اين كتاب مجموعهاي از دلنوشتههاي آرش نصيري است كه در مجموعه «ادبيات داستاني ايران» انتشارات نگيما منتشر شده است.
اين يادداشتها نگاه تيزبين و دقيق نويسنده را در برخورد با عاديترين وقايع روزمره زندگي نشان ميدهد. ويژگي مشترك اين نوشتهها حركت تصاوير خلق شده از جزء به كل است. به عنوان مثال نويسنده در «حراج» آورده است: «هيچ كس پا پيش نميگذاشت. همگي با چند متر فاصله دور ما حلقه زده بودند و به ما نگاه ميكردند. ناخنهاي سوهان زدهمان را زير انبوه حلقههاي زنجير پنهان كرده، چشمهايمان را بسته بوديم تا برقشان جمعيت را فراري ندهد.» تا اينجا اين جزئيات امكان ساختن هر تصويري را از هر چيزي، به خواننده ميدهد اما او هنوز نميتواند در مورد مكان وقوع داستان حدس درستي بدهد. نصيري ادامه ميدهد: «با حالتي حقشناسانه به پيرمرد نگاه ميكرديم تا او چوب حراجش را بالا برد»، «چوب حراج» تاحدودي فضاي داستان را ميشناساند. «مهربانند و سربه راه. حتي اگر برهآهويي باشيد با شما تمام دشت را خواهند دويد، بي آسيبي در حد سر انگشتانتان باد.» اينجا خواننده هنوز در گيجي تشخيص هويت راوي است كه ادامه داستان با «يعد به ما اشاره كرد» جذابيتش را به رخ ميكشد: «بعد به ما اشاره كرد. اينك بزرگترين و بهترين حراج، اين شما و اين پلنگهاي فروشي!» در اين مجموعه، چنين شگردي از نويسنده بسيار به چشم ميخورد. استفاده نصيري از ترتيب چيدمان جملات او همچون تصاوير سينمايي است كه از chose-up به يك لانگشات ختم ميشود. تعدادي از اين متون بار معنايي خاصي براي خواننده ديگري جز راقم آن ندارد و فقط نشاندهنده گفتوگوهاي ذهني نويسندهاي است كه آن را با ديگران سهيم شده است. كتاب «براي كلانتر صندلي بگذاريد» در 56 صفحه، با شمارگان 1200 نسخه و به قيمت 1000 تومان منتشر شده است.
خبرگزاری فارس
|