير در 150 صفحه با شمارگان 3هزار نسخه و به قيمت 1300 تومان منتشر كرده است.
خبرگزاری فارس
|