کتاب :: زندگينامه داستايوسكي؛ به دور از تجليلهاي پياپي
زندگينامه داستايوسكي؛ به دور از تجليلهاي پياپي
1 شهريور 1389
كتاب «زندگي و آثار فيودور داستايوسكي از نگاهي ديگر» تنها روايتي تاريخوار از زندگي داستايوسكي نيست، بلكه نويسنده با تحليل شخصيت اين نويسنده روس و تأثير وقايع زندگي بر انديشههايش، با بياني گيرا و به دور از تجليلهاي پياپي و اغراقآميز، زندگينامهاي واقعبينانه و موشكافانه از وي ارايه ميكند.
تاكنون مقالات و كتابهاي متعددي درباره آرا و افكار داستايوسكي نوشته شدهاند كه بسياري از آنها بيانگر ارتباط انديشههاي او با موضوعاتي نظير دين، سياست، فلسفه و بهويژه جامعهشناسياند.
برخي از اين آثار نيز به شرح زندگينامه وي ميپردازند كه البته بيشتر آنها روايتي تاريخوار از يك زندگي است و چندان به چگونگي شكلگيري شخصيت و انديشههاي داستايوسكي كه بازتاب آن در كتابهايش مشهود است، نپرداختهاند.
بيترديد حوادثي كه در زندگي يك نويسنده رخ ميدهند، در موضعگيريها و تحول فكري او تاثيرگذارند، بنابراين زندگينامهها با بررسي رخدادهاي زندگي نويسندگان از اين ديدگاه، شرحي جامعتر و موثرتر از آن چه قصد ارايه آن را دارند، عرضه خواهند كرد.
كتاب «زندگي و آثار فيودور داستايوسكي از نگاهي ديگر» نوشته نويسنده لهستاني، استانيسلاو ماتسكهويچ نيز از همين دست زندگينامههاست كه نويسنده در آن با بياني گيرا و به دور از تجليلهاي پياپي و اغراقآميز از داستايوسكي، در پي ارايه يك زندگينامه واقعبينانه و موشكافانه از اوست.
داستايوسكي در روسيه دوران بردگي دهقانان و سپس آزاديشان يعني در زمان خودكامگي نيكلاي اول و تزار انقلابي، الكساندر دوم ميزيست.
نويسنده اين كتاب، داستایوسكی را نویسندهای بزرگ همتراز سروانتس، شكسپیر یا ولتر برميشمرد، اندیشمندی مسیحی و مدافع اصول اخلاق مسيحیت كه میتوان او را نه تنها با بالزاك قیاس كرد، بلكه در كنار فرانسیس آسیسی قدیس یا توماس قدیس نهاد و بررسی كرد. ماتسكهويچ همچنين سبك نویسندگی داستایفسكی را از نوع رمانسهای بولواری معرفي ميكند، چیزی از جنس داستانهای جنایی همراه با جعلیات، چاقوكشی، قتل و دزدی.
درباره برخي ويژگيهاي فكري داستايوسكي ميتوان گفت كه او از مذهب كاتولیك و فرقههای وابسته به آن نفرت داشت و مذاهبی را كه لوتر و كالوین پایهگذاری كرده بودند و نیز كلیسای انگلستان را زیر عنوان «فرقههای آیین كاتولیك» میآورد. او با خشم میگفت: «این از كفر هم بدتر است، مسیح فقط در كلیسای ارتدوكس زنده است.»
اين نویسنده، لهستانیها را خوار میشمرد، از یهودیان بیزار بود و از كل اروپای غربی نفرت داشت، هوادار تزارها بود و در میان نویسندگان بزرگ روس همنسل خود، یگانه سلطنتطلب جسور به شمار میرفت. اين سلطنتطلبي وي سبب شده است كه برخي انديشمندان روسي او را غولي بزرگ در ميان كوتولههاي فكري معرفي كنند كه در تصاوير هنري، مقالهها و مكاتباتش، ژرفترين و زيباترين نظام فكري ـ فلسفي را در قياس با تمام نظامهايي كه ميتوان در تقابل با سوسياليسم عرضه كرد، براي جهانيان باقي گذاشته است.
اين مسيحي اخلاقباور، سرمنشأ اصطلاح داستايوسكيزده نيز به شمار ميآيد. امروزه اين اصطلاح در توصيف احوال آدمهايي به كار ميرود كه در مرز جنون ايستادهاند، افرادي كه از چيرگي بر عواطف شيدايي و غريب خويش درماندهاند و اين ويژگيها شايد در خود داستايوسكي نيز يافت ميشدند.
برخي از نويسندگان موفقيت خود را مديون ويژگيهاي فردي و روحي خودند. به عنوان مثال، عدهاي مدعياند كه پائولو كوئيلو كه از برخي مشكلات روحي رنج ميبرد، حاصل افكار مغشوش و پراكندهاي كه به ذهنش هجوم ميآورند را بر روي كاغذ ميآورد و به دليل بياني گيرا و جذابيتهايي كه ويژه جهان معاصر است، به موفقيتهايي دست مييابد.
در اينجا بحث مقايسه داستايوسكي و پائولو كوئيلو مطرح نيست، اما چنين موضوعي را درباره نويسنده شهير روس نيز ميتوان بررسي كرد. او شخصيتهايي به اصطلاح داستايوسكيزده را در كتابهايش به تصوير ميكشد كه بخشي از موفقيتاش را مديون هيمن توصيفات است. شايد هم بتوان اينگونه تصور كرد كه داستايوسكي، خود شخصيتي كه به داستايوسكيزده تعبير ميشود را دارا بود و كتابهايش نيز بيانگر دغدغههاي همين شخصيت است. البته عموم نويسندگان به بيان دغدغههاي فكري و شخصي خود ميپردازند، اما دغدغه هر نويسندهاي با اقبال مواجه نميشود.
به گفته نويسنده اين اثر، مطالعه زندگينامه نويسنده روس از اين جهت شوقانگيز است كه در آن مدام به اشخاصي برميخوريم كه در فضايي «داستايوسكيزده» به سر ميبرند. بيوقفه با آدمهاي روبهرو ميشويم كه يك پايشان در تيمارستان است، خيالپروران، ماجراجويان، آدمهاي عجيب و غريب.
داستايوسكي روان بشر را طوري تجزيه و تحليل ميكرد كه گويي از ميكروسكوپ استفاده ميكند. او كژيها و كاستيهاي بشر را براي روشنتر ديدن و دقيقتر شناختن و بهتر توجيه كردن آنها به شكلي افراطي بزرگنمايي ميكرد. رمانهاي داستايوسكي فريادي دايمي و نقل رسوايي مستمرند. اين پيامد روش مشاهدهگري نويسنده است كه حتي عواطف خاموش و معمولا نهفته انسان را بلند جار ميزند. خرق عادت و شگفتي روش داستايوسكي نيز در همين نكته است.
نكته ديگري كه نويسنده بر آن تأكيد ميكند، نقش همسر داستايوسكي، «آنا» در زندگي اوست. به گفته ماتسكهويچ، اگر «آنا» در زندگي اين نويسنده حضور نداشت، شايد كتابهاي او انتشاري گسترده نداشتند و شهرت امروز داستايوسكي براي وي به ارمغان نميآمد.
چاپ نخست كتاب «زندگي و آثار فيودور داستايوسكي از نگاهي ديگر» با ترجمه روشن وزيري در شمارگان 1650 نسخه، 293 صفحه و بهاي 56000 ريال از سوي نشر ني منتشر شد.