13 آذر 1387
روايت معنويت در نظم فارسي
منظومه 3 جلدي «هزار گوهر معني» كتابي است كه دكتر حسين رزمجو سروده و بتازگي به وسيله انتشارات سخن منتشر كرده است. دكتر حسين رزمجو كه در نخستين دوره همايش چهرههاي ماندگار به عنوان برگزيده بخش ادبيات معرفي شد، پيش از اين نيز و در همين حال و هوا كتابهاي «حج: آيينهاي از رستاخيز» و «سيماي عرفاني و ديني مولوي در آيينه مثنوي» را منتشر كرده بود كه با استقبال خوب جامعه ادبي و دانشگاهي مواجه شد. رزمجو همچنين استاد نمونه دانشگاه فردوسي مشهد و دبير كل اسبق كميسيون ملي يونسكو در ايران است.
آنچه در ادامه و در اين مطلب ميخوانيد، بازخواني آخرين اثر ايشان با عنوان هزار گوهر معني است.
شمس قيس رازي در «المعجم في معاير اشعار العجم» مينويسد: شعر سخني است انديشيده، مرتب، معنوي، موزون، متكرر، متساوي و حروف آخرين آن به يكديگر ماننده.
اين تعريف به طور كامل با آنچه در تاريخ ادبيات منظوم فارسي ديده ميشود، منطبق است به عبارتي حكيمان، عالمان و شاعراني همچون خيام، سنايي، مولانا و حافظ آثارشان بيش از هر چيز سرشار از مفاهيم و انديشههاي معنوي و عميقي است كه به شيوهاي منظوم يعني موزون و مرتب و به همراه موسيقياي كه به زنگ قافيه منتهي ميشود، سروده شده است.
از همين روست كه از ديرباز آثار و سخن اين بزرگان كه از آموزههاي الهي و كلام رسولان خداوند سرچشمه ميگيرد، سينه به سينه نقل و بر ذهن و زبان مردم ايران زمين جاري و ساري شده است. تا آنجا كه برخي از اين آثار به دليل كثرت استفاده و تكرار تبديل به ضربالمثلهاي رايج زبان فارسي شدهاند كه حتي همين امروز نيز همچنان كاربرد دارند و بسياري از سخنرانان و خطيبان براي انتقال مفهوم و ارتباط سادهتر با مخاطب از اين كلام موزون بهره ميگيرند.
مجموعه 3 جلدي هزار گوهر معني، سروده دكتر حسين رزمجو نيز تلاشي در همين قاعده و راستاست با اين تفاوت كه زبان رزمجو براي سرودن اين مجموعه با زبان فخيم و كهن نظم فارسي كه شايد براي عموم مردم امروز قابل فهم نباشد، فاصله دارد و به بيان ديگر، رزمجو قصد دارد با نگاه و زباني نو (در مقايسه با آثار پيشينيان) كلامي موزون و مقفي را به عنوان يك ظرف و پتانسيل در اختيار بيان دوباره انديشههاي معنوي و آموزههاي الهي قرار دهد.
نكته ديگري كه دكتر حسين رزمجو به آن توجه هوشمندانهاي داشته انتخاب قالب و فرم است. رزمجو براي سرودههاي خود فرم رباعي را انتخاب ميكند؛ قالبي كه يكي از قديميترين و اصيلترين قالبهاي تاريخ شعر فارسي است.
رباعي را به نوعي ميتوان به دليل انعطافپذيري فراواني كه در وزن دارد، متنوعترين و منعطفترين قالب شعر فارسي دانست به گونهاي كه شاعر ميتواند در 24 يا به روايتي 18 وزن انديشهها و مضامين خود را بيان كند همچنين وزن رباعي با توجه به تنوع زحافات و اختيارات شاعري ميتواند به خلق مضامين و مفاهيم متنوع و حتي متضاد به شاعر كمك فراواني كند و حتي بحر هزج كه بحر مادر در رباعي است به علت نزديكي به زبان عاميانه امروز و گفتار اين پتانسيل را در اختيار شاعري همچون حسين رزمجو قرار ميدهد تا بتواند در به نظم كشيدن مفاهيم و مضامين از زباني امروزيتر و گفتاريتر بهره گيرد.
همچنين در گذشته بيشتر مفاهيم معنوي و عرفاني ادبيات پارسي در قالبهايي مطول مثل مثنوي و قصيده سروده شده است كه مناسب همان روزگار بوده و شايد امروز و در دنياي مصرفگرا و كمپوتي و فشرده كمتر كسي حوصله و زمان خواندن چنين شعرهايي را داشته باشد و رزمجو به همين دليل ميكوشد به سراغ رباعي برود تا در موجزترين زمان و حالت ممكن با مخاطب ارتباط برقرار كند.
مجموعه 3 جلدي هزار گوهر از معني بيش از يك هزار و يكصد رباعي را در بر ميگيرد كه بر اساس اصول پنج گانه دين مبين اسلام تقسيمبندي موضوعي شده است و دفتر نخستين اين منظومه اختصاص به توحيد ذات باري تعالي دارد كه شامل مطالبي با عناوين آثار صنع خداوند، يگانگي و صفات جلال و جمال او، مقام انسان در آفرينش، عوامل تكامل آدمي و ارتباط وي با خدا، قلمرو عرفان و نقش عشق در طي آن است كه به روش قرآن و توصيه اين كتاب آسماني بايد به تفكر در آثار پروردگار، از محسوسات به معقولات راه يافت و سرانجام به ذات بيهمتا و بيانباز خالص جهان پيبرد:
در آبي آسمان و موج دريا
در چشمه و رود و باغ و كوه و صحرا
در ذره و كهكشان و نور مه و مهر
بينم همه جا صورت آن يكتا را
اين رباعي اشاره روشني به اين آيه كلامالله مجيد در سوره بقره دارد كه ميفرمايد: فاينما تولوا فثم وجه الله (به هر كجا روي آوريد، رو به سمت خداوند است) و در همين رابطه نيز حضرت لسانالغيب نيز آورده است:
او را به چشم پاك توان ديد چون هلال
مرغان هوا كه در نشيبند و فراز
همواره در آسمان، به حال پرواز
ز آثار خدايند به چشم مومن
زيبا و شكوهمند و دارنده راز
در اين رباعي نيز نشانههايي از قدرت و عظمت خداوند براي كساني كه ايمان نياوردهاند به تصوير كشيده شده است ضمن اين كه به اين آيه از سوره النحل نيز اشاره دارد:
«الم يروا الي الطير مسخرات في جو السماء ما يمسكهن الا الله ان في ذلك لآيات لقوم يومنون( »آيا آنان كافران پرندگان را نميبينند كه بر فراز آسمانها نگهداشته شدهاند؟ هيچ كس جز خداوند آنها را نگه نميدارد).
هرچند كه زهد و ترك جاه دنيا
نيكو صفتي است نزد شخص دانا
اما بود از هد خلايق آن كس
ظاهر ننمايد اين صفت خود به ملا
كه تلميح و اشارهاي دارد به اين سخن امير مومنان در نهجالبلاغه كه ميفرمايند: «افضل الزهد اخفاء الزهد( »برترين پارسايي، پنهان داشتن پارسايي است).
اما جلد دوم اين منظومه حدود 400 رباعي را در بر ميگيرد كه شامل 4 اصل اعتقادي نبوت، امامت، عدالت و رستاخيز است. در بخش نبوت مهمترين موضوع و مضموني كه در رباعيها به چشم ميآيد، به نوع رسالت انبياي الهي بازميگردد و اين كه انبيا همواره وظايفشان را در سايه وحي و تايبدات الهي انجام دادهاند و در اين رابطه هيچ گاه رسالت خود را با زور و تطميع مردم به قدرتهاي دنيايي همراه نكردهاند.
در فصل ديگري از جلد دوم اين كتاب به سيما و نشانههاي 26 تن از پيامبران خداوند پرداخته شده كه در قران كريم به آنها اشاره شده است:
آنان كه بگفتند خدا هست مسيح
كافر شده از اين سخن زشت قبيح
زيرا كه خدا يكي است نه زاده و زاد
اين گفت خود اوست به الفاظ صريح
كه به ترتيب به 2 آيه از سورههاي مائده و اخلاص اشاره دارد كه در آن خداوند ميفرمايد:
آنها كه گفتند خداوند همان مسيح فرزند مريم است به يقين كافر شدهاند.
خداوند يكتاست و هرگز نزاده و زاده نشده است.
جلد دوم با موضوع امامت ادامه مييابد و پس از پرداختن به شخصيت امامان شيعه عليهمالسلام به فصل عدالت ميرسد كه اين فصل نيز شامل حدود 20 رباعي درباره عدالتمحوري و ستمستيزي در گفتار خداوند و پيامبر و امامان معصوم است:
عدل است اساس نظم و ترتيب جهان
ظلم است چو آتشي كه سوزاند جان
در سايه داد ميتوان تامين كرد
آسايش و آبادي و امن و ايمان
كه در اين رباعي نيز عدالت به عنوان يكي از اركان اعتقادي شيعه مطرح شده است و رزمجو عدالت را سرچشمه همه خوبيها و بركات و نعمتها و آباداني بشر معرفي ميكند و البته ناخود آگاه اين بيت از نظامي را نيز به ذهن متبادر ميكند:
خداوند كيهان و گردان سپهر
ز بنده نخواهد به جز داد و مهر
جلد سوم و پاياني اين مجموعه نيز به فروع دين همچون نماز، روزه، زكات و حج ميپردازد و در بخش ديگري نيز مبحث انسانشناسي را مطرح ميكند.
رزمجو در فصلي كه اختصاص به حج دارد اين رباعي را آورده است:
پيوستن قطرهاي است با دريايي
يا ذره به خورشيد جهانپيمايي
حاضر شدن تو در حج اين جمع عظيم
باشد و چنان كه در قيامت آيي
كه به نوعي اين اجتماع و گردهمايي بزرگ و عبادي، سياسي و اجتماعي را به معاد و بازگشت به سوي پروردگار ارتباط ميدهد و البته خواندن اين مناجات خواجه عبدالله انصاري نيز در اينجا بيمناسبت نيست كه ميگويد:
در راه خدا 3 كعبه آمد حاصل
يك كعبه صورت است و يك كعبه دل
تا بتواني زيارت دلها كن
كافزون ز هزار كعبه باشد يك دل
در پايان بايد گفت همان طور كه رزمجو بر منظومه بودن اين كتاب تاكيد كرده است نبايد در مواجهه با اين كتاب و آثار آن انتظار شعرهايي درخشان، مخيل با ظرافتهاي خاص زباني داشت بلكه همان طور كه در ابتداي مطلب نيز اشاره شد، به نظر ميرسد مهمترين هدفي كه مولف دنبال كرده به نظم كشيدن برخي مفاهيم و احاديث و روايتهاي ديني بوده است كه با توجه به بار موسيقايي كلام براي ارائه به مخاطب عام و ارتباط با آن ميتواند شيوهاي موفق و تاثيرگذار باشد، اگرچه در ميان كارشناسان حوزه ادبيات و خاصه ادبيات آييني در اين رابطه ديدگاههاي مختلف و گاه متضادي وجود دارد كه خود جاي بحث فراواني دارد و در حوصله اين مقاله نميگنجد.
سينا علي محمدي