در جوامع امروزي و مدرن كه نتيجه تبديل جوامع سنتي به صنعتي است و حاصل آن رفاه ظاهري بيشتر و امكانات افزون تر است، انسان ها به دنبال تغيير جوامع همواره در تلاشند خود را به موازات اين تغيير، همسو و سعي كنند جايگاهي به مراتب بهتر از زندگي سنتي قبلي براي خويش مهيا كنند. به دنبال اين تغييرات مشكلاتي هم ايجاد مي شود. تلاش بيشتر و وقت افزون تر براي كسب امكانات، حتي به قيمت دور شدن از خود و خانواده، نكته يي است كه در جوامع سنتي كمتر به چشم مي خورد؛ جوامعي كه خانواده هاي پيوسته از جمله ويژگي هاي بارز آن است. با ايجاد جوامع مدرن پيوستگي به گسستگي تبديل شده است و عوارض آن لطمه به كانون گرم خانواده است. همان چيزي كه در جامعه سنتي مانند چراغ گرم و سوزاني هميشه در زندگي شعله ور بود، اندك اندك، كم سوتر و كم سوتر شده، تا به اين نقطه رسيده است. سرگرم شدن با اشتغالات روزمره و دوري از كانون گرم خانواده متاسفانه ثمره زناشويي، يعني كودك يا فرزند را تحت الشعاع قرار داده است؛ همان مساله بحراني كه غرب و شرق نمي شناسد و بحران مشترك قلمداد مي شود. وقتي جامعه به سمت مدرنيته مي رود، بخش اعظم مشكلات انسان ها در هر نقطه جهان، چه ايران، چه اروپا يا امريكا مشترك و عمومي تلقي مي شود؛ نكته يي ظريف كه مترجم و ناشر كتاب «روانشناسي خانواده موفق» به خوبي توانستند پيدايش كنند و از اين منظر انتخاب كتاب يادشده را بايد نخستين گام موفق در يك ترجمه به شمار آورد. به رغم اختلافات فراواني كه خانواده ايراني يا شرقي با خانواده هاي غربي و فرهنگ اين دو خانواده با يكديگر دارند، اما مباحث مطرح شده در كتاب دكتر فيل، كاربردهاي فراواني براي خانواده هاي ايراني به خصوص خانواده هاي شهرنشين ايراني دارد كه برابر آمار بيش از 65 درصد جمعيت كشور را تشكيل مي دهند. با نگاهي به سرفصل ها و بخش هاي مختلف كتاب «روانشناسي خانواده موفق» مي توان به اين جمع بندي رسيد كه اين كتاب با هدف آگاهي بخشي و تاكيد بر حفظ كانون گرم خانواده از طريق آشنايي با مسائل و چگونگي برخورد با آن طراحي و تدوين شده است.
كتاب شامل دو بخش است؛ بخش اول شامل شش فصل و بخش دوم شامل هفت فصل و در مجموع 13 فصل است.
در بخش اول مبحث تشكيل خانواده موفق و در بخش دوم اصول فرزندپروري هدفمند مورد بحث و بررسي همه جانبه قرار گرفته است. مولف سعي كرده مسائل عمومي را كه مبتلابه تمامي خانواده هاست طرح كند و سپس درباره تك تك آنها بحث و بررسي هاي چندجانبه را انجام دهد.
با توجه به اينكه اصل كتاب در دسترس نگارنده نبود، مشخص نيست آوردن برخي جملات كليدي كتاب در حاشيه هاي خاكستري و به قول اهالي مطبوعات سوتيتر كردن آنها، ابتكار ناشر ايراني بود يا آنكه ناشر و مولف اصلي كتاب چنين ذهنيتي را هم داشته اند كه علاوه بر متن كتاب، براي برخي خوانندگان كه حوصله و شكيب كمتري دارند، نكات كليدي و تاكيدي مولف را هم در حواشي برجسته كنند و به ديد خواننده برسانند. اين حواشي همانند چراغي چشمك زن عمل و به خواننده ياد آوري مي كنند كه گاهي ممكن است 100 صفحه از كتاب را بخواند، اما نتواند به آساني بخشي از آن را به ياد آورد، و در مقابل خاصيت اين سوتيترهاي حاشيه يي اين است كه به خواننده نكات مهم و اساسي و به قول معروف عصاره و چكيده ديدگاه هاي كتاب را يادآور مي شود. از منظر روانشناسي خلاصه مطلب و آوردن نكات برجسته و كليدي، چه در آموزش و چه در مطالعه آزاد، تاثير زيادي بر يادگيري دارد چرا كه به قول روانشناسان يكي از عناصر مهم يادگيري تكرار است و خواننده ضمن آنكه متن هر صفحه را مي خواند، در پايان هر صفحه به ناگزير به سمت حاشيه و سوتيتر مورد نظر مي رود و آن را هم به ذهن مي سپارد.
اگرچه عمده مباحث مطرح شده در كتاب به كار خانواده هاي ايراني مي آيد، اما بخشي از كتاب اينچنين نيست. براي نمونه آن قسمت از كتاب كه مسائلي را درباره راهبردهاي ويژه براي خانواده هاي طلاق و مختلط مطرح كرده است، چندان با فرهنگ و قوانين رايج در خانواده هاي ايراني سنخيت ندارد چرا كه در فرهنگ ايراني - اسلامي و اصولاً كشورهاي شرقي همبسته بودن خانواده ها امري مهم و قابل اعتناست و هنوز خانواده ها به قوانين و عرف و سنت هاي به جامانده از مواريث و فرهنگ و دين و مذهب احترام مي گذارند و بسياري از مسائل كه حتي به لحاظ شرعي مشكل و ايرادي ندارد، به دليل عدم پذيرش عرف در اين كشورها ساري و جاري نيست و مردم آن را برنمي تابند.
در ايران هنوز بحث حضانت فرزند از سوي مادر يا خانواده با موانع قانوني و حتي شرعي روبه رو است و اتفاقاً از جمله موارد پيچيده و تنش زا در روابط ميان خانواده ها به شمار مي رود.
در اين بخش كتاب اگرچه نكات مفيد و موثر و آموزشي در زمينه خانواده هاي مختلط مطرح شده است كه براي برخي از خانواده هاي طلاق ايراني هم كاربرد دارد، اما به دليل همان تفاوت فرهنگي نمي توان تاثير آن را پيش بيني كرد. در ايران البته زنان و مردان مطلقه فراواني وجود دارند و به تبع آن برخي فرزندان هم از اين ازدواج ها به جا مي مانند، اما به دليل آنكه فرهنگ استفاده از مشاور و مراجعه به مشاور خانواده در ميان شهروندان ايراني جا نيفتاده است، بخش هايي از اين كتاب كه اين گونه مسائل را مطرح مي كند، مي تواند خوانندگان و خانواده هايي از اين دست را به كار آيد. تاكيد مولف بر توجه به مذهب و آموزه هاي ديني و تاثير آن در تربيت فرزندان و تحكيم و گرم تر كردن بنيان هاي خانواده از ديگر بخش هاي كليدي كتاب به شمار مي آيد. در اين فصل مولف ضمن برشمردن پنج عامل داشتن يك خانواده موفق ريزترين مسائل زندگي از بعد ديني و مذهبي را مورد تاكيد قرار مي دهد و به خواننده توجه مي دهد كه براي جزيي ترين مسائل بايد با افراد خانواده سخن گفت و به شكل سطحي از كنار آن نگذشت، چرا كه به اعتقاد مولف بسياري از گره هاي بزرگ زندگي هاي مشترك برخاسته از همين مسائل جزيي و به نظر پيش پاافتاده است.
سبك يا شيوه فرزندپروري از ديگر نكات مورد اعتناي كتاب به شمار مي رود. مولف با ارائه سبك هاي مختلف فرزندپروري آنها را به سه دسته مهم مستبد، مساوات طلب و سهل گير تقسيم كرده است و درباره هر يك از سبك ها و نقاط قوت و ضعف آن سخن گفته و به شكل كارگاهي آن را براي خواننده توضيح داده است.
خانواده ها و هر يك از والدين با خواندن اين فصل مي توانند دريابند كه شيوه و سبك تربيت فرزندان خود را با كدام يك از سبك هاي سه گانه فوق يا تركيبي از آنها صورت بندي كرده اند و از اين طريق به شكل دروني به نقاط ضعف و قوت سبك و شيوه تربيت فرزندان خود پي ببرند.
شناخت سبك ها و انتخاب سبك درست و مناسب و عملي كردن آن روي فرزندان سبب مي شود علاوه بر والدين خود فرزندان هم در آينده از تجارب دوران كودكي و نوجواني و جواني و نحوه مواجهه والدين با آنها تاثير گرفته و در زندگي آتي خود پياده اش كنند. ازجمله دلايلي كه سبب مي شود افراد در بزرگسالي دچار اشتباه شوند و توان شكل دهي خانواده يي موفق را نداشته باشند، مي تواند ناشي از انتخاب غلط سبك زندگي در بدو شكل دهي خانواده و تربيت فرزندان يا همان فرزندپروري باشد. آنها از بدو و مراحل آغازين زندگي با سبكي غلط رشد پيدا كرده اند و در بزرگسالي هم اين سبك همانند قاعده به ذهن و ضمير آنها چسبيده است و به دليل آنكه اصل زندگي و انتخاب سبك آن اشتباه و غيرحقيقي بوده است، و نيز كندوكاوي در جهت برطرف ساختن اين مشكلات به شكل علمي صورت نداده اند (به دليل نبود فرهنگ مراجعه به مشاور و روانشناس) و نيز در اين زمينه مطالعه شخصي هم انجام نداده اند، شايد هرگز متوجه اشتباهات اساسي زندگي خود نشوند و عوارض آن دامن فرزندان شان را هم بگيرد.
البته حل و فصل اين اشتباهات اساسي بسيار دشوار است و با مطالعه اين گونه كتاب ها هم شايد آگاهي هاي اوليه يي به دست بيايد، اما امكان حل قطعي و دقيق مشكل شايد امكان پذير نباشد. كتاب «روانشناسي خانواده موفق» اين ويژگي را دارد كه خواننده را در مسيري مي اندازد تا اگر كتاب و آموزه هاي آن نتوانست گره از كار فروبسته وي و خانواده اش بگشايد، بستر و مسيري باشد تا از اين طريق به مشاور مراجعه كند و مشكلاتش را با مشاور در ميان بگذارد. ترجمه كتاب هم روان و خواندني است و شايد يكي از دلايل انتخاب اين كتاب به عنوان كتاب فصل نهمين دوره اين رقابت ها همين ترجمه روان و شسته رفته و البته انتشار پاكيزه آن توسط ناشر باشد.