صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    3 آذر 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 1944
    ديروز: 7207
    جمع کل: 30540422
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: نگاهي به مجموعه داستان«شبانه» اثر تازه «ايشي گورو»
    نگاهي به مجموعه داستان«شبانه» اثر تازه «ايشي گورو»

    15 آبان 1389

     

     «شبانه» اثر تازه «ايشي گورو»


    مجموعه داستان «شبانه» جديدترين اثر «ايشي گورو» نويسنده نام آشناي ژاپني، خالق آثاري چون «باز مانده روز»،«هرگز رهايم نكنم»و«وقتي يتيم بوديم» با برگردان دقيق و روان كيواني نژاد؛ شامل پنج داستان كوتاه است. در اين مجموعه نويسنده با استفاده ديدگاه من راوي ناظر و با واكاوي رخدادهاي گذشته؛ نه تنها به حس نوستالژيك شخصيتها بلكه به افول دنياي موسيقي و موزيسين‌هاي حرفه‌اي توجه مي‌كند. دنيايي كه «هر چند همه چيزش هنوز از بين نرفته، ولي تا جايي كه امكان داشته نازل شده و اين بدون شك بازتاب اتفاقاتي بوده كه در عرصه صنعت موسيقي در تمام سطوح روي مي‌داد.»(ص95)

    ايشي گورو در «شبانه ها»به تضاد بين واقعيت‌هاي موجود و دنياي ساخته شده موسيقي برپايه مي‌پردازد. او از دنيا و جبر زمانه‌اي مي‌گويد كه در آن زوج‌هاي عاشق تنها به علت ماندگاري در صحنه جديد موسيقي بايد از هم جدا شوند. «تمام آهنگ‌هايي كه در تمام اين سال‌ها خوانده ايد براي مردم، همه جا، يك معنا داشته...همه اين آهنگ‌ها چه مي‌خواهند بگويند؟ اگر دو نفر به تيپ هم زدند و از هم جدا شدند غم انگيز است. اگر آنها به دوست داشتن شان ادامه دادند بايد تا ابد پاي هم پير شوند. اين چيزي است كه ترانه‌هاي شما مي‌گويد.»(ص40) او از موسيقي مي‌گويد كه مي‌تواند باني ايجاد حس خوشبختي در مادر شود؛ حسي كه براي گذراندن دوران سختيها به آن محتاج است(ص34)؛ موسيقي كه سهم زيادي در رشد و شكوفايي افراد دارد(ص38)آهنگ‌هايي كه معناهاي تكان هنده‌اي در بر دارند و تداعي كننده خاطرات خوش از دست رفته اند.«مي‌دانستم اين آهنگ‌ها معناي تكان دهنده‌اي براي خانم گاردنر دارند.(ص37) ايشي‌گورو با شناخت كامل از توانايي‌هاي ديدگاه من راوي ناظر يعني بياني خونسردانه،ايجاز در كلام وبيطرفي در روايت توانسته از راز‌هاي مگو عاطفي بين ستارگان موسيقي پرده بردارد. او در اين مجموعه هم از نوازندگان غير حرفه‌اي مي‌گويد كه سعي دارند به دنياي موسيقي راه پيدا كنند(تپه‌هاي مالون)و هم از موزيسين حرفه‌اي و موفق كه گرچه انتظار دارند هميشه مطرح باشند ولي به مرور زمان كنار گذاشته مي‌شوند.

    از بن‌مايه‌هاي مشترك متني مجموعه مي‌توان به اين نكات توجه داشت:

    1 - استفاده از من راوي ناظر و راوياني كه اكثرا نوازنده دوره گرد و جوان هستند( به جز داستان دوم كه راوي اشراف زيادي به موسيقي ندارد و داستان شبانه‌ها كه من راوي شركت كننده است.)

    2 - حس نوستالژيك به گذشته چه اين حس مخصوص منطقه‌اي خاص چون تپه مالون باشد و چه حسرت دوران خوش از دست رفته.

    3 - موزيسين‌هاي پير و حرفه‌اي كه دوران افول را در تنهايي روحي سر مي‌كنند.

    4 - شرح خانواده‌هايي فرو پاشيده يا در حال فرو پاشي.

    5 - حضور موسيقي و شب در تمام داستان ها. اتفاقات مهم داستاني اكثرا در شب رخ مي‌دهد.

    در داستان اول (خواننده) نوازنده‌اي دوره گرد به صورت تصادفي با «توني گاردنر» معروف رو به رو مي‌شود.خواننده‌اي كه آهنگ هايش تداعي كننده خاطرات دوران گذشته راوي است. بعد از آشنايي مختصر، گاردنر از او مي‌خواهد كه شبانه همراه او پاي پنجره اتاق همسرش بروند تا براي او شعري عاشقانه بخواند.راوي به مرور بر اساس صحبت‌هاي گاردنر متوجه مي‌شود كه او و همسرش با وجود علاقه شديد و به‌رغم ميل باطني بايد از هم جدا شوند. چراكه گاردنر «آن برو بياي قديم را ندارد»(ص39) و به نوعي نمي‌تواند ضامن آينده و خوشبختي همسر جوانش باشد.

    اينجاست كه نوازنده دوره گرد به تضاد بين دنياي

    بر ساخته شده موسيقي كه در آن جدايي را مورد نكوهش قرار مي‌دهد با دنياي واقعي كه جبر زمانه‌اش عاشق‌ها را از هم جدا مي‌كند، پي مي‌برد؛ به دنيايي كه خيلي سريع خوانندگان و نوازندگان معروفش رابه دست فراموشي مي‌سپارد.

    اما آنچه كه دراين داستان به اعتقاد نگارنده جاي كار دارد، بهانه روايت گاردنر است. به راستي چرا گاردنر بايداز «بيگانه‌اي از كشور‌هاي جديد»(ص23) يا يكي از اهالي كشور‌هاي كمونيستي (ص17)به يكباره بخواهد كه با او همراه شود:

    « به نظر به پاسخ‌هاي من بادقت گوش نمي‌كرد و تا آمدم عذر خواهي كنم و بروم يك مرتبه گفت:« چيزي هست كه مي‌خواهم با تو درميان بگذارم دوست من...»(ص21)

    و به چه دليل قانع كننده تري راز‌هاي زندگي خصوصي‌اش را چون به آغوش كشيدن ليندي بعد از شنيدن آهنگ«چت بيكر»، براي او افشا كند؟ آيا حس تنهايي و استيصال گاردنر يا ديدن يكي از علاقه مندانش مي‌تواند دليل كافي براي افشايراز‌هاي مگو باشد؟ به‌طوري كه خود راوي نيز از شنيدن مسائل خصوصي متعجب است و مي‌گويد«گفتم: آقاي گاردنر، مي‌دانم اين اصلا ربطي به من ندارد، امامي توانم درك كنم كه...»(ص33)

    به نظر مي‌رسد ايشي گورو در اين داستان گرچه به خوبي به تضاد‌ها بين گروه‌هاي موسيقي و جامعه آن اشاره كرده و بدون شعار دهي استيصال آدمي را در مقابل جبر‌هاي اجتماعي به تصوير كشيده ولي در بهانه روايت كمي كوتاهي كرده است. اين كوتاهي در داستان«نوازنده ويلون سل» نيز ديده مي‌شود، آنجا كه من راوي ناظر مانند داناي كل از ريزه كاري‌هاي برخورد «تيبور» با «الوئيز» مي‌گويد و درباره رفتار‌هاي زن اظهار نظر مي‌كند «چيز نگران كننده‌اي در رفتار زن وجود داشت»(ص209)

    جالب آن كه من راوي ناظر براي مستند كردن گفته هايش مدام يادآور مي‌شودكه«آن‌موقع به ما گفت»(ص190) يا «او براي ما شرح داد» در حالي كه تيبور چندان رفاقتي با راوي نداشته و بعد از ديدار دوباره هفت ساله حتي به او سلامي نيز نداده است. خود روايتگر نيز متذكر مي‌شود كه«اما نمي‌توانستم به اين فكر نكنم كه [تيبور‍‍] ما را تحويل نمي‌گرفت.چند نفر از ما اين طوري فكر مي‌كردند، نه فقط من..»(ص215) پس چگونه و به چه علت منطقي تيبور از لحظات بين خود و الوئيز براي راوي ناظر مي‌گويد،تا او مرور خاطرات كند،خود حكايتي است كه نگارنده نشانه متني برايش نمي‌يابد؟ اما آنچه كه دركنار اين معايب اندك به كازايشي گورو عمق مي‌بخشد، استفاده مناسب او از تضاد‌ها و تقابل‌هاي متني چون تضاد دو دنياي ياد ياد شده كاميابي/ناكاميابي، موفقيت/ شكست،تجربه/عدم تجربه، خواننده غيرحرفه‌اي و جوان در برابر خواننده حرفه‌اي و پير و همچنين اين هماني بين شخصيت‌هاي داستاني است.اين هماني بين «تيلو،نوازنده‌اي حرفه‌اي » با راوي جوان داستان «تپه مالون» كه يكي آينده ديگري است و اين هماني بين زن تيلو با اميلي داستان دوم كه هر دو به نوعي حس مي‌كنند همسران‌شان كم آورده‌اند و به اميد چشم‌اندازي جديد مي‌مانند. نگارنده نيز در اين مجال اندك تنها به اميد خوانش كارهاي جديد نويسنده، سخن را كوتاه و خواندن كتاب را به دوستان پيشنهاد مي‌كند.

    تهران امروز/فرحناز علیزاده

     

    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی