اين اثر، سرشار از نكتههاي بديع درباره علم هيئت است كه شگفتي همگان را برانگيخته و در كشورهاي اسلامي با استقبال روبهرو و به زبانهاي مختلف ترجمه شده است.
در قرآن و احاديث، مطالب گوناگوني درباره آسمان، زمين، ستارگان، خورشيد، ماه و ديگر مسائل مربوط به «علم هيئت» آمده است و طرح همين موضوعات، باعث شده دانشمندان اسلامي درباره اين موضوع بينديشند و تفسير خود را از آيات و روايات، متناسب با دستاوردهاي علمي روز، ارائه كنند. يكي از اين دانشمندان، علامه سيد هبةالدين شهرستاني است كه حدود صد سال پيش، در اثر حاضر، ديدگاههاي خود را موشكافانه به رشته تحرير درآورد.
بر اساس مطالب كتاب، دانشمندان ميگويند انسان وقتي به آسمان نگاه ميكند، ميتواند با چشم غير مسلح، سه هزار ستاره را ببيند كه در آسمان به دور خورشيد ميچرخند و مانند خورشيد و ماه قابل رؤيتاند. برخي پيشينيان از اين كوكبها به هراس افتادند و آنان را «خدايان» ناميدند و به پرستش آنها پرداختند تا اينكه پيامبران آمدند و آنان را به راه راست رهنمون شدند. دانشمندان عمر جهان هستي را سيزده ميليارد سال ميدانند كه از انبوه تودههاي ستارگان بسيار بزرگ تشكيل شده است و صدها هزار ميليون خورشيد و ماه در آن وجود دارد. عقل نميتواند اين فرضيه را بپذيرد، چراكه اگر براي هر ستارهاي اسم خاصي بگذاريم، چه مقدار دقت لازم خواهد بود كه نام ستارگان اين كهكشانها را بشماريم؟ دو هزار سال تمام براي شمارش نام آنان وقت لازم خواهيم داشت: (فلا اقسم بمواقعالنجوم و انه لقسم لو تعلمون عظيم) فاصله بين اين ستارگان بزرگ و كهكشانها بسيار زياد است.
نزديكترين كهكشان، داراي يكصد هزار ميليون خورشيد يعني يكصد ميليون مجموعه شمسي است و خورشيد ما كه مستقر و ثابت است، اگر حرارتش بيشتر شود، كره زمين با فاجعه روبهرو خواهد شد.
در كهكشان «عقرب» ستاره يا خورشيدي وجود دارد كه 27 ميليون بار بزرگتر از خورشيد ماست! هر نور كمسويي هم كه ما در آسمان ميبينيم، پرتوي از يك جهان است و دانشمندان مدعياند در جهان هستي بزرگ، هزار هزار هزار ميليون كهكشان وجود دارد. پس جايگاه كره ما و انسانها در قبال اين جهان هستي چه ميتواند باشد؟ (أأنتم اشد خلقا أَم السماء). پس نبايد اصولا فكر كنيم كره زمين، حجم قابل اعتنايي در برابر اين كرات، ستارهها، خورشيدها و كهكشانها دارد!
نور با سرعت 300 هزار كيلومتر در ثانيه در حركت است، يعني نور هفت بار و نيم در هر ثانيه به دور كره زمين ميچرخد! يعني نوري كه امروز ما در آسمان رؤيت ميكنيم، در واقع قبل از يك ميليون سال نوري از آن ستاره يا خورشيد ساطع شده تا به ما رسيده است. ماه از خود نوري ندارد و سرد است و به دور كره زمين ميچرخد و كره زمين، دنبالهرو خورشيد است. ستارگان ديگر، هركدام كوكبهاي ويژه خود را دارند، ولي كره زمين فقط يك كوكب ـماهـ را دارد كه در هر 29 روز و نيم در ماه، به دور آن گردش ميكند. كره زمين پنجاه برابر بزرگتر از ماه است و خورشيد يك ميليون بار از زمين بزرگتر است.
اين خلاصهاي از اكتشافات و نتيجه بررسيهاي دانشمندان علوم نجوم و هيئت و آسمان است كه با استفاده از محاسبات دقيق علمي و پس از مراجعه به نتايج بهدست آمده از عكسبرداريها و اكتشافات عجيب دستگاههايي چون «هابل» يا ماهوارههاي فضايي و موشكهاي فضاپيما و هزاران وسيله علمي ديگر، به اين نتايج رسيدهاند. اين نتايج، بيترديد همه دانستنيهاي جهان هستي نيست. پس آنچه كه در گذشته به آنها اشاره شده و در لسان قرآن و احاديث آمده، در واقع براي تقريب ذهن افراد و متناسب با درك و فهم انسان عصر نزول قرآن و صدور روايات است و فقط به عنوان اشاره به عظمت خلقت و هستي است، وگرنه ميدان و بستر گستردهتر براي ارزيابي و دريافت و درك حقايق افزونتر، همواره باز بوده است، همانطور كه نظريات امروزه دانشمندان، در واقع اشاره به گوشههايي از دانستههاي آنان درباره جهان بزرگ هستي و پيدايش خلقت و انسان و آسمانها و كهكشانهاست.
مولف در بخشي از كتاب حاضر مينويسد: «اين كتاب براي نخستين بار در سال 1328 هجري قمري چاپ شد و در بين محافل علمي مورد توجه شايان قرار گرفت و بسياري از دانشمندان آن را مطالعه كرده و بزرگان علم و دانش و شعر و قلم، تقريظهايي بر آن نوشته و مجلات و نشريات كشورهاي اسلامي و غير اسلامي، مطالبي درباره آن منتشر نمودند و در نزد مولف، نامههاي بسياري از رجال علم و ادب گرد آمد. و تفريظهاي بسياري توسط علماي بزرگ درباره اين كتاب نوشته شده است.»
دانشمند بزرگ «طالب اوف» از روسيه درباره اين كتاب مينويسد: «من گمشده خودم را در كتاب "اسلام و هيئت" يافتم، ولي متاسفانه اين كتاب وقتي به دست من رسيد كه چشمانم از روشنايي افتاده و من از فيض ترجمه آن به زبان روسي محروم شدهام. اگر چنين توفيقي نصيب من ميشد، جهانيان ميديدند كه چگونه دانشمندان روسيه، به اسلام روي ميآوردند. بسيار بهجاست كه مسلمانان به وجود شما افتخار كنند، زيرا كه شما در كشف و حل مسائل علمي ـ ديني، بر علماي اروپا، در كشفيات علمي ـ فني، پيشي جستهايد.»
«ميخاييل نعيمه» استاد سرشناس نيويورك نيز مينويسد: «آنچه را كه شرق در سايه ايمان و تجربيات روحي و معنوي، از قرنها پيش دريافته است، هماكنون غرب ميكوشد كه به وسيله ميكروسكوپ و تلسكوپ خود آن را كشف نمايد و جاي دقت است كه غربيها هرچه كه بيشتر بررسي و تحقيق ميكنند، سرانجام به شرق روي ميآورند و آنگاه كه گرد و غبار از چهره علوم و حقايق مشرق پاك كردند، آنها را به مثابه حقايق و كشفيات جديد، به هموطنان خود عرضه ميدارند. هماكنون غرب مشغول بررسي فلسفههاي چين، هند، عرب و ديگر بلاد مشرق زمين است تا به وسيله آنها، كليد مشكلات اسرار وجود و هستي را پيدا كند...».
ژنرال «محمد پاشا» كه در سال 1335هجری قمری به شهادت رسيد، درباره اين كتاب مينويسد: «من در طول شصت سال عمرم، هميشه در فكر و انديشهام اين شك و ترديد باقي بود كه اسلام چگونه ميتواند با حركت زمين موافق باشد؟ و ما چگونه ميتوانيم كشفيات علمي جديد را با نظريات اسلامي تطبيق كنيم؟ تا آنكه در سال 1333 هجري يك جلد از كتاب "اسلام و هيئت" را در كوفه به دست آوردم و پس از مطالعه آن، سجده شكر نمودم و سوگند ياد كردم كه اگر زنده ماندم، پس از پايان جنگ جهاني، اين كتاب را به زبان تركي ترجمه كنم و آن را به ضميمه متن عربي در آستانه چاپ كرده و رايگان بين دانشجويان توزيع نمايم، زيرا من به خوبي ميدانم كه آنان بيشتر از من درباره اين موضوع در تشويش و اضطراب هستند!»
يكي از علماي بزرگ به مولف كتاب مينويسد: «كتاب اسلام و هيئت، هيئت يونان را از بين برد، پايههاي آن را ويران ساخت، براي آنكه هيئت يوناني در قرن اخير بر پايه "مجسطي" استوار نبود، بلكه استوانههاي آن را مغز و فكر مسلمانان تشكيل ميداد و آنان چنين ميپنداشتند كه هيئت يوناني موافق دين اسلام است، ولي هنگامي كه كتاب اسلام و هيئت منتشر شد و دلايل و آيات آن در انظار اهل علم جلوهگر گرديد و پرتو افكند، هيئت يوناني مانند خاكستري گرديد كه بادي تند، در روزي طوفاني بر آن وزيد و نيست و نابودش كرد! محكمترين و عمدهترين سلاح اين كتاب، شرح و تفسير چهار موضوع مهم است كه در دين اسلام آمده است: 1ـ در آسمان نيز موجوداتي وجود دارد. 2ـ قبه آسمان. 3ـ دحوالارض. 4ـ تعدد زمينها. اين موضوعات در احاديث آمده است، ولي مفاهيم آنها در نظر مردم مجهول و مبهم بود تا آنكه (علامه) "شهرستاني" آنها را به بهترين وجه، تفسير و توجيه نمود و حقايق آن موضوعات روشن گرديد.»
عالم بزرگ مصري «شيخ عبدالعزيز جاويش» در كتاب خود به نام «الاسلام دين الفطره» مينويسد: «بسيار بهجاست كه من در اينجا يادآور شوم كه يكي از مجتهدان شيعه، سيد هبةالدين معروف به شهرستاني، كه از علماي معاصر ماست، كتاب پر ارجي را تاليف نموده كه پيوند اسلام با هيئت جديد را در آن روشن ساخته و پارهاي از مباحث ارجدار و سودمندي را در آن آورده كه سزاوار است من قسمتهايي از آن را كه درباره معناي آسمان از نظر قرآن آمده است، نقل كنم...»
مجله «الآثار» چاپ لبنان ـ در شماره دوم سال دوم خود ـ مينويسد: «اسلام و هيئت كتابي است كه در كشف مسائل هيئت جديد، از ظواهر قرآن و احاديث، ميكوشد و تأليف يكي از علماي بزرگ بغداد است... در اين كتاب همه مطالبي كه مربوط به علم هيئت است با استشهاد به اقوال فلكشناسان بزرگ، آمده و مباحث مفيدي مطرح شده كه سزاوار است همه كساني كه علاقهاي به مسائل هيئت و فلكشناسي دارند، آن را مطالعه نمايند.»
تمامي اینها گوشهای از نامهها و تفریظهایی است كه درباره تالیف این اثر، نوشته شده است.
علامه شهرستاني اول قرن چهاردهم هجري، روز سهشنبه 23 ماه رجب سال 1301 برابر با نوزدهم ماه مي 1883میلادی، هنگام ظهر در شهر «سامراء» متولد شد و در دامن مادر و زير سايه تربيت پدر تا سال دهم پرورش يافت و از سال دهم به تحصيل مقدمات و دروس ابتدايي اشتغال ورزيد و تا سال نوزدهم، سطوح و صرف و نحو و منطق و معاني و بيان و بديع و عروض را تكميل كرد و از علوم حساب و هندسه و هيئت و تواريخ و آثار و اخبار و حديث و رجال و درايه، فارغالتحصيل شد و در خلال اين مدت، از مقالات ملل و نحل و دروس علم كلام و فنون حكمت و فلسفه بحث و فحص ميكرد و چون قريحه تاليف در وجود ايشان موهبت الهي بود، در همان اوان كتابهايي در علوم مذكور به نظم و نثر تاليف كرد.
وي در سال نوزدهم از كربلا به نجف اشرف ـ كه مركز علما و روحانيان شيعه و محل تكميل دروس نهايي است ـ عزيمت كرد و در مجلس درس استاداني نظير علامه وحيد، آيةالله آخوند خراساني، آيةالله يزدي و آيةالله شريعت اصفهاني حاضر شد و به دليل جودت فكر و حدت فهم، در اندك زماني به مقام عالي اجتهاد نايل شد.
علامه شهرستاني در اواخر سال بيستم، مشغول بحث از اسرار احكام شرعي و فلسفه قوانين ديني شد و هيئت قديم را نيز تحصيل كرد و ساير رياضيات و طبيعيات را نيز به درجه كمال رسانيد. وي سپس به مطالعه كتابهاي غربيها پرداخت و مجلات و روزنامههاي ديني و علمي هند و مصر را مطالعه كرد. خودش نيز مقالات مفيد و گفتارهاي سودمندي در جرايد و مجلات منتشر ميكرد. سيد در تطبيق فلسفه جديد با ظواهر شرعي، يد طولايي پيدا كرد و فكر خود را صرف كرد تا كشفيات جديد را با ظواهر كتاب و سنت، در ترازوي عقل بسنجد و هرقدر اين فكر را جلوتر ميبرد، صائبتر ميديد. علامه شهرستاني روي اين اصل به تاليف الهيئة و الاسلام ـ نام عربي كتاب: اسلام و هيئت ـ اقدام كرد و تا چهار مرتبه اين كتاب را از چكنويس به پاكنويس درآورد تا اينكه در سال 1327 كتاب به انجام رسيد و منتشر شد.
هبةالدين در كتابها و مولفات خود در واقع يك «مجدد» بود و راه پيشينيان را پشتسر گذاشت و سبك عصر جديد را پيش گرفت. او مسائل مشكل و مهم علمي را با سبكي جالب و قابل فهم براي عموم مينوشت و اين سبك طوري بود كه هيچگونه ابهامي در آن راه نداشت و در عين حال، نشاندهنده عمق فكري و احاطه كامل او بهشمار ميرفت.
هبةالدين در نخستين سنين زندگي به تاليف پرداخت و اگر فاجعه كوري و نابينايي او در سال 1345 هجري پيش نيامده بود، شايد هبةالدين از علامه حلي و سيوطي كه به كثرت آثار مشهورند، پيشي ميجست.
فهرست مولفات و رسالههاي هبةالدين بالغ بر سيصد و پنجاه جلد كتاب و رساله ميشود.
مولف اين اثر، آثار گرانبهاي مطبوعه و مخطوطه داشته است كه به برخي از آنها عبارتند از: نهضةالحسين(ع)، المعارف العاليه، اضرارالتدخين او شربالدخان في نظر الطب والدين، توحيد اهلالتوحيد، جبل قاف، رواشحالفيوض في فنالعروض، التذكرةالآل محمد الخيره، الدلايل و المسائل، ما هو نهجالبلاغه، تحريم نقل الجنائز المتغيره.