اثر حاضر، ضمن بازخواني و يادآوري نحوه خواستگاري و پيوند ملكوتي حضرت علي(ع) با فاطمه زهرا(س)، تاسي و الگوگيري از سيره زندگي آنان را براي دوستداران اهل‌بيت(عليهم‌السلام) به روشني تبيين مي‌كند.

در دنيايي كه بشريت تشنه معرفت و كمال است و براي به دست آوردن راه و مسير خويش، به خاطر تبعيت از الگوهاي پوچ و بدلي، سرگردان و حيران شده، انتخاب الگوي صحيح و ممتاز مهم است زيرا بسياري از سردرگمي‌ها و ندانم‌كاري‌ها و غصه‌ها ناشي از غفلت در اين راه و گزينش نادرست الگوها است.

يكي از اسوه‌هاي كامل و نمونه‌هاي بارز و مشخص تاريخ انسانيت، حضرت فاطمه زهرا(س) است كه از نظر ايمان و تقوي و علم و معرفت و اخلاق و معنويت، استقامت و شهامت در ميان زنان جهان نمونه است و هركجا نامي از دختر نمونه، همسر نمونه و مادر نمونه به ميان مي‌آيد، نام مبارك اين بانوي بزرگ بانوان جهان مي‌درخشد. 
          
او در شوهرداري، همراهي با همسر، توجه كامل به روحيات معنوي و مسووليت‌هاي ويژه شوهر و در فرزندداري، و در معاشرت با مردم و خلاصه در همه زمينه‌ها نمونه و الگو بود، چنان كه امام مهدي(عج) آن حضرت را سرمشق درخشان و نيكوي خود معرفي كرده است. به همين جهت است كه كاوش و تفحص در زندگي آن برگزيده الهي از اهميت و اعتبار خاصي برخوردار است كه اگر در اين راستا اقدامي صورت نگيرد، نامحرمان به حريم قلوب بانوان مسلمان راه يافته و ميل الگوخواهي آنان كه يك نياز فطري است، به نحو كاذب و مجاز اشباع مي‌كنند.

كتاب حاضر تلاشي در بيان داستان ازدواج قدسي آن بزرگوار با امير مومنان علي(ع) است، چون ازدواج اين دو گل سرسبد آفرينش، از هر جهت مطابق ارزش‌هاي اسلامي انجام گرفت، نمونه و الگويي شد براي ازدواج صحيح برادران و خواهران با ايمان كه در پي پيوند آگاهانه و هدف‌دارند. تمام زواياي اين ازدواج آسماني و معنوي، درس‌هاي آموزنده‌اي براي مسلمان‌ها دارد.

اين داستان انسان‌ساز، بيانگر موقعيت برتر علي و فاطمه(عليهم‌السلام) در ميان اصحاب رسول خدا(ص) و نشان‌دهنده تاييدات الهي و توجه خاص پروردگار به خاندان نبوت و امامت است. و در عين حال به صورت عملي، فضيلت و ارزش والاي تقوا و دانش و بينش را به ما نشان مي‌دهد.

اين پيوند ملكوتي، زهد و بي‌توجهي خاندان وحي به زخارف دنيوي و نورانيت و سادگي تعليمات اسلام در مورد ازدواج را آشكار مي‌سازد. از اين‌رو اين اثر، داستان به هم پيوستن دو دريا را به رشته تحرير در آورده است.

علي عليه‌السلام به خواستگاري زهرا(س) مي‌رود

رسول خدا(ص) در خانه نشسته بود كه ناگهان در به صدا درآمد و علي وارد شد. سلام گرمي كرده در حضور آن حضرت نشست. ترس از جاه پيامبر(ص) او را فرا گرفت و...

شكوه پيامبر و گفت‌وگوي ازدواج

علي(ع) ماجراي نحوه خواستگاري خود را اين گونه گزارش مي‌كند: شخصا به محضر رسول خدا(ص) شرفياب شدم و او را با جلال و جبروتي خاص يافتم. چون به نزدش نشستم، حجب و حيا سراسر بدنم را فرا گرفت و زبانم بند آمد، به خدا سوگند قدرت سخن گفتن نداشتم. مدتي به سكوت گذشت، رسول خدا(ص) با بصيرت و هوشياري از چهره‌ام دانست كه مرا حاجتي است كه شرم مانع از بيان آن است. لذا سكوت را شكست و فرمود: پسر ابوطالب! گويا براي حاجتي نزد من آمده‌اي كه از بيان آن خجالت مي‌كشي؟ بي‌واهمه خواسته‌ات را بگو.
سكوت همه وجودم را گرفته بود و نمي‌توانستم يك كلمه بر زبان آورم. انگار كلمه‌ها در گلويم خشكيده بودند. پيامبر(ص) دوباره به من نگريست و سخن گفتن با مرا از سر گرفت و فرمود: پسر عمو جان! به چه منظوري آمده‌اي؟ حاجتت را بيان كن و مطمئن باش كه هرچه بخواهي از تو دريغ نمي‌كنم.
پيامبر(ص) كه چنين ديد و از درون امير مومنان(ع) نيز باخبر بود چنين فرمود: شايد به قصد خواستگاري از فاطمه آمده‌اي؟ حرف بزن.
عرض كردم: آري، اگر اين سعادت نصيبم شود.
در اين هنگام رسول اكرم(ص) بي‌درنگ فرمود: خداوند تو را وسعت دهد، خوش‌آمدي و صفا آوردي! و آنگاه سكوتي طولاني حكمفرما شد و من مدهوش و حيران ماندم.
پس از لحظاتي احساس كردم درنگم در آنجا به درازا كشيد. لذا برخاستم و منزل رسول خدا(ص) را ترك گفتم.
گروهي از انصار از من پرسيدند: با پيامبر(ص) سخن گفتي؟
گفتم: آري.
گفتند: چه پيش آمد؟
پاسخ دادم: پيامبر(ص) بيش از دو كلمه (آفرين و مرحبا) چيزي نفرمود.
انصار خنديدند و گفتند: اين جواب كافي است هم به تو اهل داد و هم وسعت بخشيد. به اين ترتيب او را مژده دادند و خاطرش را خوش ساختند.
آنان به خوبي فهميدند كه وحي نازل شده و خداوند علي را براي همسري زهرا(س) برگزيده است.

نقلي ديگر

بر طبق نقل ديگري، پيامبر(ص) از لحاظ حفظ حرمت زهراي اطهر(س) و اجراي سنت رايزني با دختر خويش، فرمود: علي جان! واقعيت اين است كه پيش از تو مردان ديگري هم به خواستگاري او آمدند و من تقاضاي آنان را با دخترم در ميان نهاده‌ام. نشان ناخرسندي و عدم موافقت را در صورتش ديده‌ام. اينك تو كمي صبر كن تا من خواستگاري تو را به اطلاع او برسانم و نتيجه را برايت بازگو كنم.

رايزني و نظرخواهي

آنگاه پيامبر(ص) برخاست و درون خانه نزد دختر فرزانه‌اش رفت و تقاضاي خواستگار جديد را با آهنگي كه خشنودي از آن فهميده مي‌شد بازگو كرد و چنين فرمود: علي‌بن ابي‌طالب، پسر عمويت و چشم و چراغ بني‌هاشم، كسي است كه فضليت و مقامش در اسلام بر ما روشن است و من از پروردگار خواسته بودم كه تو را به عقد بهترين آفريده خود درآورد. اكنون او به خواستگاري تو آمده، نظرت چيست؟ آيا پسر عم خود را به شوهري خويش مي‌پذيري؟
چهره عفيف‌ترين دختر عالم گلگون شد و از خجالت سر به زير انداخت و چيزي نگفت اما مانند دفعات پيشين، ديگر چهره خود را برنگرداند، رسول خدا(ص) كه نشان رضايت را در نيمرخ چهره او ديد ديگر چيزي نگفت و از جاي خود برخاست و با آهنگي كه حاكي از خوشحالي و رضايت دروني‌اش بود فرمود:
الله اكبر! سكوتش علامت رضاي اوست.
آنگاه پيامبر(ص) با گام‌هاي تند از حجره دختر خويش بيرون آمد. و... در پي اين ماجرا، مقدمات عقد و ازدواج فراهم شد.
به دنبال آن فرشته‌اي فرود آمد و دستور انجام دادن اين ازدواج فرخنده و مبارك را از طرف خداي تعالي ابلاغ كرد.

گويند: «... يك روز پيامبر خدا(ص) به نزد ياران خود آمد در حالي كه چهره‌اش به سان قرص ماه مي‌درخشيد. يكي از آنان پرسيد: اي پيامبر! راز شادماني شما چيست؟ پيامبر(ص) پاسخ دادند: از سوي پروردگارم درباره برادر و پسر عمم، و دخترم به من مژده رسيد كه خدا، فاطمه را به همسري علي درآورده است...».

و اين وصلت فرخنده به راستي شايسته آنان بود، زيرا به تصريح رهبران آسماني، مردي جز علي‌بن ابي‌طالب(ع) نمي‌توانست كفو و همسر فاطمه(س) باشد. زيرا مهين‌دخت رسول خدا(ص)، سيده نساء‌العالمين و معصوم و از هرگونه آلودگي‌هاي ظاهري و باطني پاك بود و جز معصوم و سيد وصيين كسي نمي‌توانست در كنار او باشد. علاوه بر اين زهرا(س) دانا به گذشته و حال و آينده است. همچنين دامن زهرا جايگاه پرورش و اوصياي معصوم رسول خدا(ص) است، بنابراين همسر و همتايي جز اول مسلمانان كه اعلم امت پيامبر(ص) است، نخواهد داشت و چنين است كه ازدواج زهرا(س) به امر حق تعالي صورت گرفت.

چاپ نخست كتاب «پيوند دو دريا» در شمارگان 2000 نسخه، 80 صفحه و بهاي 15000 ريال راهي بازار نشر شد.

 

 

 

 

 

ایبنا