کتاب :: نگاهی به مجموعه شعر«من گرگ خيالبافي هستم»(الياس علوي)
نگاهی به مجموعه شعر«من گرگ خيالبافي هستم»(الياس علوي)
16 آبان 1387
كندوي كلمات تاريك و روشن
علي حسن زاده
«نشانه هاي كلامي، عرصه مبارزه طبقاتي دائمي اند.»
باختين
---
شعرهاي مجموعه شعر «من گرگ خيالبافي هستم»، شعرهايي اجتماعي، سياسي و تغزلي اند در فضاهايي واقع گرايانه و رمانتيستي. براي نمونه از شعرهاي سياسي توجه كنيد به اين شعر؛ دلتنگي/ شعر من/ تو نيز آواره يي/ روزي در «فلوجه» دود مي شوي/ روزي در «پاريس» به زندان مي افتي/ روزي ديگر در«گوانتانومو»، بند بندت/ پاره مي شود...
براي نمونه از شعرهاي اجتماعي توجه كنيد به اين شعر؛ تو را دارم/ ديروز خواهرم را بردند/ امروز خانه ام را ويران كردند/ فردا آواره مي شوم...
البته ناگفته نماند كه در دسته يي از شعرهاي اين مجموعه شعر، تم هاي اجتماعي با تم هاي سياسي تلفيق شده اند، براي نمونه از اين دست شعرها توجه كنيد به اين شعر؛ ما مي ميريم/ تا شاعران بيمار شعر بگويند/ «ما مي ميريم» بازي قشنگي است/ وقتي مادر پوتين افسر جوان را ليس مي زند./ و روزنامه ها هي عكس پدر مي نويسند/ كنار آدم هاي مهم... ما مي ميريم/ تا عكاس «تايمز» جايزه بگيرد.
و براي نمونه از شعرهاي تغزلي توجه كنيد به اين شعر؛ زيباي كابلي/ اي زيباي كابلي/ از من مپرس چرا به تو خيره مي شوم؟/ از گونه هايت بپرس/ چرا شراب مي نوشند/ مست مي شوند/ به خيابان مي آيند...
شعرهاي واقع گرايانه با تم هاي اجتماعي، سياسي مجموعه شعر«من گرگ خيالبافي هستم» به صورت كشف واقعيتي بيان مي شوند كه تاريخ را زمينه دقيق آگاهي هاي دقيق تلقي مي كنند نه سرچشمه يي براي خيالبافي. از اين رو گذشته يي كه در شعرها مطرح مي شود بيشتر گذشته يي نزديك به جامعه يي (جامعه افغانستان) است كه خود شاعر متعلق به آن است. به نظر جرج لوكاچ اثر ادبي واقعيت محض نيست بلكه نوعي انعكاس واقعيت است. به نظر او ادبيات، جهان صغيري است كه جهان كبير (جهان واقعيت) را منعكس مي كند. اصطلاح او در اين باره اين است كه ادبيات واقع گرا يك كليت موجز از يك كليت گسترده و منتشر است. شعرهاي واقع گرايانه اين مجموعه شعر، موضوع خود را جامعه معاصر افغانستان و مسائل آن قرار مي دهد يعني چنين جامعه يي وجود دارد و اثر ادبي را مجبور مي سازد به بيان دقيق و تحليل آن بپردازد. براي نمونه توجه كنيد به اين شعر كه چگونه در آن مساله جنگ و تبعات آن روايت شده است؛ تانك ها/ تانك ها از آن طرف آمدند/ تانك ها از اين طرف آمدند، تانك ها بوي ليلا گرفت... ارزش اثر هنري به نظر لوسين گلدمن در اين است كه نگرش منسجمي را درباره جهان بيان كند. در علم مطابقت با حقيقت، منجر به بطلان و نادرستي مي شود. در هنر اگر اثر هنري با واقعيت سازگار نباشد، بي ارزش است. شعرهاي واقع گرايانه اين مجموعه شعر با نگرشي منسجم، مي خواهند همه واقعيت را كشف كنند اما در مخاطب يك احساس را توليد كنند كه واقعيت است كه ظاهر مي شود. براي اين منظور شاعر به هنري غيرشخصي متوسل شده است كه شاعر در آن كنار گذاشته مي شود و از تظاهر به حضور در خود اثر، از رازگويي هاي احساساتي و فلسفه بافي احتراز مي كند. براي نمونه توجه كنيد به اين شعر؛ افتخار/ ديروز «تل سياه»/ امروز «تل اسمر»/ تا چشم بر هم زديم/ زيباترين پسران مان در اتاق هاي «پنج دري» بنگ مي كشند/ و از دختران مان فاحشه هاي ده ديناري ساخته اند...
شعرهاي تغزلي مجموعه شعر «من گرگ خيالبافي هستم» به سبك و سياقي رمانتيستي جهاني محسوس را روايت مي كنند و وقتي واقعيت را دربرمي گيرند، با شتاب و ذهنيت به آن مي پردازند. موضوع اين شعرها همچون بسياري ديگر از آثار تغزلي، عاطفه است كه اغلب به طور ذهني ادراك و عرضه شده است و سبك آن لبريز است از تصويرپردازي. عشق و طبيعت دو مضموني هستند كه شاعر اغلب به آنها پرداخته است.