شمار برگهايي كه تاريخ زندگي
ابونصر فارابي، اين فيلسوف غريب مسلمان را براي ما توصيف ميكند، از تعداد انگشتان دست بيشتر نيست كه تاريخ در نشان دادن و معرفي عظمت اكابر چه اندازه ممسك و بخيل است. بيمهري تاريخ به كنار، اما آنچه امروز بر بزرگي اين جفا ميافزايد و سيماي فارابي و ديگر حكيمان مسلمان را زير غبار زمختي از ناشناختگي پنهان و پنهانتر ميكند، مطالعات مستشرقان است در غبارزدايي از چهره فارابي و بزرگان ديگر، شرط اول قدم اين است كه بخواهيم و عزم آن كنيم كه از فضايي كه شرقشناسان در فارابيشناسي به وجود آوردهاند، بيرون رويم تا وقتي در اين فضاييم، هر چه بيشتر بكاويم و بكوشيم، در ناشناخته ماندن فارابي بيشتر فرو ميرويم.