صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    1 آذر 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 2817
    ديروز: 6822
    جمع کل: 30527922
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    کتاب :: نگاهي به مجموعه داستان «هفت» نوشته مختار عبداللهي
    نگاهي به مجموعه داستان «هفت» نوشته مختار عبداللهي

    26 ارديبهشت 1389

    هفت

    از همان ابتدا مخاطب مجذوب كتاب مي‌شود. طرح جلد ساده اما زيبا و جذاب و حتي جنس كاهي كاغذ، مخاطب را ترغيب به باز كردن كتاب مي‌كند. جمله بالاي داستان «هفت» كمي چالش‌برانگيز است. اين جمله كه احتمالا از خود عبداللهي است، بسيار كلي است و جاي بحث دارد، اما مخاطب را با خود درگير مي‌كند.

    «هفت» به نحوي در مذمت پوچ‌گرايي است. فردي به‌خاطر شهرت «هفتي» شدن، خود را از طبقه هفتم ساختماني به پايين پرت مي‌كند. در طبقه‌هاي زيرين و در آن فرصت اندك چيزهاي زيادي مي‌بيند و روايت مي‌كند. در آخر به زمين مي‌افتد و طبق انتظار مي‌ميرد. مردمي كه بالاي جسدش جمع شده‌اند مي‌گويند از طبقه نهم افتاده، اما شاهد عيني با اطمينان مي‌گويد از طبقه پنجم افتاده!! و فرد به خواسته پوچش كه همانا هفتي شدن است نمي‌رسد.
    «عاقبت من و حاجي» داستاني ساده اما در عين حال چندلايه است. در ظاهر سگي به دنبال غذا براي بچه‌هاي خود است اما عمق داستان روايتي تلخ از زندگي سخت و مرگ در بدبختي قشر ضعيف جامعه و بي‌اعتنايي اغنياست. اوج اين سنگدلي در جمله آخر است: «خدا رحم كرد اين دفعه سگ بود...»
    «ضيافت» بيان هنرمندانه‌اي است در اعتراض به قوانين دست‌وپاگير اجتماعي.
    اصرار نويسنده در لو ندادن جنس فيزيكي نازي در «تله‌موش» بجا به نظر نمي‌رسد و باعث آزرده خاطرشدن مخاطب بابت رودست خوردن نيز مي‌شود. همچنين زنداني در انتظار اعدام تا قبل از آمدن زندانبان بيش از حد آرام نشان مي‌دهد در حالي‌كه آدم ترسويي است (موقع آمدن زندانبان مثل بيد مي‌لرزد) و انگار وجود يا عدم وجود نازي و بچه‌اش از اعدام او واجب‌تر است!
    «ستاره‌هاي بي‌نظم» ‌خوب روايت شده اما به اعتقاد من حرفي براي گفتن ندارد و در كل سطحي‌تر از آن است كه كنار هفت داستان ديگر قرار بگيرد. كاش عبداللهي در انتخاب اين داستان براي اين مجموعه قدري تامل مي‌كرد.
    «مگس را له نكنيم...» نقطه‌عطف اين مجموعه است و سهم بسزايي در درخشان بودن اين مجموعه دارد. جمله پشت جلد (آيا هيچ‌گاه زندگي را جوري كه نيست ديده‌اي...) بعد از خواندن اين داستان است كه در ذهن نمود پيدا مي‌كند. سگي مي‌ميرد، پسركي روان‌پريش دست به قتل مي‌زند، دادستان با زنش تلفني بحث مي‌كند و خلاصه همه‌چيز دست به دست هم مي‌دهند تا بي‌گناهي نجات يابد. جالب‌تر از همه نوع روايت است. مگس (راوي) بسيار آشنا است، فضاهايي كه روايت مي‌كند آشنا هستند و به خواننده لذتي خاص دست مي‌دهند.  اما «زندگي شايد...» داستاني است پيچيده، به پيچيدگي روح انسان. كندوكاوي است در زواياي شخصيت و روح آدمي. داستاني سرشار از جملات ناب و كنايه‌هاي ماهرانه است، اثري متفاوت از ديگر كارهاي اين مجموعه. به همين شرح اندك از اين داستان بسنده مي‌كنم و در فرصتي مناسب به تفصيل از اين داستان خواهم گفت.
    بدون شك هدايت پرچمدار داستان‌نويسي ايران است و البته بيشترين تاثير را بر هم‌نسلان و همچنين نويسندگان پس از خود گذاشته. اما برخي نويسندگان جوان، درست يا غلط موفقيت را در ادامه دادن و كپي‌برداري از «هدايت» مي‌بينند كه مسلما قلم هيچ‌يك به آن اندازه توانا نيست. همگي سعي در بيان عقده‌ها و حقارت‌ها و البته ترسيم همان فضاي سرد، گزنده و تلخ داشته‌اند. بديهي است كه تكرار آن روال ملال‌آور نه‌تنها بسياري از نويسندگان را بعد از ارائه اولين اثر محو كرده بلكه تاثير بدي نيز بر مخاطبان امروز داستان ايراني گذاشته است.  عبداللهي بي‌تاثير از هدايت نيست، اما به درستي و با هوشياري از خلق فضاي بسيار سياه براي داستان‌هايش احتراز كرده و همان عقده‌ها، حقارت‌ها و تلخي‌ها را در محيطي گرم، جذاب و حتي گاهي متناقض و طنزآميز بيان مي‌كند. فضاي داستان‌هاي عبداللهي به شكل غيرواقعي سياه نيست اما سياهي‌ها را نشان مي‌دهد و اعتراض مي‌كند. مجموعه «هفت» صداي فرياد اعتراض عبداللهي و همفكرانش است بدون آنكه در روايتش اغراق و تكلف باشد. اعتراض به پوچ‌گرايي، به قوانين دست و پا گير اجتماعي، به گم شدن انسانيت، به عجول بودن در قضاوت و به ... فرياد اعتراضي كه هيچ‌كس آن را نخواهد شنيد!
     
     
     
     
     
     
    سيدمهدي دانيالي / روزنامه فرهیختگان
    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی