پيمان هوشمندزاده از نويسندگاني است كه تبحر فوق العادهاي در ايجاد موقعيتهاي داستاني دارد، اين نويسنده كه با مجموعه «دوتا نقطه» حضور خود را در عرصه داستاننويسي اعلام كرد هم اكنون با مجموعه «ها كردن» اين حضور را قوت بخشيده است.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا) اين مجموعه داستان كه ساختاري اپيزوديك دارد در بردارنده چهار داستان است كه هركدام موقعيتي جداگانه دارند اما به لحاظ فرمها و ديدگاههاي كلي به گونهاي تكميل كننده همديگرند.
پيمان هوشمندزاده در اين كتاب سعي كرده است گونهاي ديگر از موقعيتهاي فردي را به تصوير بكشد، موقعيتهائي كه معمولا پيچيده در يك نوع طنز اجتماعي تجلي يافته در تار و پود شخصيتهايي ايستا هستند.
شخصيتهايي كه هوشمندزاده در اين مجموعه خلق كرده از يك منظر هيچ تفاوتي با ديگر شخصيتهاي مشابه در آثار ديگران ندارد و حتي ميتوان رد پاي ديگر نويسندگان را در آن يافت اما برخورد او با موضوعات كاملا تكراري برخوردي كاشفانه است كه در آثار ديگران كمتر نمونهاش را سراغ داريم. هوشمندزاده تا اين جاي كار نويسندگياش نشان داده كه نويسنده لحظههاست، يعني اين كه به خوبي ميتواند از كوچكترين اتفاقات زندگي، داستاني قابل تامل بنويسد.
ماجراهائي كه در مجموعه داستان «هاكردن» ميگذرند ماجراهائي كاملا ملموس هستند كه به هيچ وجه نميتوان عنصر واقعنگاري را از آنها حذف كرد، اين ماجراها كه بدون پرداختهاي اصولي در داستاننويسي هم ميتوانند براي خواننده قابل پذيرش باشند نشان دهنده اين واقعيت مهم است كه نويسنده مانند ديگر نوشتههايش در لحظهها نفوذ ميكند و چيزهائي را در دنياي پيرامون خود ميبيند كه منحصر به نگاه خود اوست.
موقعيتهايي كه هوشمندزاده در كارهايش ميسازد موقعيتهايي كاملا سادهاند و مخاطب خيلي زود با آنها درگير ميشود و حتي خودش را در ساخت و ساز آنها سهيم ميداند.
به تعبيري ميتوان گفت كه در پس ساختار ساده نوشتههاي هوشمندزاده رگهاي از نويسندگي مدرن يعني رعايت سهم مخاطب و اجازه ورود او به لايههاي ذهني نويسنده مشهود است كه اظهار نظر درباره داستانها را دشوار ميكند.
بدون ترديد ميتوان گفت كه هوشمندزاده با دستمايه قراردادن لحظههايي از زندگي موفق ميشود جرياني آرام از طنز و جديت را در هم بياميزد و به جهاني تازه در داستان دست پيدا كند كه ياد آور نويسندهاي بيادعا اما موثر در روند رشد ادبيات داستاني باشد.
استفاده به جا از اصطلاحات روزمره و به كارگيري آنها در بهترين لحظات داستان يكي ديگر از محسنات كارهاي هوشمندزاده است، اصطلاحاتي كه او در كارهايش از آنها استفاده ميكند بدون هيچ فاصلهاي مربوط به جامعه امروز است و دوبارهسازي و ترميم آنها ضرورتي است كه يك داستاننويس بايد به خوبي از عهدهاش بر آيد كه خوشبختانه در كارهاي نويسنده مورد بحث اين چنين است.
هوشمندزاده با تمام ظرافتهايش در عالم نويسندگي هنوز نتوانسته است آن گونه كه بايد و شايد از عنصر ديالوگ استفاده كند و اغلب ديالوگهائي كه از زبان شخصيتها جاري ميشوند ناپخته و به دور از شخصيت واقعي آنهاست.
همان گونه كه گفته شد نويسنده ميكوشد ضعفهاي ديالوگنويسيهايش را در پس استفاده به جا از اصطلاحات روزمره پنهان كند اما بايد گفت اين كار ممكن است بتواند در چند مورد سرپوشي بر ضعفها باشد اما در صورت تكرار حاصلي به جز ملال و دلزدگي خواننده نخواهد داشت.
در مجموعه داسنان «هاكردن» شاهد فضاهايي هستيم كه ممكن است به لحاظ حفظ يك موقعيت خاص شباهتهايي داشته باشند اما درونمايه آنها كاملا با هم متفاوت است و بر همين اساس مخاطب انتظار دارد با حال و هوايي ديگر به لحاظ لحن و گفتار مواجه شود و همه شخصيتها از اين بابت يادآور همديگر نباشند.
در ساختار اپيزوديك داستاني گاهي ممكن است كه نويسنده به خلق فضاهائي دست بزند كه صد در صد با هم مغايرت داشته باشند اما كاشت اطلاعاتي اندك همه موضوعات را به هم پيوند بدهد، يعني اين كه لازم نيست نويسنده براي خلق يك اثر اپيزوديك فضا و لحن و يكساني آشكار وحدت موضوع پديد بياورد و خودش را در دايرهاي كوچك و بسته از واژگان و اتمسفر داستاني محدود كند.
هوشمندزاده نويسندهاي با هوش است كه ظاهرا به توانائيهاي خود واقف است و همين شناخت از خود باعث شده كه فقط به فكر برونافكني تواناييهاي خودش باشد و رفع ضعفهايش را فراموش كند.
توجه به خواننده عام يكي ديگر از ويژگيهاي آثار هوشمندزاده است، اين نويسنده در قالب آثارش نشان داده است كه به جايگاه از دست رفته ادبيات داستاني ميانديشد و تلاش دارد تا علاوه بر استفاده امروزي از عناصر داستاني به گونهاي صلح و صفا بين پديدآورنده و مخاطب گريزان از كتاب دست يابد.
هوشمندزاده ظاهرا زياد تمايلي به ماندگاري در عرصه ادبيات ندارد زيرا اغلب آثار او داراي «آن»هائي هستند كه زائيده لحظهاند و ممكن است كه در همان لحظه توقف كنند و براي خواننده فردا خالي از هر نوع جذابيت باشند.
شيوه نويسندگي هوشمندزاده شيوهاي سهل و ممتنع است، يعني اين كه خواننده در مواجهه اوليه با آثار او گمان ميكند كه با نويسندهاي از جنس نويسندگان نوپا طرف است اما به تدريج درمييابد كه اين سادگي به راحتي كسب نشده و حاصل سالها نوشتن و دقت در عالم داستاننويسي است.
به نظر ميرسد كه وقت آن رسيده تا هوشمندزاده به سويههاي ديگر تخيل خود مجال بروز بدهد زيرا شيوهاي كه تا كنون دنبال كرده به هر حال به نام خودش ثبت شده و نيازي بر اصرار بيش از اندازه نيست.
چاپ چهارم مجموعه داستان «هاكردن» به تازگي توسط نشر چشمه به چاپ رسيده است.
|