«ريشهشناسي نمادهاي باستاني (رمزگشايي شعر شاعران پارسي: اخوان ثالث، ابتهاج و...)» نوشته احمد باراني به كوشش انتشارات ترفند منتشر شد. اين پژوهش تنها به بررسي نمادهايي ميپردازد كه در متنهاي آييني ايران كهن داراي ريشههاي فرهنگي، ديني و آييني اند./
«ريشهشناسي نمادهاي باستاني» كتاب پژوهشي است كه احمد باراني آن را به رشته تحرير درآورده است. به باور باراني، نمادها به شكل طبيعي يا حقيقياند كه به مرور زمان و به صورت ناخودآگاه، از سوي انسانهاي اوليه به صورت نمادين در زبان به كار رفتهاند و كم كم معني هنري آنها در كنار معني قاموسشان در ذهن كاربران زبان ماندگار شده است.
اين پژوهش بنا ندارد به بررسي همه نمادهاي موجود در شعر شاعران برگزيده بپردازد زيرا هدف نويسنده تنها بررسي نمادهايي است كه در متنهاي آييني ايران كهن داراي ريشههاي فرهنگي، ديني و آييني است. به همين دليل پيش از پرداختن به روشنسازي نمادها و ريشهشناسي آنها، در گفتاري كوتاه زمينههاي مكاني و زماني ايجاد چنين نمادهايي را در فرهنگ ايراني روشن ميكند.
نويسنده در بخش يك كتاب به اين مسأله پرداخته و كوشيده است نشان دهد ايرانياني كه خورشيد، آتش، شب و زمستان را در برابر يكديگر ميديدند، در چه سرزميني ميزيستند و زايش و زندگي در چنان سرزميني، چگونه در ساختن اين ديدگاه موثر بوده است كه خورشيد و آتش، آفريدگاني اهورايي پنداشته و در برابر شب، زمستان، سرما، برف و يخبندان بر ساختههاي اهريمن شناخته شوند.
در اين پژوهش روشن شده است كه انديشههاي ايران باستان بر پايه تضاد بنا شده است و اگر نمادي در اين نوشته شناسانده ميشود و از ضد آن سخن به ميان نميآيد، به اين سبب است كه نماد معرفي شده، داراي ريشههاي آشكار و برجسته در فرهنگ ايران باستان است و خواننده خود مفهومهاي متضاد با آنها را خواهد شناخت.
نكته ديگري كه در اين پژوهش روشن شده اين است كه در اين نوشته، توجهي به بسامد نمادها در متن شعر شاعران نشده است بلكه تنها نمونه يا نمونههايي برگزيده شدهاند كه در راستاي روشن ساختن نمادهاي مورد نظر بودهاند. هدف نويسنده توضيح نماد بهطور مطلق نبوده است و آنچه در اين زمينه درباره نماد گفته شده در حكم روشن ساختن اصطلاحي است كه پايه اين نوشته قرار گرفته شده است.
انتخاب دو شاعر به عنوان شاعران پايه در اين پژوهش به دو دليل بوده است، اخوان ثالث و ابتهاج بيش از ديگر شاعران روزگار معاصر، به نمادهاي كهن ايران زمين توجه داشته و از آنها استفاده آگاهانه كردهاند. اخوان، در شعر خود به باستانگرايي علاقه بسيار نشان داده است و ابتهاج نيز به عنوان شاعر نوگراي سنتپسند ميتوانست اخوان را به تكامل برساند.
اخوان در شعر نو قدرتمند بود و به شعر كهن نيز نيمنگاهي داشت و ابتهاج برعكس اخوان بيشتر به ساخت كهن شعر توجه داشته و البته به شعر نو نيز پرداخته است او نيز به نمادگرايي علاقه بسيار دارد. در متن اين پژوهش، اگر از شعر اين دو شاعر بهره برده باشيم، ارجاع در متن و در پايان شعر آمده است و ما به نام اخوان، ابتهاج، نام كتاب و صفحه بسنده كردهايم. ولي اگر ارجاع به اثري ديگر باشد، نشاني آن در پانوشتهاي پايان كتاب آمده است.
به باور باراني، دستور خطي كه در اين پژوهش استفاده شده، بر پايه دستور خط فرهنگستان زبان فارسي است. اجزاي واژههاي مركب، جدا شدهاند. «ي» ميانجي به جاي همزه كوچك به كار گرفته شده است «ها»ي نشانه جمع همه جا جدا نوشته شده است و چون اين نوشته ميتواند نوشتهاي آموزشي باشد، زبان آن ساده، روشن و آموزشي است.
اين كتاب در هفت بخش تنظيم شده است، گمان ميرود كه عدد هفت نماد مقدسي است كه نويسنده براي بخشهاي كتاب انتخاب كرده است. ايرانويج عنوان بخش نخست كتاب است كه ايرانويج، سرزمين كهن ايرانيان و چكيدهاي از ديدگاههاي ايرانيان باستان را دربردارد.
بخش دوم كتاب روشني و تاريكي نام گرفته است. در اين بخش خورشيد، فره، آتش و شب بررسي شده است. بخش سوم كتاب نيز زمستان و خزان نام دارد و توضيحاتي درباره سرما و ابر ارايه ميدهد. بخش بعدي كتاب به ديو و دروغ اختصاص دارد. بخش پنجم به باورهاي آييني ميپردازد و غم و شادي و بهشت و دوزخ را بررسي ميكند.
بخش ششم كتاب نمادشناسي رنگهاست و رنگ سپيد و سياه را بررسي ميكند. بخش هفتم كتاب نيز نمادشناسي جانوران را دربردارد و نمادشناسي جانوراني نظير خروس، سگ، گرگ، وزغ، بوم و خفاش را بررسي ميكند.
نويسنده كتاب معتقد است كه هر گاه به مطالعه باورهاي ديني و اساطيري انسانهاي بدوي بپردازيم، با انبوهي از نمادها كه هر يك معرف بخشي از عقايد آنان در مورد طبيعت، زندگي و مرگ بوده است برميخوريم. انسان بدوي در وراي پديدهها و حادثههاي طبيعي نيروهاي مرموز و ارواح نهفتهاي را ميبيند كه آن ارواح يا نيروها، علت موجوديت يا حادث شدن اين پديدهها يا حادثههاست. از ديدگاه آنان، جهان پر از نيروهاي مرموزي است كه پديدهها و حوادث مظهري از آن نيروها به شمار ميروند.
هيچ كس تا كنون نتوانسته سرآغاز تشكيل نمادها را در فرهنگ ملتها نشان دهد و احتمالا پس از اين نيز چنين نخواهد شد. نماد در فرهنگ ايراني نيز چون رويايي است كه آغاز آن ناپيداست زيرا هر نمادي ريشه در ناخودآگاهي بشر دارد به ويژه ناخودآگاهي تباري و همگاني به همين سبب خاستگاه نماد در غبار روزگاران و تيرگيهاي تودرتوي ناخودآگاهي گم شده است.
چاپ نخست كتاب «ريشهشناسي نمادهاي باستاني (رمزگشايي شعر شاعران پارسي: اخوان ثالث، ابتهاج و...)» نوشته احمد باراني، امسال در 168 صفحه و با شمارگان 2000 نسخه و بهاي 30000 ريال به كوشش انتشارات ترفند منتشر شده و در دسترس علاقهمندان قرار دارد.
ایبنا
|