غروب غریبانه ی دل
چون عشق در قلب آدمی خانه می سازد ،حال دل دگرگون می شود...
چه انقلاب ها، چه سوزش ها، چه خوشی ها، چه كشمكش ها، چه غمها و چه شادی هایی فضای آن را در بر می گیرد!
اوقات خواب و بیداری و ساعات روز و شب به گونه ای دیگر می گذرد ! وافكار، تصورات، رویاها و آرزوها، رنگ تازه ای به خود می گیرند!
عاشق جماعت همیشه در پی رسیدن به عشقش لحظه ها را می شمارد، خواب و خوراك ندارد، آرام و قرار ندارد...
اگریك عاشق بختش یار باشد و هوشیار، شاید به آنچه می خواهد برسد و قله های بلند عشق و محبت را فتح كند!