رهي معيري، تصنيفسرا و غزلسراي برجسته معاصر، 99 سال پيش در دهم اردبیهشت سال ۱۲۸۸ هجری خورشیدی متولد شد.\
رهي معيري، يكي از ترانهسراياني بود كه به همراه بزرگان ديگري چون شيدا، نقش موثري در تقويت و رشد تصنيفسازيهاي ايران داشت. ايرانيها تصنيفهاي بسياري را بر اساس اشعار رهي در ذهن دارند، اگر چه امروز بيشتر آنها نام شاعر اين تصنيفها را به خاطر نداشته باشند.
خزان عشق، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدائی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، كاروان، مرغ حق(همان تصنیف مشهور "شد خزان گلشن آشنایی" كه مرحوم جواد بدیعزاده آنرا در دستگاه همایون اجرا كرد) از مشهورترين آثاري هستند كه در اوايل قرن حاضر خورشيدي با اشعار رهي ساخته شدند.
بنا به اطلاعات موجود در دانشنامه آزاد ويكيپديا، بیوك معیری فرزند محمدحسن خان موید خلوت و نوه «معیر الممالك (نظام الدوله)» در دهم اردبیهشت سال ۱۲۸۸ هجری خورشیدی در تهران چشم به جهان گشود.
پدرش محمدحسن خان چندگاهی قبل از تولد رهی رخت به سرای دیگر كشیده بود. رهي تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان برد، آنگاه به استخدام دولت درآمد و در مشاغلی چند انجام وظیفه كرد و از سال ۱۳۲۲ به ریاست كل انتشارات و تبلیغات وزارت پیشه و هنر منصوب شد.
رهی از اوان كودكی به شعر و موسیقی و نقاشی علاقه و دلبستگی فراوان داشت. هفده سال بیشتر نداشت كه اولین رباعی خود را سرود:
كاش امشبم آن شمع طرب می آمد/ وین روز مفارقت به شب می آمد/ آن لب كه چو جان ماست دور از لب ماست/ ای كاش كه جانِ ما به لب می آمد
در آغاز شاعری، در انجمن ادبی حكیم نظامی كه به ریاست مرحوم وحید دستگردی تشكیل می شد، شركت جست و از اعضای مؤثر و فعال آن بود و نیز در انجمن ادبی فرهنگستان از اعضای مؤسس و برجسته آن به شمار میرفت. وی همچنین در انجمن موسیقی ایران عضویت داشت. اشعارش در بیشتر روزنامهها و مجلات ادبی نشر یافت و آثار سیاسی، فكاهی و انتقادیاش در روزنامه «باباشمل» و مجله «تهران مصور» چاپ می شد.
اين شاعر در سال های آخر عمر در برنامه گلهای رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همكاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی میكرد.
رهي معيري بدون تردید یكی از چند چهره ممتاز غزلسرای معاصر است. سخن او تحت تأثیر شاعرانی چون سعدی، حافظ، مولوی، صائب و گاه مسعودسعد و نظامی است. اما دلبستگی و توجه بیشتر او به زبان سعدی است. این عشق و شیفتگی به سعدی، سخنش را از رنگ و بوی شیوه استاد برخوردار كرده است به گونه ای كه همان سادگی و روانی و طراوت غزلهاي سعدی را از بیشتر غزلهای او نيز میتوان دریافت.
گاه گاه، تخیلات دقیق و اندیشههای لطیف او شعر صائب و كلیم و حزین و دیگر شاعران شیوه اصفهانی را به یاد ما می آورد و در همان لحظه، زبان شسته و یكدست او از شاعری به شیوه عراقی سخن میگوید. رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف، تقریبا عامل اصلی اهمیت كار اوست، زیرا جمع میان سه عنصر اصلی شعر - آن هم غزل- از وظايف دشوار هر شاعري است.
رهی معیری در سال 1347 خورشیدی در تهران طی یك بیماری كه تاب و توان از وی گرفته بود، در سن شصت سالگی بدرود حیات گفت. وی در مقبره ظهیرالدوله شمیران مدفون است.
ایبنا
|