کتاب :: نگاهی به مجموعه شعري از احمدرضا احمدي با نام «روزي براي تو خواهم گفت».
نگاهی به مجموعه شعري از احمدرضا احمدي با نام «روزي براي تو خواهم گفت».
10 خرداد 1388
اين روزها نشر ثالث مجموعه شعري از احمدي منتشر كرده است با نام «روزي براي تو خواهم گفت». مجموعهاي از آثار اخير اوست كه شامل دو قسمت ميشود. هر چند كه خود وي در كتاب اشارهاي نكرده است. اما با نگاهي به ساختار كتاب خود ميتوان به اين نظر رسيد كه دو بخش كتاب را تشكيل ميدهند. بخش نخست شامل شعرهايي است كه با تقطيع سطري معمول در شعر آزاد نوشته شده است. سپس بخش دوم شعرهايي است كه با سطربندي نثرگونه نوشته شدهاند و مشخص است كه شاعر از آوردن آنها به شكل منظم و پشت سرهم قصد و هدفي دنبال ميكرده است. از احمدي تجربه منتشر شدن مجموعههاي نثرگونه همچون «نثرهاي يوميه» را داريم و شايد در اين سالها تنها او بوده كه در قالب نثر – يا به عبارتي نثرهاي شاعرانه – نيز تجربههايي را ارائه داده است. درباره «روزي براي تو خواهم گفت » ميتوان اشاره كرد كه روند آثار احمدي به لحاظ شاخصههاي شعري مثل ساختار، فرم، زبان و... – با توجه به اينكه پركار است ـ نه تنها افت نكرده و در آن افول نميبينيم كه هر مجموعه تازه او شادابتر و بانشاطتر از مجموعههاي پيشش ميشود و تجربههاي تازهتري را بدست ميآورد. اما به لحاظ درونمايه و محتواي آثار او مساله طور ديگري است. اگر كسي با آثار احمدي خو گرفته باشد و شعرهاي او را از دفتر اولش تا كنون دنبال كرده باشد ميداند كه دو مفهوم كلي فلسفي يعني زندگي و مرگ پررنگترين مفاهيم آثار او هستند كه همواره در جدلي ستودني با يكديگر قرار دارند. او از زندگي مينويسد تا مرگ را بترساند و از مرگ ميگويد كه زندگي را فراموش نكند. در اين جدل است كه ميتوان تمامي عناصري را كه يك انسان – و شايد فقط شاعر – با آنها در طول نفس كشيدنش درگير است را به روي كاغذ بياورد. در اين مجموعه نيز اين جدل در درونمايه شعرهاي او ادامه پيدا كرده است. اما با دقتكردن ميتوان فهميد كه رنگ خاكستري مرگ در آثار احمدي پررنگ تر از پيش است. اگر در آثار قبلي از مرگ حرف زدنش را بايد در تصاوير و شاعرانهگيهاي شعرش يافت، اما در اين مجموعه بهطور مستقيم از مرگ و حس كردن وجوديت آن حرف ميزند. در آثار احمدي همواره شكل نوشتن گونههاي مختلفي داشته است. اين مساله را به واقع ميتوان از همان مجموعه شعر «طرح» كه نخستين كتاب اوست دريافت. در بخش دوم «روزي براي...» كه اشارهاش در بالا رفت نيز شكل نوشتاري شعرها نثرگونه است. اين مساله را ميتوان از چند منظر نگاه كرد. ولي شايد نزديكترين منظر اين باشد كه احمدي با توجه به حس و تفكري كه در اين نوشتههايش داشته، لزومي براي تقطيع شعرگونه سطرها نديده است و در واقع احساس كرده با شكل نثرگونه نوشتن آنها هيچ لطمهاي به شاعرانهگي آنها وارد نميشود كه به واقع نيز چنين است.