مهوش قويمي در «گذري بر داستان نويسي فارسي» با بهرهجويي از مطالعات روايت شناختي، به ادبيات داستاني معاصر پرداخته است.
در مطالعات روايت شناختي، بررسي مقولههايي چون رابطه متن و پيرامتن، منطق علّي روايت، نظم گاهنامهاي داستان، چگونگي ديدگاهها و مراجع روايي، بسامد روايي، سطوح روايي، نقش راوي يا راويان متعدد و غيره مورد مطالعه دقيق قرار ميگيرد تا ساختار كلي متن و پيكرهبندي معناشناختي آن متمايز شود. قويمي آنچنان كه در پيشگفتار «گذري بر داستاننويسي فارسي» عنوان كرده است، آثاري را براي مطالعه و بررسي برگزيده است كه صرفنظر از كوتاهي يا بلندي داستانها – رمان يا نوول بودن آنها- همگي به نويسندگان بزرگ كشور تعلق دارند؛ نويسندگاني كه غالباً اولين گامها را در مسير آفرينش رمان يا داستان كوتاه معاصر فارسي برداشتهاند و گاه آن را به اوج رساندهاند. بنابراين شهرت آثار، همچنين شهرت نويسندگان و احتمالاً قدمت آنها، معيارهاي اصلي انتخاب بودهاند.
تلاش قويمي در اين كتاب بر اين نبوده كه بين آثاري كه به مقولههاي مختلف تعلق دارند مقايسه انجام دهد يا ارزش و اهميت زيباييشناختي متن، جايگاه اثر را در تحول نوع رمان يا داستان كوتاه، يا حتي جذابيت و گيرايي روايت را ارزيابي كند بلكه هدف او بيشتر اين بوده است كه به سوالاتي درباره ديدگاه راوي، درونمايه اثر، متن و رابطه آن با عناصر پيرامتن و غيره پاسخ گويد و اين نكته را روشن سازد كه نوع نگارش و لحن نويسنده تا چه حد در پيشگويه (شروع) مشخص ميشود.كتاب «گذري بر داستان نويسي فارسي» از بخشهاي داستانهاي عاشقانه، رمانهاي متعهد، داستانهاي واقعگريز، رمانهاي اجتماعي، رمانهاي اقليمي و رمانهاي سورئاليست تشكيل شده است.
خواندن اين كتاب را به همه علاقهمندان ادبيات معاصر، دانشجويان و پژوهشگران رشته ادبيات پيشنهاد ميكنيم.
روزنامه فرهنگ آشتی