«رفتهام خودم را بیاورم» نام اولین مجموعه شعر آرش نصرتاللهی بود كه در سال 1383 منتشر شد و پس از گذشت 4 سال، به تازگی دومین كتاب او هم باعنوان «تو/ تهران / 1385» روانه بازار كتاب شده است.
نصرتاللهی از نسل شاعران جوانی است كه در سالهای آغازین دهه 80 با معرفی شعر فرانو از آستارا خودشان را مطرح كردند و صدایشان را به محافل ادبی پایتخت رساندند. شاید در فضای راكدی كه شعر معاصر ایران را در سایه قرار داده است و بیتردید در تاریخنگاری ادبی آینده از این دوران با پیشوند ركود نام خواهند برد، آستاراییها را بتوان با انگیزهترین شاعران این سالها به شمار آورد كه هنوز با شعر به مثابه یكی از نیازهای حیاتی زندگی برخورد میكنند و سعی دارند به هر شكل ممكن در صحنه حضور داشته باشند.
«تو/ تهران/1385» مجموعهای قابل تامل است كه نشان میدهد شاعردر فاصله انتشار اولین كتابش تا كتاب بعدی، دغدغههایش درباره سرودن شعر را جدیتر گرفته است. رفتارهای او با كلمات در بسیاری از شعرهایش مخاطب را در وضعیتی قرار میدهد كه احساس میكند با موجودی جاندار برخورد كرده است. نصرتاللهی به اجسام شخصیت میبخشد و همین ویژگی به پویایی آثارش كمك میكند.
شعرهای كتاب «تو/تهران/1385» در شكل ظاهری خودشان ساده به نظر میآیند اما شاعر تلاش میكند پیچیدگیها را در عمق آثارش حفظ كند.
ایجاز یكی دیگر از مشخصههای مهم این كتاب است كه باعث میشود خواننده علاقهمند شعر، به راحتی سطرها را مرور كند و از لحظه آغاز تا پایان یك متن احساس خستگی و كلافگی نكند؛ اتفاقی كه با مرور برخی از شعرهای روزگار ما نمیافتد و مخاطبان زیادی مجبور میشوند عطای خواندن شعر را به لقایش ببخشند. نصرتاللهی با درك چنین موقعیتی، ایجاز، سادهنویسی و كشف و شهود را چاشنی كارش قرار میدهد و با پایانبندیهای غافلگیركننده روایتهای دلنشینی را به جا میگذارد. این كتاب از 92 صفحه تشكیل شده است و 49 شعر كه عمدتا كارهای تازه شاعر را در برمیگیرند.
با هم شعر «در حضور شب» را مرور میكنیم كه میتواند پلی باشد برای درك حال و هوای این كتاب:
روز ایستاده پشت در/ از جای خالی كلید دید میزند/ شب را/ كه از گیسهای تو میریزد/ من را/ كه پناه بردهام به بارش تاریكی/ و گرمایی كه از نفسهای تو میخیزد/ ملات میآورم برای پنجرهها/ پیش از آنكه زمستان از درزی نفوذ كند/ یا نفسهای تو را بدهم به باد/ كتاب و اناری گشودهایم/ در حضور شب/ و رنگهایی كه پریدهاند/ از صورت آدمهای روز!
روزنامه فرهنگ آشتی