خواب ماهیگران كور
سابقه شاعری محمدباقر كلاهیاهری به سالهای قبل از انقلاب برمیگردد. اولین مجموعه شعر این شاعر با عنوان «برفراز چار عناصر» در سال 1355 منتشر شد، اما كلاهیاهری در دهه 70 با انتشار كتابهای «باغی در منقار بلبلی»، «از نو تازه شویم» و «كاش» به شهرت رسید.
كلاهیاهری در كتاب «كاش» بر تصویرسازیهای پیوسته از طبیعت متمركز شده است. مشهدی است اما حال و هوای شعرهایش در این مجموعه به فضاسازی شاعران شمال نزدیك شده است. حتی او در بعضی از شعرهایش به شعرهای شمالی و
آداب و رسوم رایج در آن منطقه اشاره كرده است.
آنچه درباره محمدباقر كلاهیاهری گفتنی است اینكه، بسیار بیشتر از آنكه در جامعه ادبی ما دربارهاش نوشتهاند و معرفی كردهاند شاعر است؛ شاعری خودش قریحه، با تكنیك و اندیشه و...
ویژگی اخلاقی او این است كه آنقدرها تمایلی به حضور در رسانهها ندارد و ترجیح ميدهد در سكوتی آغشته به آرامش كارش را انجام بدهد. البته در طول تاریخ ثابت شده است كه شاعران و نویسندگانی از این دست، روزی به جایگاه واقعی خود خواهند رسید. زبان و عینیت بخشیدن به آن یكی از دغدغههای جدی كلاهیاهری است. او در كتاب «كاش» بین زبان فاخر و محاوره حركت میكند. اگرچه در كتابهای تازهاش، تجربههای قابل تاملی در حوزه زبان محاوره به دست آورده است.
این شاعر مشهدی در دهه 80 هم مثل دهههای قبل فعال بوده است و یك مجموعه قصه با عنوان «دامنههای پریآباد» و مجموعه شعرهای «كلاغ» و «آواز عاشقی» حاصل تجربیات او در این دوران است. برای آشنایی بیشتر با حال و هوای «كاش» یكی از شعرهای كتاب را مرور میكنیم:
ماهیگران كور دریا را به خواب میبینید
و ماه را به خواب میبینند
در شبی سفید
ماه میآید با رویی سفید
با ناخنها
و كف دستهای سفید میآید
شفیره ماهیها را به دریا میریزد
در شبی كه دریا پر از قلقل نور و حباب و شیشه است
ماه بالا میآید
در پشت شیشه فانوس
و پشت پلكهای كوران
و مثل ماهی سفیدی برق میزند
در خواب این خفتگان.
روزنامه فرهنگ آشتی