26 مهر 1389
«دوست دارم تاكيد كنم كه اين كتاب به عنوان جايگزيني براي كتابهاي تاريخياي كه در مدارس تدريس ميشود، نيست و نخواهد بود، چراكه آنها در خدمت اهدافي كاملاً متفاوتند. من قصد دارم خوانندگانم در آرامش باشند و تاريخ را بدون نياز به نتبرداري از اسامي و تاريخها دنبال كنند. همچنين قول ميدهم از شما درباره آنها نپرسم!»
جملات بالا برگرفته از ديباچه نسخه تركي كتاب «تاريخ مختصر جهان» نوشته «ارنست گامبريج» است. عمده شهرت اين نويسنده اتريشي به واسطه نگارش كتاب «تاريخ هنر» است؛ كتابي جامع كه به منظور تدريس آكادميك و به سال 1950 نوشته شده است. «گامبريج» در «تاريخ جهان» كه عنوان اصلياش «تاريخ مختصر جهان براي جوانان» است قصد تاريخنگاري متعهدانه ندارد. اين كتاب توسعه زندگاني بشر از زمان انسان غارنشين تا پيامدهاي جنگ جهاني اول را به ترتيب تاريخي بازگو كرده است. در كتاب برخي عقايد و مذاهب نظير اسلام، مسيحيت، يهوديت، هندو و بودا بررسي شده و نويسنده اين بررسي و شرحها را در قالب حكايات و داستانهايي از افراد و وقايع تاريخي گنجانده است.
«گامبريج» در اين كتاب به دنبال نامها و سالهاي دقيق نيست بلكه خود را در قامت يك راوي كه تنها بازگوكننده وقايع تاريخي با زباني ساده است نمايان ميكند. البته اين كتاب در سال 1935 و زماني كه «گامبريج» تنها 25 سال سن داشته نوشته شده است. به گفته «لئوني گامبريج» نوه اين نويسنده، كتاب حاصل مكاتبات «گامبريج» با يكي از آشنايان نوجوانش است كه از او درباره رساله دكترايش سوالاتي ميپرسيد.
«گامبريج» حين پاسخ دادن به اين نوجوان دست به تجربهاي جديد ميزند و تاريخ را با زباني قابل فهم براي كودكان و نوجوانان مينويسد. از نظر او بچههاي باهوش ميتوانند وقايع به ظاهر پيچيده تاريخي را درك كنند، اگر تاريخ با اصطلاحات قابل فهم براي آنها تعريف شود. اين كتاب از نظر «گامبريج» مدخلي است كه نوجوانان و جوانان را با تاريخ زندگي بشر آشنا ميكند و دريچهاي ميشود براي مطالعات جديتر و كاملتر. «گامبريج» در فصول مختلف كتاب به عنوان راوي وارد متن ميشود و گويي خاطراتش را تعريف ميكند. او در مواجهه با حقايق تاريخي با زباني نرم و بدون موضعگيري حوادث را شرح ميدهد و شادمانه از دستاوردهاي علمي و ادبي اعراب پس از اسلام تمجيد ميكند: «دو چيز وجود دارد كه من به ويژه از بابت آنها سپاسگزار اعرابم؛ نخست قصههاي دلانگيزي كه ابتدا سينهبهسينه نقل ميشده و سپس تحرير شده است و اكنون ميتوانيد آنها را در كتاب هزار و يك شب بخوانيد. دومين چيزي كه حتي از قصههاي هزار و يك شب هم شگفتانگيزتر است... نظام نگارش اعداد است.»
از نظر «گامبريج» ابداع عددنويسي و چيدمان از چپ به راست و نحوه دستهبندي دهگان و صدگان، خدمت بزرگ اعراب به غرب و بشريت بوده است. «گامبريج» از عدم وجود كشورهاي مستقلي چون «آلمان» و «ايتاليا» تا اواسط قرن نوزدهم ميگويد: «من افراد زيادي را ميشناسم كه قبل از به وجود آمدن آلمان و ايتاليا كودكان خردسالي بودند.» شايد به دليل همين نوع نگاه به تاريخ است كه كتاب او در زمان سلطه نازيها و به دليل «صلحطلبي بيش از اندازه» در ليست كتب ممنوعه قرار گرفت و جمعآوري شد.
نسخه نخست كتاب در 39 فصل نوشته شده بود اما «گامبريج» در اواخر عمر خود به بازخواني اين كتاب پرداخت و فصل چهلم را به آن اضافه كرد؛ فصلي كه حاصل رودررويي مستقيم او با مسائل تاريخي بود، زيرا او در جنگ جهاني اول 9 سال بيشتر نداشت و از همين رو كتاب او صرفاً محصول مطالعات تاريخي وي بوده نه بر اساس مشاهدات عيني. اما فصل چهلم اين كتاب حاصل ديدن جنگ جهاني دوم، ظهور و سقوط كمونيسم و همچنين بمب اتم است.
«گامبريج» در فصل چهلم پس از مذمت فاشيسم و بازگو كردن ويراني ناشي از حمله اتمي امريكا به هيروشيما و ناكازاكي در جريان جنگ جهاني دوم، به تمجيد از «ماشينيسم» قرن بيستمي ميپردازد. او افزون شدن ميزان توليد و به نوعي توليد انبوهه را مايه كم شدن گرسنگان جهان ميداند. از طرفي اذعان ميدارد كه هنوز در آفريقا و بخشهايي از آسيا گرسنگي عامل
مرگ و مير انسانهاست. وي پس از اشاره به فروپاشي شوروي و اتحاد دو آلمان سوالي مطرح ميكند؛ آيا امروزه به عصر طلايي وارد شدهايم؟ و با تحليلهايي پاسخ ميدهد: «حق داريم به آيندهاي بهتر اميدوار باشيم.»
فرناز معيريان روزنامه شرق
|