«تا آخر دنيا برايت مينويسم»، مجموعهاي از شعرهای كلاسیك عليرضا بهرامي از سوي انتشارات داستانسرا به چاپ رسيد.\
اين مجموعه از چهار بخش «دارم شبيه خودم حرف ميزنم»، «وجين»، «سفرنامه تندباد» و «اماننامه» تشكيل شده است كه به ترتيب سرودههايي از سالهاي 83 تا 85، پيش از سال 82، 74 تا 78 و 83 شاعر را در بر ميگيرند.
در اين ميان، «سفرنامه تندباد» شامل 6 دوبيتي است. دوبيتي دوم اين گونه است:
هميشه جادهها سمت غروبند/ تمام رودها غرق رسوبند/ بيابان در بيابان شورهزار است/ در اين غربت، همه اهل جنونند
و دوبيتي سوم: كسي آمد نگاهي ژرف آورد/ پس از قرني خموشي، حرف آورد/ اگرچه غرق آتش بود، اما/ درون كولهبارش برف آورد
ضربههاي ملايم تصويري، طبعآزمايي در وزنهاي مختلف، و حس آرامشي موعود كه شعرها قصد القاي آن را دارند، از ويژگيهاي اين مجموعه است.
«انتهاي شب» از غزلهاي خوش ساخت اين مجموعه محسوب ميشود:
خبر دهيد به دنيا، به پرشتابترين برد/ كه صد ستاره ديگر، از آسمان به زمين خورد/ خبر دهيد كه اين جا شهاببارش سختي است/ و كهكشان كه فرو ريخت، نبض ثانيه افسرد/ در آسمان حوالي، كمي مقابل خورشيد/ طلوع وحشي آتش، و باغ، يكسره پژمرد!/ - اگرچه متن گزارش موثق است، ولي باز/ به هر چه بوده و بايد، به هر چه هست، قسم خورد:/ به يك مكعب چوبي كه حاوي همهي اوست/ و دستهاي نجيبي كه در تلاطمش آورد/ سلامهاي دم صبح در تبسم سنگين/ نگاههاي غريبي كه شهر را نميآزرد -/ درست از وسط سرب و دود و آتش و پاييز/ خبر رسيد كه غمگينترين پرندهي ما مرد/ خبر چه تلخ و غمآلود؛ نوبت خود ما بود/ در انتهاي پيامي كه طاقت همه را برد
البته در چنين غزلي كه بارها سطرهاي خوبش مخاطب را به شوق ميآورند، وجود كلمهاي مثل «آورد» كه بايد به ضرورت قافيه، با "واو" مضموم خوانده شود، كمي آزاردهنده است.
«تا آخر دنيا برايت مينويسم»، مجموعه شعرهاي كلاسيك عليرضا بهرامي، در زمستان سال گذشته به چاپ رسيده و در بهار امسال توزيع شده است. شمارگان اين كتاب 1000 نسخه و ناشر آن، داستانسراست.
ایبنا
|