مربای شیرین جزو كتاب های محبوب و پر مخاطب مرادی كرمانی است كه داستان شیرین و جذّابی دارد. داستان كتاب به نحوی است كه برای هر خواننده ای، چه ایرانی باشد و چه غیر ایرانی، جذاب و خواندنی است، و مرز های جغرافیایی و سنی نمی شناسد. انتقاد و خرده گیری نویسنده به جامعه، در طول داستان به طور ضمنی و كنایی مطرح می شود. بی دقتی و بی مسوولیتی و بی نظمی هر كسی در جامعه، می تواند تبعات و مشكلات فراوانی ایجاد كند. ولی به هرحال انتقادی بودن داستان، لطمه ای به طنز لطیف و لذتبخش آن نمی زند و این هنری است كه تنها از پس مرادی كرمانی بر می آید. می توان كتاب را بار ها خواند و هر بار از شیرینی و سادگی كودكانه اش لذت برد.
داستان خیلی خلاصه و فشرده است، به این معنا كه خواننده را بیهوده معطل نمی گذارد و با ریتم سریعی پیش می رود و اطلاعات را راحت، بی مقدمه و بدون طفره رفتن در اختیار خواننده قرار می دهد.
فهرست:
كتاب با این جملات آغاز میشود: "زبانش را درآورده بود، یك وری كجش كرده بود. دندانهایش را فشار میداد روی زبان. هی زور میزد. هی زور میزد. سرخ شده بود. چه جور! وا نمیشد. هرچه زور میزد باز نمیشد. عجب! "بالاخره وازت میكنم". زانو زد كف آشپزخانه. شیشه را گذاشت بین دو تا پاش. با دست چپش شیشه را قایم چسبید. انگشتهای دست راستش را گذاشت دور شیشه، هرچه زور داشت آورد تو بازوهاش، در شیشه را پیچاند، نه نشد!"