30 مهر 1387
اينبار خياط در كوزه افتاده است. در اين قصه فريده خلعتبري «گرگ» قصههاي كودكان را به دنياي آدمها آورده است.
گرگ كوچولو، در دنياي آدمها با پيرزن كدو قلقلزن، چوپان دروغگو، قصابي كه قصد كشتن شنگول و منگول را دارد و جنگلباني كه شنلقرمزي و مادربزرگش را نجات داده اما حالا مشغول بريدن درختان جنگل است، برخورد ميكند. او هر بار با بستن چشمهايش و آرزوهايي كه ميكند، از دست آدمها و دنياي پر از نيرنگ آنها فرار ميكند. آدمهايي كه او را به جرم گرگ بودن به هر كار اشتباهي كه خود انجام ميدهند، متهم ميكنند. در اين داستان تصاوير جذاب صبا معصوميان به تخيل كودكانه خوانندگان كمك فراواني ميكند. گرگ كوچولو، بر خلاف ديگر قصهها دوست كودكان مي شود و هر بار نجاتش از دست آدمهاي ناراست، خيال راحتي را به بچهها هديه ميكند. گرگي كوچولو، پس از بازگشت به سرزمين قصهها، خود را در آغوش مادر مياندازد و به درخواست مادر مبني بر منع او از رفتن به سرزمين آدمها، پاسخ مثبت ميدهد. انتشارات شباويز «گرگها و آدمها» را در 48 صفحه مصور، با شمارگان 2200 نسخه و به قيمت 3500 تومان منتشر كرده است.
خبرگزاری فارس
|