صفحه اول موضوعات ناشران نويسندگان راهنماي خريد چاپ کتاب
  •  انتقادات و پيشنهادات
  • اي باغ پر سخاوت انديشه هاي ناب .... پنهان به برگ برگ تو اعجاز آفتاب .... جان من و تو هرگز ، از هم جدا مباد .... اي خوب جاودانه ، اي دوست ، اي كتاب .... فريدون مشيري
    6 آذر 1403
    اخبار کتاب
    تبليغات
    اشتراک خبرنامه
    اشتراک قطع اشتراک
    نگاهی کوتاه به کتابهای منتشره
    عضويت در فروشگاه
      نام کاربري:
      کلمه عبور:
      کد امنيتي:کد امنيتي
      کد عبور:
    براي خريد بايد عضو باشيد. ثبت نام کنيد
    رمز را فراموش کرده ايد؟
    انتشارات ميثم تمار
    انتشارات پرتو خورشيد
    انتشارات آوای سورنا
    انتشارات نسل آفتاب
    بازديد کنندگان
    امروز: 863
    ديروز: 4438
    جمع کل: 30562269
    سفارش تلفني كتاب    09121725800    (021)66977964 - 7   [دیگر شهرها] 

    اخبار کتاب :: چه كسی از علی سنتوری می‌ترسد
    چه كسی از علی سنتوری می‌ترسد

    نگاهی به متن و حاشیه‌ی فیلم«سنتوری»

    ساخته‌ی داریوش مهرجویی

     سنتوري

    مجتبا پورمحسن


     

    این روزها كه همه از خبرهای متعدد درباره‌ی پخش غیر قانونی فیلم«سنتوری» حرف می‌زنند، كمتر درباره‌ی خود فیلم بحث می‌شود. شاید بررسی محتوایی فیلم سنتوری، كمك‌مان كند تا بفهمیم چرا وزیر ارشاد صریحاً می‌گوید: "علی سنتوری هرگز نمایش داده نخواهد شد."

    از اجاره نشین‌ها تا چادر علی سنتوری
    مهرجویی، دو دهه پیش فیلم «اجاره نشین‌ها» را ساخت. فیلمی كمدی كه با ظرافتی مثال‌زدنی حرف‌های مهمی داشت. مهم نبود كه همه‌ی تماشاگرانِ انبوه «اجاره نشین‌ها» متوجه استعاره‌ی آن خانه‌ی معروف و ساكنانی كه در حال نابودی‌اش هستند، نباشند. مهم تاثیر عمیق اما نامشهودی بود كه بر تماشاگر می‌گذاشت. مهرجویی در فیلم «اجاره نشین‌ها»، یك تراژدی بزرگ را در قالب كمدی خلق كرد.

    خانه‌ی بزرگ فیلم«اجاره نشین‌ها» در فیلم علی سنتوری به چادر تبدیل می‌شود و علی از دنیای كثیف بیرون، اول به خانه پناه می‌برد، وسپس به چادری كه در آن زندگی‌اش را با هانیه آغاز می‌كند. «سنتوری» روایت عشقی است كه علیه خودش عمل می‌كند. عشق علی به سنتورش، عشق هانیه به علی.

    سنتوري


    مهرجویی، راوی پناه بردن آدم‌ها از یك چیز به چیز دیگر است. فیلم با نریشن علی آغاز می‌شود. وقتی كه می‌گوید به مترو كه برود، دیگر هوای كثیف تهران وارد ریه‌ی سوخته‌اش نخواهد شد. آخرین پناهگاه علی، مرگ است. با وجود اینكه در فیلم، شخصیت اصلی به دنبال آرامش است اما نه تنها مامنی نمی‌یابد، بلكه اعتیاد به هرویین، اوج سرگشتگی‌ كسی است كه در مركز بازپروری به جسدی متحرك تبدیل می‌شود.

    تا به حال فیلمهای زیادی با مضمونی مشابه در سینمای ایران ساخته شده است اما «سنتوری» ویژگی‌هایی دارد كه آن را به فیلمی منحصر به فرد تبدیل می‌كند. در فیلم مهرجویی، شخصیت اصلی تظاهر به تنفر از اعتیاد نمی‌كند. معمولاً در روایت‌های كلیشه‌ای برای نمایشِ گرفتاری كاراكتر اصلی به اعتیاد، بطور اغراق‌آمیزی بر بیزاری او از مواد مخدر تاكید می‌شد اما علی، بر پایه‌ی تاویلی عمیق از كلمه‌ی «‌دچار» خلق شده است. در اكثر صحنه‌های فیلم، او توصیفی عاری از نفرت و حتا گاه عاشقانه از اعتیادش دارد. علی «‌دچار» مواد است و دچار، تركیبی از عشق و نفرت است‌. با این همه در دو قسمت از فیلم، یكی در ابتدا و یكی در انتها‌، نفرت علی را هم می‌بینیم. نفرتی كه بیش از هر چیز نشان دهنده‌ی آگاهی علی از عمق زوال خودش است.

    از جنسِ سینمای مهرجویی
    بعضی از منتقدین، فیلم «سنتوری» را فاقد فیلمنامه و حتا طرح قوی دانسته‌اند. نمی‌دانم چطور می‌شود به فیلمی كه در آن اتفاقات متعدد، از ازدواج تا خیانت رخ می‌دهد، گفت بدون فیلمنامه‌. بله، فیلم «‌سنتوری»، شخصیت‌محور است، مثل باقی فیلمهای مهرجویی. این، جنس سینمای اوست. به همین دلیل معمولاً عنوان فیلمهایش، نام كاراكتر اصلی است. «هامون»، «‌پری»، «‌لیلا»، «‌سارا»، «‌بانو»و حالا «علی سنتوری»... اما این فیلم نیز مثل بقیه‌ی آثار مهرجویی علیرغم شخصیت‌محوری، فیلمنامه دارد و البته ویژگی‌های تكنیكی خیلی خوبی دارد كه كمتر در سینمای ایران استفاده می‌شود.


     

    فیلم از صحنه‌ای شروع می‌شود كه به آن باز نمی‌گردد. جالب اینكه بعضی از منتقدین، این را ضعف فیلم قلمداد كرده‌اند. آنها می‌پرسند كه علی ناامید و سرگشته كه قرار است دیگر از مترو بیرون نیاید، در كجای بقیه‌ی فیلم قرار دارد. اتفاقاً همین شروع فیلم، پایان غم‌انگیز فیلمی است كه ظاهراً پایانی خوش دارد. اما در واقع علی به همان دنیای كثیف بیرون از مركز بازپروری باز می‌گردد و باز هم مواد مصرف می‌كند و به جایی می‌رسد كه زوالش در خودش است، علی سنتوری، پیش به سوی مرگ.

    موسیقی، در فیلم سنتوری نقش مهمی دارد‌. تا جاییكه حتا عده‌ای می‌گویند اگر صدای محسن چاووشی نبود،«علی سنتوری» اصلاً قابل تحمل نبود. نمی‌دانم آیا می‌توان درباره‌ی این فرض محال حرف زد یا نه؛ اما در یك دهه‌ی گذشته خیلی‌ها از ترانه در متن فیلمهایشان استفاده كرده‌اند و نتیجه، بیش از نمونه‌های فیلمفارسی قبل از انقلاب نشده است. از طرفی اكثر ترانه‌های فیلم، قبل از پخش گسترده‌ فیلم در فضای مجازی اینترنت در دسترس بود و برای بسیاری از تماشاگران فیلم، تازگی‌اش از دست رفته‌ بود. هنر مهرجویی در استفاده از صدای چاووشی و صدای جادویی سنتور كامكار، مجموعه‌ای بكر را به وجود آورده است.اتفاقاً خیلی ارزشمند است كه فیلمی علیرغم استفاده‌ی زیاد از موسیقی، همچنان استقلالش را حفظ كند و تاثیرگذار باشد.

    درباره‌ی نكات فنی فیلم چندان نمی‌شود نظر داد. چون كپی‌هایی كه الان وارد بازار شده، نسخه‌های پینه‌دوزی شده‌ی تراك‌های متعد است. به همین دلیل كات‌های متعددی كه در این نسخه‌ها هست، قضاوت درباره‌ی فیلم را سخت می‌كند. ولی بعضی اوقات به نظر می‌رسد كات‌ها، نابه‌جا و تحمیلی است. با این حال مهرجویی از جامپ‌كات‌های كلیشه‌‌ای كه معمولاً در فیلمهای اینچنینی استفاده می‌شود، اجتناب كرده است.

    شعار زدگی؟
    می‌گویند سنتوری، فیلمی شعار‌زده درباره‌ی اعتیاد است و این برای مهرجویی خوب نیست. من با این نظر مخالفم. «سنتوری» بیش از اینكه فیلمی درباره‌ی اعتیاد باشد، فیلمی شخصی است. اصلاً هنر وقتی خلق می‌شود كه هنرمند جامعه را در یك فرد به تصویر می‌كشد. در عین حال باید در نظر داشت كه وقتی وارد مقوله‌ی اعتیاد می‌شویم ناگزیر از استفاده از ادبیاتی معمول می‌شویم. مهرجویی از این ادبیات در فیلمش بهره برده و با اضافه كردن ظرایفی آن را در بافت فیلم نشانده است.

    سنتوري


    از یاد نبریم كه مهرجویی، فیلمسازی اجتماعی است. این اجتماعی بودن نه ضعف او به حساب می‌آید و نه نقطه ی قوتش است. مهرجویی در چنین فضایی، فیلم می‌سازد. آن‌ها كه از شعار زدگی«سنتوری» می‌گویند باید دو نكته را در نظر داشته باشند. اول اینكه تعداد دیالوگ‌های پیرامون اعتیاد (نه خود اعتیاد) خیلی كم است. ثانیاً سینمای مهرجویی ایجاب می‌كند كه نگاه اجتماعی‌تری داشته باشد. مهرجویی، كیارستمی نیست كه با افتخار در مصاحبه‌اش بگوید فیلم بعدی او، برداشتی است طولانی از برخورد موج‌های دریا با دو تخم لاك پشت در ساحل. آن سینما، سینمای كیارستمی است.

    هم ستاره، هم بازیگر
    جان مالكوویچ در مصاحبه‌ای گفته بود كه ستارگان برای سینما پول می‌سازند تا بازیگران با استفاده از آن پول‌ها، بازی كنند. در تعریفی ساده، ستاره‌ی سینما به كسی گفته می‌شود كه تماشاگر به خاطر او، به فیلم اطمینان كند و راهی سالن سینما شود.

    انصافاً رادان ستاره است. او اگرچه با بازی در فیلمی بسیار كم ارزش به نام«شور عشق» وارد سینما شد اما خیلی زود راهی متفاوت در پیش گرفت. بعد از آن من یادم نمی‌آید كه رادان در فیلم بدی بازی كرده باشد. شاید بعضی از فیلم‌های او متوسط بودند، اما بد نبودند. با این وجود رادان همچنان ستاره می‌ماند. عكس او در بیلبوردهای تبلیغاتی، نقش بسته و همچنان نامش در فهرست بازیگران یك فیلم، تضمینی برای بازگشت سرمایه است. بازیگری كه زمانی رویایش حضور در صفحه‌ی اول نشریات زرد بود، حالا به «بازیگری» درجه یك تبدیل شده است. كسی كه نقش را مال خودش می‌كند. مخاطب سنتوری نمی‌تواند نقش علی را از رادان تفكیك كند. او نقش را در اختیار می‌گیرد. تصویر «علی سنتوری» با بازی بازیگری دیگر، خیلی سخت به نظر می‌رسد و این نشان می‌دهد كه رادان راه بازیگران بزرگ را در پیش گرفته است. می‌شود گفت كه رادان هم ستاره است، هم بازیگری خوب.

    سنتوري


    گلشیفته فراهانی هم در سنتوری بازی خوبی ارایه می‌كند. صحنه‌ی اولین مواجهه‌ی هانیه و جاوید، هنر گلشیفته فراهانی را نشان می‌دهد. آنجا كه او چنان بازی ظریفی انجام می‌دهد كه گاهی برخوردهایش این تصور را در مخاطب ایجاد می‌كند كه نكند دارد واكنش طبیعی بازیگری را پس از كات در صحنه‌ی فیلمبرداری تماشا می‌كند.

    چه كسی می‌ترسد
    «سنتوری» فیلمی به شدت انتقادی است. در صحنه‌ای از فیلم، علی برای معتادانی كه به او پناه آورده‌اند لقمه‌ی غذا می‌گیرد و پس از آن بزن و بكوب معتادان صحنه‌‌ی رقت‌انگیزی را رقم می‌زند. فیلمساز با كمی حوصله، بدون اغراق این واقعیت را عیان می‌سازد كه هر یك از معتادان كپرنشین می‌توانند مثل علی سنتوری باشند. ممكن است هر كدام آن‌ها استعدادی باشند كه جامعه، هرز داده است.

    شخصیت آقای «بلورچی»، اوج انتقادی است كه مهرجویی به جامعه وارد می‌كند. او مثل مخملباف كه در فیلم«عروسی خوبان» تصویری شتاب‌زده و شعاری از«مرفهین» (دقیقاً همین كلمه!) ارایه كرد؛ پایه‌های فكری قشر بازاری سنتی را علناً به نقد نمی‌كشد. در فیلم «سنتوری»، بلورچی رییس صنف بلور فروشان است. از آن دست آدم‌هایی كه همیشه توسط حكومت حمایت و تقدیر شده‌اند. مردانی كه نماز ظهرشان را در مسجد بازار می‌خوانند، معتمد شیوخِ مساجد هستند، نماز و روزه‌شان ترك نمی‌شود، اما همه‌ی این كارها را با نیتی منفعت‌طلبانه انجام می‌دهند. كسانی كه برای جلب نظر خدا، تسبیح می‌زنند و در مقابل، غیر‌انسانی‌ترین رفتار را با اطرافیان خود دارند.

    بلورچی و زنش، نماینده‌ی ‌قشری هستند كه برایشان بیزاری از ساز و موسیقی (برخاسته از یك تلقی مذهبی) بر هر چیزی اهمیت بیشتری دارد. صحنه‌ای كه در آن علی به خانه‌ی پدرش می‌رود و مراسم مذهبی مادرش را به هم می‌زند، تكان‌دهنده است. برای خانم بلورچی حفظ «آبرو» نزد مهمانان مراسمش، مهم‌تر از وضع رقت‌انگیز فرزند معتادش است. در صحنه ا‌ی دیگر وقتی«بلورچی» به منزل پسرش می‌رود تا مثلاً به او كمك كند؛ مجبور می‌شود به خواست علی، به او مواد تزریق كند. خنده‌های علی، هجویه‌ای است بر دلسوزی از سرِ تكلیفِ پدری كه محتسب‌مابانه زندگی كرده است. كسی كه در بلبشوی اقتصاد افسار‌گسیخته‌ی ایران كه هنوز ریشه در قدرت سنتی بازار دارد، در روزنامه‌ی «شرق»، فتوحات اقتصادی، و «خدمتگزاری»‌اش به خلق مومن را رپرتاژ آگهی می‌كند اما با شیوه‌ی زندگی‌اش، هستی فرزندش را بر باد می‌دهد. سنتوری روایت زوال هستی استعدادهایی است كه زیر سلطه‌ی عابدان ریاكار خرد می‌شوند.

    مهرجویی پیكان انتقاد را به سوی گروهی گرفته است كه فرصت‌طلبانه سعی كرده‌اند در ظاهر از كشمكش‌های سیاسی كنار بمانند اما در واقع جامعه را به سوی نقطه‌ی جوشی برده‌اند كه در آن همه چیز از هم گسیخته شده و انفجار ناگوار اجتماعی رخ داده است.
    «سنتوری»، فیلم كلماتِ ناممنوع است. فیلم كلماتی مثل«دیوث» و«گه» كه روزی چند‌بار در دیالوگ‌های مردم ما - از عامی تا روشنفكر- استفاده می‌شود اما قرار است در ویترین گذاشته نشود. «سنتوری»، انعكاس نابسامانی‌های شدید اجتماعی است كه در نتیجه‌ی آن هانیه، با مردان دیگر خوش می‌گذراند تا پول هرویین شوهر تباه شده‌اش را بپردازد.

    سنتوری‌، فیلمی است كه هر روز صدها بار پیرامونمان اتفاق می‌افتد اما قرار نیست در سینما نشان داده شود. چرا كه بعضی‌ها از تماشای خودشان وحشت‌زده می‌شوند. واقعاً می‌ترسند.

    راديو زمانه

    درخواست کتاب راهنماي خريد سبد خريد چاپ صفحه چاپ صفحه ارسال به دوست ارسال به دوست
    جستجو
  •  درخواست کتاب
  • ویلای تابستانی


    جنگ كه تمام شد بیدارم كن


    گنج قلعه ی متروك


    كتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز (دو جلدی )


    هنر آشپزی (دو جلدی )


    دل نوشته ها 1


    If you have problem to read Farsi words, please click on View >Encoding> Unicode-utf-8

    كليه حقوق محفوظ است، استفاده از مطالب با ذكر منبع بلامانع است  

    Email: info@sababook.com 

     

    طراحي و اجرا توسط: رسانه پرداز عصر جدید


    تبلیغات متنی: فروشگاه کتاب :: دانلود رایگان :: فروشگاه کارتون :: انتشارات کتاب
    خدمات اینترنتی: دامین ( domainهاستینگ ( hostingطراحی وب سایت ( websiteتجارت الکترونیک
    هفته نامه گویه :: فروشگاه اینترنت :: جامعه مجازی :: موسسه عدل :: خرید اینترنتی سریال :: کتاب :: موتور جستجو :: فال حافظ
    اخبار خانواده: آشپزی، تغذیه، بهداشت و سلامت، روانشناسی، سرگرمی، دکوراسیون، کودک، حوادث، محیط زیست، هنر، تلویزیون و سینما، فناوری، مشاوره حقوقی، کتاب
    اخبار ورزشی: اخبار ورزش فوتبال، والیبال، بوکس، کاراته، ایروبیک، جودو، پینگ پنگ، تیراندازی، هندبال، ووشو، کبدی، اسکیت، پرورش اندام، بدمینتون، تنیس روی میز، اسکی