ال نینو - یك اتفاق- خرگوش- نذری برای كلاغ ها- ماه زینب - ضد روزمرگی- انتظار - ماه زینب - من و جوجه هایم (این داستان در سال 1382 در دوره ی نخست جایزه ی ادبی «والس» داستان برتر شناخته شد) سقف - شاباجی خانم - شب تعطیل - موژك ، كشوری زیر پونر نقشه جغرافیا
.................
در نگاهی بسیار كلی میتوان گفت، درونمایهی اصلی داستانهای «شاباجی خانم» بیماری، قتل، عشق و تنهایی است و نویسنده بازتاب این چهار مضمون را در روابط بین دو جنس پیش روی خوانندهی كتابش میگذارد.
عنوان كتاب و داستانها
كتاب، عنوان یكی از داستانها را بر پیشانی خود دارد. با دقت در عناوین داستانها معلوم میشود، ابدالی آن گونه كه باید در انتخاب عنوان ـ چه برای كتاب و چه برای داستانها ـ دقت لازم را ندارد و برای آن اهمیت ویژهای قایل نیست. عنوان اغلب داستانهای «شاباجی خانم» یا واژهای است انتخاب شده از درون داستان و یا خلاصه و فشردهای از آن چه قرار است در طول داستان روایت شود. در این میان داستان «ضد روزمرگی» تنها داستانی است كه عنوانش خوش نشسته است.
منظرها
منظر روایت، دانای كل و من راوی و نیز زمانی كه داستانها در آن روایت میشود، كم و بیش به نسبت مساوی در كتاب تقسیم شده است. در یكی دو داستان وقتی نویسنده كار روایت را به دانای كل میسپارد، فراموش میكند كه نباید از خود ردی در متن بگذارد. راوی دانای كل باید خونسرد و بدون جبههگیری بیرون داستان بیایستد و روایت كند. در داستانی از «شاباجی خانم» میخوانیم: «خندهاش مثل جیغ كلاغ كوتاه و آزاردهنده بود.» صفت «آزاردهنده» برای جیغ نشان از حضور سلیقهی راوی در داستان دارد. حال آن كه وقتی داستان را از منظر دانای كل روایت میكنیم، ناچاریم تصمیم در مورد آزاردهنده یا دلنشین بودن یك صدا را یا به خواننده واگذار كنیم، یا اگر میخواهیم حسی را به او منتقل یا القا كنیم، فضای داستان را باید به گونهای بسازیم كه خواننده خود آن را حس كند. به عبارت دیگر حضور راوی دانای كل میباید در داستان نامرئی بوده و توجه خواننده را برنیانگیزد.