کتاب :: نگاهی به كتاب گذار به دموكراسي اثر حسين بشيريه
نگاهی به كتاب گذار به دموكراسي اثر حسين بشيريه
4 خرداد 1389
"نوسان ساختار قدرت سياسی در رژيم فعلی ايران به گونهای است كه میتوان از امتناع ساختاری گذار به دموكراسی در آن سخن گفت." اين نتيجهای است كه حسين بشيريه در پايان يكی از فصلهای كتاب "گذار به دموكراسی" میگيرد. كتاب "گذار به دموكراسی" مجموعهای است از چند مقاله كه به كوشش حسين بشيريه منتشر شده است. در اين كتاب، سه مقاله به قلم حسين بشيريه، چهار مقاله ترجمه شده از زبان انگليسی و يك مقاله، نوشتهي منصور انصاری است. سه مقالهاي كه نوشتهي حسين بشيريه است و سه فصل اول كتاب را تشكيل میدهند، در واقع چهارچوب اصلی آرای مطرح شده در كتاب هستند و مقالات بعدی به نوعی به مسائل فرعیتر در زمينهي "گذار به دموكراسی" میپردازند. عنوان اولين مقالهي اين كتاب، "موج جديد نظريههای گذار به دموكراسی" است. بشيريه در اين مقاله بيشتر نظريههای متأخر درباره گذار از رژيمی غير دموكراتيك به رژيمی دموكراتيك را بررسی میكند. او نظريههايی را كه درباره شكلهای مختلف گذار از رژيم اقتدارطلب به نظام دموكراتيك، زمينههای اجتماعی و كارگزاران گذار به دموكراسی و فرايند استقرار و تحكيم دموكراسی در كوتاه مدت وجود دارد، صرفا مطرح میكند تا در مقالات بعد با استفاده از اين پايهي نظری نمونههای واقعی گذار به دموكراسی و نيز مورد ايران را تحليل كند. يكی از نكات مهم اين مقاله، تأكيدی است كه بشيريه بر نقش نخبگان حاكم (هیأت حاكمه) در فرايند دموكراتيزاسيون میكند. او مینويسد «اين باور رايج كه دموكراسی در نتيجهي عواملی چون رشد اقتصادی، توسعه و بالا رفتن سطح سواد به وجود میآيد در سالهای اخير به نقد كشيده شده است». به نوشتهي او، در نظريههای جديد آن عوامل ديگر شرط كافی برای دموكرات شدن نيستند، هرچند هنوز شرط لازم به حساب میآيند. در تئوریهای جديد تركيب هیأت حاكمه، وزن نيروهای اقتدارگرا و تحولخواه در اين هیأت، چگونگی تعامل اين نيروها با يكديگر و مسائلی از اين قبيل نقش زيادی در گذار به دموكراسی و يا منتفی شدن گذار به دموكراسی در يك نظام سياسی دارند. دومين مقالهي كتاب، به بررسی زمينهها و دلايل فروپاشی نظامهای غيردموكراتيك میپردازد. در اين مقاله بحرانهای سياسی كه ممكن است به فروپاشی يك نظام غيردموكراتيك بيانجامد و نيز ويژگیهای اجتماعی تأثيرگذار بر فروپاشی يك رژيم غيردموكراتيك بررسی شده است. به عقيدهي بشيريه، يك نظام سياسی غيردموكراتيك ممكن است در سطح سياسی به چهار نوع بحران (بحران مشروعيت، كارآمدی، همبستگی و ايدئولوژی) دچار شود. از طرف ديگر او عقيده دارد كه چهار ويژگی و زمينهي اجتماعی عمده وجود دارد كه میتواند بر فروپاشی رژيم غيردموكراتيك و گذار آن به يك نظام دموكراتيك مؤثر باشد. حسين بشيريه از نارضايتی عمومی، سازماندهی اين نارضايتی، ايدئولوژی مخالفت و مقاومت و رهبری مخالفان حكومت به عنوان چهار مورد از عوامل مؤثر بر گذار نام میبرد. در پايان فصل دوم كتاب، تك تك اين شاخصها در چهارده كشور به عنوان نمونه بررسی شده است. بشيريه سعی كرده است نظريه خود را با تطبيق بر شرايط كشورهای آرژانتين، برزيل، شيلی، پرتغال، اسپانيا، يونان، لهستان، روسيه، كره جنوبی و تايوان به عنوان نمونههای موفق و سودان، ايران، برمه و پاكستان به عنوان نمونههای ناموفق "گذار به دموكراسی" بيازمايد. شايد اين بررسی كه به نوعی تاريخ مختصر اين كشورها در سالهای گذشته نيز هست، يكی از جذابترين بخشهای كتاب باشد. بشيريه در سومين فصل كتاب سعی میكند پايه نظریای را كه در دو مقاله قبل بنا كرده است، برای تحليل موانع گذار به دموكراسی در ايران به كار گيرد. او در آخرين بخش مقاله قبل و در جايی كه نمونههای موفق و ناموفق گذار به دموكراسی را بررسی میكند، ايران را بين كشورهای غيردموكراتيك مینشاند و حكومت فعلی آن را "حكومت دينی در شكل ولايت فقها" مینامد. بشيريه عقيده دارد در بين نظريههايی كه در مقاله اول مطرح كرده، نظريهای كه نقش نخبگان حاكم در فرايند گذار به دموكراسی و يا امتناع گذار به دموكراسی را نقشی اساسی میبيند، برای تحليل شرايط ايران مناسبتر است. او مینويسد: «گرچه از حيث عوامل ساختاری و درازمدت مثل توسعه اقتصادی، گسترش آموزش و ارتباطات، نوسازی اجتماعی، گسترش طبقه متوسط جديد، پيدايش جامعه مدنی و غيره زمينههای مناسب برای گذار به دموكراسی در ايران فراهم آمده است اما از حيث عوامل سياسی و كوتاه مدت، گذار موردنظر دچار امتناع شده است». بشيريه همچنين در پايان اين مقاله نتيجه میگيرد كه رژيم سياسی فعلی ايران از لحاظ ساختاری امكان تبديل شدن به يك رژيم دموكراتيك را ندارد: «به نظر میرسد كه ساختار قدرت سياسی با توجه به مبانی حقوقی و اجتماعی نظام، مستعد ايجاد يكی از سه شكل رژيم است: يكی پوپوليسم كه محصول تمركز و انحصار قدرت سياسی از يك سو و جامعه تودهای فعال و بسيج پذير بود، به نحوی كه در دهه ۱۳۶۰ پديدار شد. دوم شبه دموكراسی معلق كه برآيند ميزانی از عدم تمركز و رقابت در قدرت سياسی از يك سو و جامعه مدنی نسبتا فعال بود، به شيوهای كه در دوران اصلاحات مشاهده شده است. و سوم رژيم محتملی كه به واسطه تعليق فرايند گذار به دموكراسی پديد میآيد و حاصل تركيب تمركز و انحصار قدرت سياسی از يك سو و ظهور جامعه تودهای منفعل و يا بسيجناپذير از سوی ديگر است. به عبارت ديگر، با توجه به نوسان ساختار قدرت سياسی ميان سه شكل رژيم نامبرده میتوان از امتناع ساختاری گذار به دموكراسی در آن سخن گفت».
« گذار به دموكراسی » اثر حسین بشیریه در شمارگان 1100 نسخه و قیمت 5700 تو مان توسط انتشارات نگاه معاصر منتشر و راهی بازار نشر شده است.