25 خرداد 1387
كتاب «باران خلاف نيست» نوشته «كوروش علياني» به همت فرهنگسراي پايداري، سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران و نشر مستند منتشر شد.
علياني در مقدمه نوشته است: چند بار حضور در جلسهاي حاج اسماعيل دولابي تجربهاي تكرار نشدني است. وصفش، بررسياش، دانستن اين كه چه بود، راست بود يا راستتر بود يا چه، و كارهايي از اين دست از من ساخته نيست. تجربهاي بود و گذشت و خوش گذشت و رفت. هنرپيشهي خوب و معروفي هست كه آن چند جلسه كه ميان مردم نشستم و به حاجاسماعيل دولابي گوش دادم و دل دادم و جان دادم، او را مثل خودم ميان مردم ميديدم. سالها بعد از اين كه حاجاسماعيل دولابي از دنيا رفتف او فيلمي بازي كرد. در آن فيلم سه شخصيت عجيب من را ياد حاجاسماعيل دولابي ميانداختند. نقش هر سه را همين هنرپيشه بازي كرده بود. اين شايد نوعي اداي دين به مردي بود كه مدتي ما را مهمان سفرهي آرامشش كرده بود. من هم مثل او مهمان اين سفره بودم. ابزار كار من حالات بيان و چهره و تن نيست، ابزار كار من واژه است. اگر او كوشيد و سه بار _ يا سه بار _ حاج اسماعيل دولابي را بازي كرد تا مردم ببينند، من هم با واژهها صد و يكي دو روز كوشيدم مانند او را بسازم. من او نيستم. نخواهم بود. در آرزوي چون او بودن هم نيستم و نخواهم بود. اين تنها قدرشناسي اي كوچك بود از مردي كه ما را مهمان سفرهي آرامشش كرده بود. اينها كه ميخوانيد بازي من است، مثل بازي آن هنرپيشه. تقليدي است. اصل نيست. بنا هم نيست و نبوده كه اصل باشد. رنگ او را دارد، اما واژهها و گاه حتي نگاه من را. همچنين در مقدمه اين كتاب به قلم نشر مستند آمده است: يادداشت هاي كورش علياني همانطور كه خودش نوشته، اداي ديني است به حاج اسماعيل دولابي كه زماني خيليها را اسير محبت خود كرده بود. حرفهاي حاج اسماعيل نيست اما خواندني است و رنگ او را دارد. حاج اسماعيل بازماندهي نسلي از آدمهاي مذهبي اهل معنا بود. همه را به آسانگيري، گذشت و اطمينان به رحمت خدا دعوت ميكرد. مردي با چهرهي گندمي، موهاي كوتاه، شب كلاه مشكي و انگشتر عقيق و فيروزه، كه گنجينهاي از حرفهاي دلنشين، اميدآفرين و زيبا بود. كتاب «باران خلاف نيست» با 118 صفحه و قيمت دو هزار تومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
خبرگزاري فارس
|