از ديرباز دو روش در تفسير قرآن وجود داشته است، تفسير ترتيبی كه هدفش توضيح و بيان معانی آيات بوده به اين صورت كه هركدام از سورههای قرآن را از اول تا آخر تفسير میكند و تفسير موضوعی كه تنها به جنبههای خاص از معارف قرآن میپردازد.
در سالهای اخير تفاسير موضوعی خوبی نگاشته شده، اما در موضوعات كلان قرآنی مانند خداشناسی، پيامبرشناسی، معاد و غيره و آنچه اكنون باتوجه به استقبال رو بهافزون مورد نياز است، نگاشتن تفسير موضوعی در موضوعات خاص است.
در اين نوشته سعی شده كه موضوع گناه و آمرزش از منظر قرآن بهصورت تفسير موضوعی مورد بحث قرار گيرد و از آنجا كه در تفسير موضوعی نبايد از چهارچوب قرآن خارج شد، لذا در اين كتاب منابع حديثی مورد استفاده قرار نگرفته است، هرچند در اين منابع معارف آموزندهای درباره موضوع اين نوشتار میتوان يافت.
مؤلف در مقدمه كتاب میگويد: «از آنجا كه قرآن برای هدايت همه انسانها نازل شده است، لذا در اين نوشتار بنا را بر اين گذاشتهام كه مطالب در سطحی ارائه شود كه قابل استفاده برای همه سطوح جامعه باشد و از طرح مباحث تخصصی اجتناب كرده و سعی داشتم تا مطالب بهصورت فشرده ارائه شود تا ملالآور نباشد».
كتاب در شش فصل تدوين شده، نويسنده در فصل اول «حقيقت گناه» و در فصل دوم «اقسام گناه» را ذكر كرده است.
وی فصل سوم را به بحث درباره زمينههای گناه مثل «نادانی» و «نفس اماره» اختصاص داده و در فصل چهارم اجتناب از گناه را در دو بخش «آثار اجتناب از گناه در هدايت» و «كسب روزی» و زمينه اجتناب از گناه مانند «عبادت» و «عبرت» آورده است.
در فصل پنجم «آثار گناه در محروميت از محبت خدا» و «دوری از رحمت خدا» را بررسی كرده و فصل ششم را به «آمرزش گناه» اختصاص داده و آن را در سه بخش «خدا و آمرزش»، «زمينه آمرزش و بركات آمرزش» تنظيم كرده است.