مجموعه داستان" سگها ، آدمها " نوشته خانم نویسنده فرشته مولوی شامل ده داستان كوتاه به نامهای "كلاغ هندی ، طبل نیمه شب ، ایستگاه زرد ،همه بهارها ، وهن ، خاله مومی ، همه روزهای خدا ، دوری دیگر ،خداداد خوش است و سگها و آدمها " بلندترین داستان ایستگاه زرد و كوتاهتر ین داستان مجموعه "همه بهارها " می باشد .طبق یادداشت نویسنده- در ابتدای كتاب- داستانها در گذر پانزده ساله حدود 1360الی 1375 نوشته شده اند داستان وهن را كه می خوانیم صف كوپن گواه و شاهد آن روزهای كشور است . داستان های مجموعه" سگها و آدمها " به دلیل شباهت اسمی آدم را به یاد داستان كوتاه " موش ها و آدمها" نوشته ی جان اشتاینبك برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1937می اندازد كه داستان غم انگیز "جرج میلتون و لنی اسمال "دو كشاورز مهاجری كه در دوران ركود اقتصادی آمریكای آن روزگار مجبور به مهاجرت از كالیفرنیا شده بودند رابه تصویر می كشد. اما مجموعه داستان "سگها ، آدمها " حكایت غم غربت ،بیرحمی و قساوت گمشدگی ،تنهایی ، مهاجرت ، عشق و خاطرات خوب و بد گذشته ی آدمهاست كه در فضای جغرافیایی هند تا ایران كه ازنگاه تیزبین نویسنده مولوی دور نمانده است . دراینجا برای اجتناب از كلی گویی به بررسی سه داستان مجموعه می پردازم • همه بهارها همه بهارها داستانی است راوی به مرور خاطرات خوب گذشته زندگی اش با زهراجان می پردازد جان نشان صمیمت و عزیز بودن ومحترم بودن است .زهرا با مشخصه هایی كه می شناسیم دخترك شیطان صفتی كه درهمسایگی راوی است كه صفا و صمیمیت از رفتارها و سكناتش ساطع می شود.داستان با روایتهای گوناگون خوب توانسته است دلبستگی نرگس بانو و زهراجان را خوب به تصویر بكشد .فیدبكهایی از حال و گذشته با زوایای دید متنوع از زهراجان و مادرش نرگس بانو می دهد، به غنای داستانها افزوده است . داستان گرچه واگویه خاطرات است اما باور پذیر است . آدمهای داستان آدمهایی دوراز دسترس نیستند بارها آنها در زندگی پیرامونی خویش دیده ایم . • خاله مومی داستان " خاله مومی " بیشتر به شكوائیه شبیه است درد دل زنی بیوه كه از هیزی گریهای آدمهای محیط كار گلایه دارد .داستان شرح حال خانمی است كه در مكان تنگی مشغول تایپ و با دستگاه تایپ خود درد دل می كنداو شغلش را دوست دارد .مدیر سازمان چشم به او دارد ،اورا به مكان تنگی انتقال دادند تا مجبور به اتنخاب شغل منشی گری ،كه دوست ندارد ،بشود. داستان انگشت اشاره به مشكلات زنان بالاخص زنان بیوه در محیط كار دارد كه از عارضه های موجود در محیط های كاری جهان سوم است .داستان پرداخت خوبی دارد مارا با تمام كاراكترهای موجود در داستان آشنا می كند . • سگ ها آدمها آخرین داستان مجموعه داستان " سگها و آدمهاست " بهترین داستان از نظر من هم به لحاظ نوع روایت و هم به لحاظ نثر شاعرانه و فیلسوفانه و هم بهره گیری از عنصر تقارن و تشابه كه توانایی قلم خانم نویسنده مولوی را نشان می دهد .داستان بیشتر مفهوم گرا و تجرد اندیش است . راوی مادری است كه فرزندی دارد ی به اسم یوسف كه مریض احوال است .ویاكریمی پشت پنجره اتاق نشسته است . داستان در فضای وهم آلود می گذرد .در شهری كه انسان گلوله اسلحه اش سمت سگها نشانه رفته است و هردم توله سگی تنها می ماند .نویسنده به این قساوت آدمها اعتراض می كند (وقتی كیفر برهان قاطع است مجرم بودن یا مجرم نبودن مساوی است كاف باید محاكمه شود و نفس محاكمه یعنی مجازات همین و همین ص111 ) اما امید به بقای نسل ها و اصالت ها اورا شجاعانه به اعتراف وامی دارد . (پس همیشه توله سگی باقی می ماند ص111) داستان سگ ها و آدم ها نشان می دهد كه تنهایی و رنج همواره با انسان بوده و هست در هر عصری یوسفی هست كه گرفتار چاهی می شود راسكولینكوفی گرفتار عذاب و سرزنش و ابراهیم خلیل اللهی گرفتار آتش جهل وحماقت نا اهلان روزگار .حال نویسنده یوسف فرزند خودش را به یوسف پیامبر گرفتارچاه تشبیه می كند كه یعقوب پدر دلواپس و نگرانش است * بیشتر داستانها ی مجموعه بدون دیالوگ هستند جز دو داستان ایستگاه زرد و دوری دیگر .راوی در موضع دانای كل حوادث داستان و محور بودن شخصیت ها را به ما می شناساند . آوردن دیالوگها اطلاعات و احساسات را به خواننده منتقل می كند و به زیبایی اثر می افزاید البته نبود دیالوگ در مجموعه داستانهای" سگ ها آدمها "نقص نیست اگر بود بهتر بود * زن محور و سوژه ی بیشتر داستان های مجموعه است كه شاید به دلیل زن بودن خود نویسنده باشد در داستان "كلاغ هندی " راوی زنی است كه به هند سفر كرده است در داستان "طبل نیمه شب" راوی زنی تنها با فرزند ش كه انتظار آمدن همسرش را می كشد داستان" همه بهارها" روایت خاطرات خوش دو زن بنامهای زهرا جان و نر گس بانو داستان" خاله مومی "شكوائیه زن شاغل بیوه از روزگار و محیط كارش سگ ها و آدمها هم روایت زنی تنها با فرزند بیمارش و داستان ایستگاه زرد حكایت مادربا فرزند خردسالش و پسرخاله اش • داستانهای مجموعه تاكید بر تنهایی انسان می گذارد تنهایی ها تحمیلی است همیشه عامل خارجی مسبب آن است خواست و اراده آنان نیست .تنهایی انسان ها از فاصله دو انسان زیر سقف (داستان طبل نیمه شب )تا تنهایی بدون یار و همسر(كلاغ هندی و سگها و آدمها و خاله مومی ) را نیز شامل می شود

علی رشوند / خبرگزاري مروز

درخواست کتاب	راهنماي خريد	سبد خريد	چاپ صفحه	ارسال به دوست