دريانوردي پير در مسافرخانهاي ميميرد. پسر نوجواني به نام «جيم» همراه با مادرش در صندوق پيرمرد، نقشهي يك گنج را مييابد. جيم و دوستانش در جستوجوي گنج به جزيرهاي دور سفر ميكنند، اما دزدان دريايي هم به دنبال گنج هستند. كداميك موفق ميشوند؟ آيا جيم و دوستانش ميتوانند به سيلور ـ دريانوري با يك پاي چوبي ـ اعتماد كنند؟