کتاب :: نگاهي به پژوهش «وضعيت فرهنگ كتاب و كتابخواني جوانان»
نگاهي به پژوهش «وضعيت فرهنگ كتاب و كتابخواني جوانان»
8 بهمن 1387
كتاب گمشده بزرگ
كتاب و كتابخواني و در شكل كلي مطالعه به عنوان يكي از مهمترين شاخصههاي اجتماعي و فرهنگي جوامع پيشرفته و بسترهاي توسعه فرهنگي، اجتماعي و حتي سياسي جوامع در حال توسعه، جايگاه ويژهاي در جهان امروز دارد.
ميزان گرايش مردم به مقوله كتاب و مطالعه و بهرهمندي جامعه از آن، يكي از حوزههاي مطالعاتي كارشناسان و متخصصان امور فرهنگي و اجتماعي است كه مدام با استفاده از پژوهشهاي گسترده به روز ميشود. بازار نشر و كتاب در جهان امروز به همان ميزان كه رشد زيادي داشته، حوزه پژوهش را نيز پا به پاي خويش برده است.
در ايران متاسفانه به دليل بيگانگي جامعه فرهنگي و اجتماعي با امر پژوهش در تمام حوزهها آسيبهاي غيرقابل جبراني ديده ميشود كه محصول همين بيگانگي است.
در حوزه نشر ايران، كمتر كارپژوهشي صورت گرفته است و ناشران براساس تواناييهاي شخصي و اقبال ناخودآگاه مردم به يك كتاب يا نبض بازارتصميم ميگيرند و گاهي خسارتهاي هنگفتي را هم به جان ميخرند. گزارش حاضر، نگاهي به پژوهش سازمان ملي جوانان براي سنجش ميزان و وضعيت مطالعه در ميان قشر جوان است.
اين روزها دستكم در دو سه سال اخير، گوشمان از اين پرسش پر شده است كه چرا كتاب نميخوانيم؟ اين پرسش در وهله نخست چيزي را در ذهن به تحرك واميدارد كه خود مستلزم اين پرسش ميشود كه شهر كتاب خوب هم داريم؟ پرسش دوم، پرسش ديگري در پي دارد كه پس اين همه كتاب براي چه منتشر ميشوند؟ و زنجيرهاي از پرسشها كه اگر دنبالهاش را بگيريم ديواني ميشود سراسر پرسش كه پاسخي هم ندارد.
مگر اينكه يكي آستين بالا بزند و گوشهاي از پرسشها را بگيرد و پاسخ يابد و بعد پاسخهاي ديگر و ديگر... اما ما چقدر براي پرسشهايمان بسراغ پژوهش ميرويم. چند سالي است عدهاي بر اين موضع اصرار دارند كه سرانه مطالعه در ايران 2 دقيقه است، عدهاي ديگر آن را شايسته جامعه فرهنگي كتابخوان نميدانند، عدهاي ديگر آن را آماري براي بالا بردن عملكرد مسوولان ميدانند و عدهاي ديگر و عدهاي ديگر ... در اين زمينه نميتوان ما را مورد پرسش قرار داد كه چالش نكنيم. بودجههاي كلان كه هست، گروهي را بگماريم تا پژوهش كنند و خلقي را از پريشاني درآورند.
اين درد هنوز كسي را نيازرده است و سخنان هم بوي جدي بودن نميدهند؛ هرچند گاهي ستاره فردي ميدرخشد و نوري ميدهد، اما چون دنبالهاي ندارد حتي هر 72 سال يكبار هم به ديدگان نوري نميتاباند. (پژوهشهاي پراكندهاي كه يكبار براي پاياننامههاي دانشگاهي انجام ميشوند و بس.)
مراكز متولي فرهنگ كه بخشهاي قابل توجهي از فعاليتهاي آنها هم در بخشهاي پژوهشي (پژوهشكدهها) متمركز ميشود تاكنون بروندادي نداشتهاند و مسوولان را با اين اتهام روبهرو كردهاند كه بياساس حرف ميزنند.
نگاهي به فعاليت مراكز پژوهشي دستگاههايي چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جهاددانشگاهي، كانون پرورش فكري، سازمان تبليغات اسلامي و ... نشان ميدهد در حوزه فرهنگ تنها بستري كه با بيمهري روبهرو بوده و در آخرين ردههاي پژوهشي قرار داشته كتاب و كتابخواني بوده و اگر چيزي هم در اين حوزه ارائه شده است آنچنان نظري بوده كه در قفسه همان مركز پژوهشي مانده و هيچ انگيزهاي را هم بر نينگيخته است.
يك استثنا
سازمان ملي جوانان به عنوان متولي امر فرهنگ و مسائل اجتماعي جوانان در نمايشگاه كتاب امسال، طلسم چند ساله را شكست و در يك پژوهش وضعيت كتاب و كتابخواني در ميان جوانان را به بررسي گذاشت.
اين پژوهش كه در بيستمين نمايشگاه كتاب تهران انجام گرفته و نزديك به 2 سال پس از آن منتشر شده، حاكي از حقايق تلخ و شيريني است كه با واقعيتهاي جامعه ما گره خورده و كسي تاكنون براي باز كردن گرههاي آن اقدامي نكرده است.
انتشار همين پژوهش كه حدود 2 سال پس از نمايشگاه بيستم صورت گرفته است، نشان ميدهد جامعه فرهنگي ، علمي و مراكز پژوهشي وابسته به دستگاههاي اجرايي ما چقدر كتاب و كتابخواني را در زمره اولويتهاي نخستين خود قرار داده و چقدر براي حل سريعتر مشكلات اين حوزه تلاش ميكنند.
در اين پژوهش كه از 360 جوان، 120 نفر از اهالي قلم و 120 نفر از ناشران پرسش شده است نكاتي ديده ميشود كه از يك سو تنها برخي از نظرات پيشين را تاييد ميكند و از سوي ديگر اطلاعات تازهاي ميدهد و به دليل رد نظرات پيشين، اين اطلاعات در خور توجه است.
پژوهشگران ابتدا با طرح پرسشها و پاسخهاي جوانان و سپس اهل قلم و ناشران به تفاوت معنادار نگاه هر بخش به مسائل و مشكلات اين حوزه رسيدهاند.
در اين پژوهش تنها مساله صرف مطالعه مورد پرسش قرار گرفته و از محتواي مطالعه و چگونگي نگرش جوانان به كتابها پرسشي صورت نگرفته است.
جمعيت جوان اين پژوهش را جوانان 15 تا 29 سال تشكيل ميدهند كه بيش از نيمي از آنان مرد، بيش از 30 درصد دانشجو و بيش از 50 درصد تهراني بودهاند، با توجه به آمار 57 درصدي حضور جوانان 20 تا 24 سال از يكسو و جمعيت 33 درصد دانشجويان ميتوان چنين نتيجه گرفت كه نمايشگاه (البته اشارهاي نشده است كه پژوهش در كدام بخش نمايشگاه صورت گرفته است) بيشتر مورد استقبال جوانان قرار دارد.
آمار 38 درصدي مطالعه جوانان از 4 تا 30 دقيقه و آمار 9 درصدي بيش از 2 ساعت نشان ميدهد جوانان زمان كمتري به مطالعه اختصاص ميدهند و آن ميزان كه بيشتر از 2 ساعت به مطالعه اختصاص ميدهند را اقشار تحصيلكرده، بويژه در مقاطع تحصيلي كارشناسي و بيشتر كارشناسي ارشد شامل ميشود.
از سوي ديگر بيش از 64 درصد جوانان مطالعه سطحي و گذرا و تنها 7/1 درصد تفكر خلاقانه را به عنوان شيوه مطالعه انتخاب كردهاند و اين نشان ميدهد كه مطالعه جدي در برنامه جوانان وجود ندارد. اين امر براي جامعهاي كه به سمت دانايي محوري در حركت است نشانه خوبي نيست.
با توجه به گستره انتشار آثار مذهبي و ادبي در آثار منتشر شده در كشور و رواج مطالعه در حوزه تاريخ، جوانان بيشتر وقت خود را صرف اين سه حوزه ميكنند و در ديگر حوزهها هم آمار مطالعه نسبت خوبي را نشان ميدهد. يعني تفاوت معناداري در حوزه موضوعات مورد مطالعه به چشم نميخورد.
نبود فرهنگسازي سالم و مشكلات اقتصادي و فرهنگي ديگر از جمله موانع توسعه فرهنگ كتابخواني از منظر اهل قلم عنوان شده است
تاكيد تمام جمعيت مورد مطالعه بر اولويت نخست محل مطالعه يعني اتاق شخصي نشان ميدهد كه مكانهاي عمومي همچون كتابخانهها و پاركها چندان نتوانستهاند در گرايش جوانان به مطالعه تاثير داشته باشند.
در سالهاي اخير بسياري از كارشناسان و صاحبنظران از گراني كتاب به عنوان يكي از اصليترين معضلات كتاب نخواندن مردم ياد كردهاند. اين امر بارها از سوي مسوولان و برخي ديگر از كارشناسان مورد ترديد واقع و تاكيدها روي مسائل ديگر متمركز شد.
اين امر در اين پژوهش بيشترين سهم را به خود اختصاص داده است. 120 نفر از جوانان گراني كتاب را مهمترين مانع توسعه فرهنگ مطالعه عنوان كرده و 95 درصد جوانان مهمترين عامل تسهيلكننده اين امر را كاهش و تعديل قيمت كتاب دانستهاند.
نهادينه شدن فرهنگ كتابخواني، مساله تبليغات، تشويق و ترغيب والدين و دوستان و توسعه كتابخانهها پس از گراني كتاب و كاهش قيمت كتاب در پاسخهاي جوانان آمده است. به گفته جوانان، فقر درحوزههاي علمي بيشترين سهم را دارد و در حوزههاي تاريخي و انديشههاي معاصر كمترين فقر مشاهده ميشود.
جوانان در بخش پيشنهادها، خود براي توسعه فرهنگ كتابخواني نيز راهحلهاي رفع موانع توسعه فرهنگ كتابخواني را پيشنهاد كردهاند. مسائلي چون كاهش قيمت كتاب، تبليغات بيشتر، توسعه كتابخانهها و فرهنگسازي در اين بخش مطرح شده است.
براساس گفته جوانان پيش از آن كه مسائل فرهنگي و اجتماعي چون نهادينهسازي فرهنگ كتابخواني مطرح شود، بايد ساختار اقتصادي مناسبي براي كتاب فراهم آورد، ديگر شرايط خود به خود فراهم ميشود.
در ميان اهل قلم كه ميانگين سني 25 تا 60 سال به بالا را دارند و 87 درصد آن را مردان شامل ميشود، 46 درصد همان 4 تا 30 دقيقه را براي ميزان مطالعه در ميان جوانان اعلام كردهاند.
اهل قلم كه ميزان دارندگان سطح تحصيلي كارشناسي آنان در اين پژوهش 50 درصد است و 71 درصد آنان تهراني هستند باز هم ميزان مطالعه سطحي و گذرا را با بيشترين سهم (يعني 5/53 درصد) براي نحوه مطالعه جوانان اعلام كردهاند.
ارتباط معنادار اين دو پرسش نشان ميدهد اهالي قلم و به عنوان آفرينندگان آثار و جوانان به عنوان مصرفكنندگان آثار در اين زمينه شناخت دارند و اين امر ميتواند به توليد آثار عميقتر از سوي اهالي قلم و رشد سطح مطالعاتي جوانان منجر شود.
اما اهالي قلم ميزان علاقهمندي جوانان به آثار ادبي و تاريخي را بيشتر از ديگر حوزهها ميدانند. آنان نيز اتاق شخصي جوانان را مهمترين مكان مطالعه جوانان اعلام كردهاند.
نبود فرهنگسازي سالم و مشكلات اقتصادي و فرهنگي ديگر از جمله موانع توسعه فرهنگ كتابخواني از منظر اهل قلم عنوان شده است و فرهنگسازي، كاهش و تعديل قيمت كتاب و مسائل اجتماعي ديگري چون تشويق والدين و دوستان ، افزايش علاقه و ايجاد روحيه اطمينان در جوانان ، برنامهريزي مناسب و تبليغات رسانهها در زمره اولويت هاي مهم ديگر آمده است. نكته قابلتوجه در اين بخش اين است كه به باور اهالي قلم مساله مهمي چون توسعه كتابخانهها در آخرين مرحله پيشنهادهاي اهالي قلم مطرح شده است.
نويسندگان، مترجمان، مولفان و پديدآورندگان نيز فقر منابع علمي را مهمترين مشكل اين عرصه ميدانند و در عوض جوانان، كمبود منابع تاريخي و شناخت علل و انديشه معاصر را دومين بخش فقر منابع مطالعاتي براي جوانان دانستهاند.
در ميان 120 ناشر تشكيلدهنده جامعه آماري اين پژوهش كه بيشتر آنان را جوانان 26 تا 30 سال تشكيل ميدهند نيز 35 درصد با ميزان مطالعه 4 تا 30دقيقهاي موافقت دارند.
جامعه آماري ناشران با 59 درصد داراي تحصيلات كارشناسي، 83 درصد مرد و 73 درصد فعال در شهر تهران نيز ميزان 7/37 درصدي مطالعات سطحي و گذرا را براي جوانان داراي اولويت دانستهاند.
ناشران ميزان علاقهمندي جوانان به كتابهاي تاريخي را بسيار زياد دانستهاند و پس از آن كتابهاي درسي قرار دارند.
به باور توليدكنندگان سختافزاري حوزه نشر، اتاق شخصي جوانان مهمترين محل مطالعه آنان است كه در كنار حياط منزل و محلهاي عمومي پاسخ داده شده است.
ناشران هم گراني كتاب را مهمترين مانع توسعه فرهنگ كتابخواني عنوان كردند و مسائلي چون نهادينه نشدن فرهنگ كتابخواني، مشكلات مالي، تبليغات كم و غلط و فرهنگ خانوادگي در پي آن آمده است.
جالب توجه اين كه ناشران مهمترين عامل تسهيلكننده توسعه فرهنگ كتابخواني را تبليغات زياد رسانهها دانستهاند و مسائل مهمي چون فرهنگسازي و كاهش قيمت كتاب را در رديفهاي مياني آوردهاند.
نكته مهم ديگر اين پژوهش اين كه نه جوانان و نه اهالي قلم هيچ كدام به مساله بسيار مهمي چون توزيع كتاب و در دسترس قرار دادن آن اشاره نكردهاند و ناشران هم در آخرين رديف به عنوان يكي از عوامل تسهيلكننده (چيزي در حدود 11 درصد ناشران) مطرح كردهاند.
مسائلي چون توزيع كتاب و نبود فرهنگسازي پيش از اين از سوي بسياري از كارشناسان و صاحبنظران به عنوان 2 عامل مهم نبود فرهنگ مطالعه در كشور و بسياري از ناشران هم گراني كتاب را يكي از عوامل تاثيرگذار و نهچندان مهم عنوان ميكردند.
در حالي كه در اين پژوهش مسائل مهم، اهميت كمتري يافتهاند و مسائل كمتر مهم (براساس اطلاعات پيشين) اهميت و اولويت يافتهاند.
آنچه با اين پژوهش به شكل برجستهاي به چشم آمد، نهتنها يافتههاي آن، كه توجه به اهميت و ضرورت پژوهش در حوزه كتاب و كتابخواني است كه به فراموشي مطلق رفته است.
پژوهش مدام در اين حيطه ميتواند در وهله نخست به رونق نشر و حوزه كتاب و كتابخواني و در افق بلندتر به تحقق جامعه دانايي محور جامهعمل بپوشاند. در آن صورت ميتوان با افتخار سر بلند كرد و گفت: بيش از 60 درصد جوانان ما مطالعات عميق دارند.